گروه انتشاراتی ققنوس | حماسه نادرشاه افشار ـ جنگنامه نادر
 

حماسه نادرشاه افشار ـ جنگنامه نادر

مشاهده

 

سایت الف: 

«جنگنامه نادر»

(به زبان هورامی)

نویسنده: الماس‌خان کندوله‌ای

مصحح و مترجم: مظهر ادوای

علیرضا کاتب،   

نادرشاه افشار (1067-1126 ه.ش) جنگ‌های زیادی با عثمانیان داشت. شروع جدی این جنگ‌ها با محاصره بغداد آغاز شد. نادرشاه موفق می‌شود عثمانیان را در اولین گام شکست دهد. پس از این شکست، سلطان عثمانی لشکر دیگری به آن‌جا روانه می‌کند و یکی از بزرگترین جنگ‌های میان ایرانیان و عثمانیان شکل می‌گیرد؛ جنگ کرکوک. در این نبرد سخت، سپاه نادر وضعیت خوبی نداشت. در گرماگرم درگیری‌ها نادرشاه از اسب به زمین می‌افتد. یکی از سرداران اصلی‌اش که این صحنه را می‌بیند، گمان می‌کند که نادر کشته شده است. به همین دلیل پیش از موعد عقب‌نشینی می‌کند. نادر آسیبی ندیده بود و فوری برای او اسب دیگری می‌آورند. اما جنگ در این مرحله به سود عثمانیان تمام می‌شود. ظاهرا عقب‌نشینی زودهنگام آن سردار در این شکست بی‌تأثیر نبوده است. به همین دلیل نادرشاه خشمگین می‌شود و دستور می‌دهد آن سردار را تنبیه کنند. او را از درجه سرداری خلع می‌کند و حتی دستور می‌دهد دم‌ودستگاه او را ببرند و اخته کنند. سردار که همه چیزش را از او گرفته بودند، و با آن بلایی که بر سرش آورده بوند، عاقبت به روستای زادگاه خود در اطراف کرمانشاه بر‌می‌گردد؛ کندوله. الماس‌خان کندوله‌ای پس از پایان دوران سپاهی‌گری به شعر و موسیقی روی می‌آورد. منظومه می‌سراید و تار می‌نوازد. در شعر به مقام بالایی می‌رسد و حتی در نواختن تنبور هم استاد می‌شود.

او در آن‌جا آثار متعددی از خود به‌جای می‌گذارد. او از شاعران برجسته دوران نادری است که در آثارش رزم و بزم را با هم درآمیخته است. همه آثار خود را به نظم و نیز به زبان هورامی سروده است. زبان هورامی یکی از زبان‌های غرب ایران و ناحیه کردستان است. آثار او که امروزه نسخه‌های آن‌ها موجود است، عبارتند از: شاهنامه هورامی، منظومه خسرو و شیرین، منظومه گربه و موش، مناجات‌نامه، زمستان‌نامه و مجموعه‌ی پراکنده‌ای از اشعار. علاوه بر این‌ها جنگنامه نادر هم هست که شاید مهم‌ترین اثر او باشد. الماس‌خان خود می‌گوید که در مدت یک ماه این حماسه را به نظم سروده است.

