گروه انتشاراتی ققنوس | پنجره‌ای روبه ادبیات امریکا
 

پنجره‌ای روبه ادبیات امریکا

نمایش خبر

.....................

سایت خبری تحلیلی الف

جمعه 29 اردیبهشت 1402

.....................

تاریخ آمریکا درازای چندانی ندارد، اما تبار فرهنگی، فکری، هنری و ادبی این سرزمین از اروپای غربی و خاصه سرزمین های انگلیسی زبان (بریتانیای کبیر)  مایه می‌گیرد و از این منظر علیرغم کوتاهی تاریخش، پروپیمان و آمیزه‌ای بسیار غنی از سبک‌های مختلف بوده است. 

«اتوپیا در رمانتیسم سیاه» نوشته میلاد روشنی پایان که به همت نشر ققنوس منتشر شده، پنجره‌ای‌ست که به روی تاریخ ادبیات آمریکا گشوده شده است. البته چنانکه نویسنده در مقدمه کتاب اشاره کرده، بنا نداشته که در این کتاب به روایت تاریخ ادبیات آمریکا بپردازد: «طبیعتا با وجود تاریخ نگاری‌های مفصل و سترگی که در این‌باره در غرب وجود دارد (و همچنان جای برگردان آنها در زبان فارسی خالی است)، دست زدن به چنین کاری نه ضرورتی دارد و نه نتیجه‌ای.»

با این حال اما نویسنده به نیت گشودن افقی روبه  رمانتیسمِ سیاه که در نیمۀ نخست قرن نوزدهم ظهور و بروز کرده، ناگزیر بوده به زمینه‌ی تاریخی برخی رخدادها هم بپردازد. البته در همین زمینه نیز هدفش بیش از آن‌که بازگویی تاریخ ادبیات آمریکا در دوران رمانتیسم باشد، بازسازی جغرافیایی این فصل باشکوه از ادبیات آمریکاست که با انگارۀ مفهوم «اتوپیا» در این دوران شکل گرفته است.

نویسنده کتاب، برای بازسازی فصل باشکوه مورد اشاره، از ادبیات و آثار نویسندگان بزرگ بهره گرفته است؛ نویسندگان بزرگی چون امرسون، آلن پو و هاثورن که از سرآمدان رمانتیک‌های زمان خود هستند. بدین ترتیب کتاب تلاش می‌کند با رویکردی فلسفی به بازخوانی دگرگونی‌های مفهوم اتوپیا در ادبیات این برهۀ تاریخی و به‌خصوص آثار این نویسندگان بپردازد.

میلاد روشنی پایان، با اتخاذ چنین رویکردی در واقع دست روی نویسندگان و آثاری گذاشته که در این چشم انداز فلسفی دارای سهم و نقشی برجسته بوده‌اند. بعلاوه تبیین این چشم انداز فلسفی در فصل نخست کتاب،اشاره ای به تبارشناسی اتوپیا در بینش غربی و دگرگونی های مفهومی و عملی‌اش در قاره جدید است. اهمیت فصل نخست در واقع مدخلی کلیدی برای درک بهتر محتوای کتاب محسوب میشود. باید دانست که برای مهاجران اروپایی به آمریکا، پیوند این سرزمین  با اتوپیا بدیهی و غیر قابل تردید بود.  

در فصل دوم کتاب به ورود رمانتیسم به آمریکا پرداخته شده است ؛ در روزگاری که آمریکا یک کشور جوان محسوب می‌شود و هنوز سابقه ای در شکل گیری جریانهای فکری و فرهنگی ندارد. رالف والدو امرسون شخصیت محوری در این فصل است که نقشی انکار ناپذیر در شکل گیری رمانتیسم دارد.

در فصل های بعدی کتاب نیز ضمن پرداختن به جنبه‌های دیگر این جریان فرهنگی، ادبی و هنری نیز هربار یکی از چهره‌های جریان ساز رمانتیسم سیاه امریکایی در مرکز توجه قرار می گیرد.

فروپاشی در ژرفای دیسنتوپیا عنوان فصل سوم کتاب است که ادگار آلن پو شخصیت مرکزی آن قرار گرفته است.سفیدی بی‌پایان در اتوپیا، عنوان فصل چهارم است با حضور هرمان ملویل، شقاوت بازگشت در رتروتوپیا که ناتانیل هاثقورن در آن حضور دارد. پایان بخش کتاب (چکیده ای پس از پایان» جمع بندی است که تحت عنوان «مسخ اتوپیا» این بخش با نقل قولی کلیدی از اسکار واید آغاز می‌شود که اشاره مستقیم دارد به ارزش اتوپیا در جریان رمانتیسم : «نقشه جهانی که اتوپیا ندارد، ارزش نگریستن ندارد»

در انتهای کتاب علاوه بر نمایه اشخاص و آثار، گاه شمار تاریخ ادبیات امریکا از ابتدای ورود اروپاییان به این سرزمین در سال1402 آغاز شده و تا سال 1865 یعنی سالهای زوال تدریجی رمانتیسم پیش می آید. سال ترور آبراهام لینکلن رئیس جمهور محبوب آمریکا و یک سال پس از مرگ ناتانیل هاثورن، نویسنده ای که در این کتاب سیمای او را به عنوان کسی که در آثارش سیمای نویسنده ای که دغدغه تاریخ اجتماعی آمریکا را دارد، می توان دید.

 

میلاد روشنی پایان که پیش‌ از این کتاب «سینما و مرگ؛ درباره نامیرایی و تصویر» را توسط همین ناشر به بازار فرستاده بود، در کتاب تازه خود (اتوپیا در رمانتیسم سیاه ) نیز سیمای نویسنده ای دغدغه مند را از خود به نمایش می گذارد که می کوشد با رویکردی موضوع محور به حوزه‌هایی چون سینما و ادبیات به مدد رویکردی فلسفی به بازخوانی دگرگونی‌های این حوزه ها در رهگذر جریاناتی فکری و فرهنگی بپردازد. کتاب حاضر شاید روایت تاریخ ادبیات امریکا نباشد؛ اما بی گمان در درک بهتر آن برای علاقمندان این مباحث بسیار خواندنی و سودمند خواهد بود.  البته خود نویسنده هدف از نگارش کتاب را اینگونه بیان میکند: «بازسازی جغرافیایی است که با انگاره اتوپیا در مقام شاخصی مفهومی،‌ در این‌دوران شکل می‌گیرد؛ بنابراین می‌توان هدف از نوشتن این‌کتاب را توپوگرافی اتوپیا در رمانتیسم آمریکایی و رسیدن به نقشه‌ای مفهومی دانست که خطوط سازنده‌اش از متن ادبیات عبور می‌کنند.» 

Leave your comment
Newsletter