فتوحات عرب های مسلمان در سده هفتم میلادی از رویدادهای بسیار مهم و تاثیرگذار تاریخ جهان است؛ آن ها در مدت کوتاهی دو دولت نیرومند ساسانی و روم شرقی(بیزانس) را شکست دادند و قلمرو پهناوری از خراسان تا مراکش را به تصرف خود درآوردند.
بیشتر خلیفه های عرب با سیاست کوچاندن عرب ها به سرزمین های تصرف شده و تحقیر فرهنگی شکست خوردگان زمینه گسترش زبان و فرهنگ عربی را فراهم آوردند. در نتیجه این سیاست مردم تمدن های باستانی سرزمین های پهناور بین اقیانوس اطلس تا اروندرود هویت فرهنگی کهن خویش را برای همیشه از دست دادند و از نظر زبانی و فرهنگی عرب شدند.
ایران تنها تمدن کهنی بود که در دو سده نخستین پس از اسلام بخشی از قلمرو خلافت بود ولی امروزه بخشی از «جهان عرب» نیست؛ مردم آن همچنان پیوندهای استواری با هویت باستانی خویش دارند و فارسی زبان اداری، آموزشی و فرهنگی آنان است. این استثناء شگفت انگیز پرسش های تاریخی بسیاری به همراه داشته است: چه شد که ایرانیان دین اسلام را پذیرفتند ولی زبان و فرهنگ عربی را نپذیرفتند؟ فرهنگ ایرانی چگونه در برابر تندباد بنیادکن فرهنگ عربی دوام آورد و خود را با ارزش ها و آموزه های اسلامی سازگار کرد؟ زبان فارسی چگونه خود را از زیر سایه سنگین زبان عربی بیرون کشید و به یکی از زبان های ادبی مهم جهان تبدیل شد؟ و از همه مهمتر چه عوامل سیاسی و فرهنگی سبب شدند ایرانیان ایرانی بمانند در حالی که دیگر اقوام باستانی در عراق و سوریه و شمال آفریقا عرب شدند؟
پنجمین کتاب از مجموعه تاریخ ایران زمین کوشیده است با بررسی تاریخ ایران در چهار سده نخستین پس از اسلام به ویژه دوره فرمانروایی دولت های ایرانی پاسخی برای این پرسش های مهم بیابد.