گروه انتشاراتی ققنوس | «ناتمام» توماس آگدن روایتی از ضعف‌های شخصیتی انسان‌ها
 

«ناتمام» توماس آگدن روایتی از ضعف‌های شخصیتی انسان‌ها

نمایش خبر

.......................

خبرگزاری هنرآنلاین

جمعه 9 مهر 1400

.......................

گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: این رمان در ۱۳ بخش روایت‌گر زندگی یک خانواده چهار نفره است. مارتا و ارل مادر و پدر و دو فرزند به نام‌های وارن ۱۱ ساله و ملودی ۱۵ ساله. وارن از نوزادی عادت به مکیدن انگشت دارد و این موضوع مادر را به‌شدت ناراحت و عصبی کرده است. مارتا که راه‌حل‌های مختلفی را امتحان کرده است در نهایت دستکشی چرمی می‌خرد تا این عادت را که موجب خجالت اوست را از سر پسر بی‌اندازد ولی طی اتفاقی در خانه می‌میرد. پدر و فرزندان داستان را آن‌چنان که رخ داده گزارش نمی‌دهند. پس از مرگ مارتا، داستان به گذشته و آشنایی ازدواج او و ارل می‌پردازد و رخدادهای که طی این سال‌ها پشت سر گذاشتند. آنه خواهر مارتا نیز که مدت‌هاست با هم ارتباطی نداشتند در مراسم خاکسپاری حضور پیدا می‌کند؛ او و ارل به یکدیگر علاقه داشتند و دارند. در پایان پسر خانواده موجب غافل‌گیری خواننده می‌شود.

توماس آگدن نویسنده و روان‌شناس آمریکایی، متولد سال ۱۹۴۶ است. او که در کودکی شاهد جلسات روان‌درمانی مادرش بوده، در بزرگ‌سالی و بعد از تحصیل در رشته ادبیات دوباره به سراغ روان‌شناسی می‌رود. در کارنامه کاری آگدن کتاب‌های بسیاری در زمینه روان‌شناسی دیده می‌شود. او به تئوری خودش در مباحث روان‌شناسی دست یافته و آن را غیر مستقیم در رمان‌هایش به کار برده است. آگدن به‌عنوان روانکاو و سوپروایزر در موسسه روانکاوی کالیفرنیای شمالی‌ مشغول به کار است. «کشف دوباره روانکاوی: تفکر و رویابینی، یادگیری و فراموشی»، «خوانش‌‌های خلاقانه: مقالاتی درباره آثار بزرگ تحلیلی»، «گوش روانکاو و چشم منتقد: نگاهی دوباره به روانکاوی و ادبیات»، رمان «بخش‌‌های از قلم‌ افتاده»، رمان «در دستان جاذبه و اقبال» و «بازتصاحب زندگی نازیسته: تجاربی در روانکاوی» از آثار این نویسنده به شمار می‌آید.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «وارن روی هر کلمه‌ای که بین ملودی و آنه ردوبدل می‌شد تمرکز می‌کرد. او هم سئوال‌های خود را داشت اما نمی‌توانست آن‌ها را مطرح کند. دلش می‌خواست در این باره بیشتر بداند که آیا مادرش همیشه تا این حد بدجنس بوده و اگر درست است، چطور به آن روز افتاده و چرا پدرش با او ازدواج کرد بود. دوست داشت بداند که آیا پدرش یک ستاره فوتبال بوده اگر بوده، آیا همه او را تحسین می‌کرده‌اند و به او احترام می‌گذاشته‌اند. اما او جرات نمی‌کرد از آن‌ها این سئوال‌ها و بسیاری سئوال‌های دیگر را بپرسد. آرزو می‌کرد کسی بود که مدام از هر چیزی نمی‌ترسید. آرزو می‌کرد هر کسی بود جز خودش. این خواسته را تا آن زمان به هیچ کس نگفته بود، حتی ملودی».

انتشارات ققنوس کتاب «ناتمام» نوشته توماس آگدن را با ترجمه منصوره وحدتی‌احمدزاده در شمارگان ۷۷۰ نسخه و با قیمت ۴۸ هزار تومان نشر داده است.  

 

Leave your comment
Newsletter