گروه انتشاراتی ققنوس | کتابی درباره مهاجرت غیرقانونی
 

کتابی درباره مهاجرت غیرقانونی

منبع: روزنامه اعتماد

پنج‌شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۶

.........................

 

كتابي درباره مهاجرت غيرقانوني منتشر شد

 

مرتاضي كه در جالباسي آيكيا گير افتاده بود
 
مهاجرت غيرقانوني پديده‌اي است كه در سال‌هاي اخير، جوامع مختلفي با آن دست به گريبان بوده‌اند. بسياري از شهرونداني كه به هر دليلي امكان زيست معمول در كشور خود را ندارند، با روياي يافتن يك زندگي بهتر در كشوري ديگر، ديار خود را ترك مي‌كنند و اغلب با شرايطي پيچيده و سهمگين رو به رو مي‌شوند. همين موضوع سبب خلق و آفرينش آثار هنري زيادي شده است و بسياري از هنرمندان با توجه به اين پديده و پيامدهاي آن، زندگي كساني را روايت كرده‌اند كه گاه همه روياهاي‌شان به طرزي بي‌رحمانه نقش بر آب شده است. در سال‌هاي اخير هنرمندان شاخه‌هاي گوناگون اعم از سينماگران، عكاسان يا نويسندگان به اين پديده توجه نشان داده‌اند و گاه ثبت عكسي مانند پسربچه سوري آيلان تا مدت‌ها جريان‌ساز شده است.

رمان «سفر شگفت‌انگيز مرتاضي كه در جالباسي آيكيا گير افتاده بود» اثر رومن پوئرتُلاس نيز يكي از آثاري است كه همين پديده را دستمايه قرار داده است. اين رمان با ترجمه ابوالفضل‌ الله‌دادي توسط نشر «ققنوس» به چاپ دوم رسيده است.
اين كتاب صد و چهل و هشتمين عنوان «ادبيات جهان» است كه اين ناشر چاپ مي‌كند.
داستان اين رمان درباره مهاجرت‌هاي غيرقانوني است. نويسنده اثر كه مدت‌ها به عنوان پليس مرزي خدمت كرده و كارشناس امور مهاجران غيرقانوني است، در داستان خود به خوبي نشان داده چگونه متولد شدن در جايي كه او آن را سمت بد مديترانه مي‌خواند، مي‌تواند روي زندگي آدم‌ها تاثير بگذارد. داستان اين رمان درباره مرتاضي هندي به اسم «آژاتاشاترو لاواش پاتل» است كه براي خريد يك تخت ميخي به آيكيا در پاريس مي‌رود و چون جايي ندارد تا شب را آنجا بماند، در فروشگاه مي‌ماند تا صبح فردا تخت را تحويل بگيرد و به خانه‌اش برگردد. صبح فردا جمعي از مامورهاي فروشگاه وارد مي‌شوند. مرتاض هم از ترس در يك جالباسي مخفي مي‌شود و نمي‌داند ماموران براي بردن همان جالباسي آمده‌اند. به اين ترتيب مرتاض به همراه جالباسي درون كاميوني گذاشته مي‌شود كه درون آن عده‌اي از مهاجران غيرقانوني آفريقايي مخفي شده‌اند و قرار است از طريق كانال مانش به انگلستان بروند...
در قسمتي از اين رمان مي‌خوانيم:
اگرچه او نمي‌دانست در ساعات آينده چه بر سرش مي‌آيد، خوشحال بود كه آنجاست. در آن ساعت، بايد در هواپيما مي‌بود و به خانه‌اش برمي‌گشت. عجيب بود كه دلش براي اين اتفاق تنگ نمي‌شد؛ دست كم حالا، آنجا و بلافاصله، زيرا فشار سفر كمي او را از پا درآورده بود. به خودش گفت مسافرتي باورنكردني و نيز ملاقات با شخصيت‌هايي شگفت‌انگيز را پيش رو خواهد داشت. بايد از اين شبيخونِ خوشي استفاده مي‌كرد زيرا قطعا تا چند لحظه ديگر وقتي در تختش و تنهايي به افسردگي تبعيدي‌ها، انسان‌هاي بي‌ثبات، خانه‌نشين‌هايي كه دور از سرزمين‌هاي‌شان غم وطن‌شان را داشتند، بداقبال‌ها و كساني كه ديگر هيچ شاخه‌اي نداشتند كه به آن آويزان شوند فكر مي‌كرد، حوصله‌اش سر مي‌رفت. چاپ دوم كتاب « سفر شگفت‌انگيز مرتاضي كه در جالباسي آيكيا گير افتاده بود» با ۲۹۶ صفحه، شمارگان هزار و۱۰۰ نسخه و قيمت ۱۸ هزار تومان منتشر و عرضه شده است.

 

 

Leave your comment
Newsletter