این حماسه از دوران قبل از ظهور نادرشاه آغاز می‌شود. کتاب با حمله افغان‌ها به سرکردگی محمود افغان به ایران و متلاشی‌کردن حکومت صفویه آغاز می‌شود. همچنین روی‌کارآمدن اشرف افغان و ماجرای طمع‌کردن روسیه و عثمانیان ذکر می‌شود و آن‌گاه نوبت به قیام نادرشاه افشار از خراسان می‌رسد. ماجرای جنگ‌های گوناگون نادرشاه با هندی‌ها، ازبک‌ها و عثمانیان به تفصیل و با ذکر جزئیات نقل می‌شود. در این میان، جنگ‌های او با عثمانیان بیش از همه مورد توجه است که عاقبت به انعقاد قرارداد صلح منجر شد. پایان حماسه نیز مرگ نادرشاه است. سراسر اثر نیز با ذکر فجایع وحشتناک و مصائب هولناک و قتل‌های دردناک و تجاوزهای دهشتناک پرشده است. به‌خاطر جنگ و دعوای قدرت، چه‌ها که بر سر آن انسان‌ها نرفت! اگرچه امروز هیچ صدایی از آن نعره‌ها و فریادهای دردناک شنیده نمی‌شود. حتی نقل این‌گونه امور هم برای یک انسان راحت نیست، چه رسد به اینکه آن‌ها را ببیند یا با دست خود انجام دهد. الماس‌خان هم برای این‌که خود را کنار بکشد، ترفند جالبی به‌کار می‌گیرد؛ روایت ماجراها به این صورت است که همه رویدادها از زبان یک قلعه حکایت می‌شود! در ابیات اولیه می‌خوانیم که الماس‌خان در صبحی دلپذیر تصمیم می‌گیرد که برای گردش به صحرا برود. در همان وقت با قلعه‌ی مخروبه‌ای روبه‌رو می‌شود که در اطراف کرمانشاه است و نام آن را قلعه بنجول ذکر می‌کند. این قلعه توسط نادرشاه ساخته شده و پس از دوران پرماجرای جنگ‌های نادری و پس از مرگ او به این حال‌وروز افتاده است. قلعه زبان باز می‌کند و سر صحبت با این قلعه سخنگو باز می‌شود و سپس ماجراهای جنگ‌های نادرشاه را برای الماس‌خان حکایت می‌کند. پایان‌بخش حماسه بعد از مرگ نادرشاه افشار هم ماجرای خراب‌شدن قلعه است و این‌که چه کسی و چرا آن را ویران ساخت. لذا الماس‌خان در سرودن این حماسه از تکنیک‌های هنری و ادبی هم غافل نمانده است.

این حماسه علاوه بر ارزش ادبی و زبان‌شناختی والایی که دارد، از اهمیت تاریخی چشمگیری نیز برخوردار است؛ زیرا مطالب مهمی در آن ذکر می‌شود؛ مواردی همچون: نام‌بردن از سرداران، طوایف، مکان‌ها، توصیف رجزخوانی‌های نادرشاه با پاشاهای عثمانی، توصیف میدان جنگ، شرح جزئیات جنگ همچون اسب‌ها و ابزارهای جنگی، ذکر ارقام و اعداد سپاهیان و کشته‌شدگان و اسیران. به‌طور کلی الماس‌خان در این حماسه به مطالبی اشاره می‌کند که حتی در کتاب‌های تاریخی نیز مغفول مانده است. همچنین با توجه به این‌که خود او در نبردها حضور داشته و از نزدیک وقایع را مشاهده کرده است، نمی‌توان سخنان و گزارش‌های او را درباره ماجراها نادیده گرفت. نکته جالب توجه هم این است که با وجود این‌که نادرشاه الماس‌خان را به شدت تنبیه کرد و آن بلا را هم بر سرش آورد، اما هیچ مذمتی درباره او روا نمی‌دارد و به‌طور کلی شجاعت و دلاوری او را می‌ستاید. البته به اشتباهات او هم اشاره می کند، اما بدون هیچ‌گونه کینه و توهینی. این امر نه‌تنها اخلاق و انصاف الماس‌خان را نشان می‌دهد، بلکه بر ارزش و اعتبار اثر او نیز می‌افزاید. به‌ویژه این‌که الماس‌خان این حماسه را بعد از مرگ نادرشاه سروده است و در آن زمان از خشم او در امان بود و اگر می‌خواست می‌توانست با خیالی آسوده سخنان بدی در حق او بگوید. 

طبیعی است که بیشتر خوانندگان از زبان هورامی چیزی ندانند و نتوانند متن را بفهمند. به همین دلیل، مصحح این حماسه همه ابیات را به فارسی ترجمه کرده است. همچنین مطالب تکمیلی را از دیگر منابع تاریخی معتبر به گزارش‌های الماس‌خان افزوده است تا تصویر بهتر و کامل‌تری از ماجراها برای خواننده حاصل شود. برای فهم بهتر متن اصلی، واژه‌نامه‌ای در انتهای کتاب تهیه شده است که معنای فارسی کلمات هورامی را بیان می‌کند. نمایه‌ای نیز افزوده شده است که اصطلاحات، نام‌های افراد، مکان‌ها و اشیاء را نیز دربردارد.  

 

Leave your comment
Newsletter