....................
خبرگزاري مهر
يكشنبه 30 ارديبهشت 1403
...................
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جامع علم کلام» اثر توماس آکوئینی با تلخیص و توضیح پیتر کریفت و ترجمه علیرضا عطارزاده بهتازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۱۹۹۰ توسط انتشارات ایگناسیو در کالیفرنیا منتشر شده است.
کتاب پیشرو دربرگیرنده منتخب مهمترین مباحث فلسفی «جامع علم کلام» توماس آکوئینی یا آکوئیناس فیلسوف و متاله ایتالیایی است. او به خاطر تلاش برای آشتی فلسفه ارسطو با باورهای دین مسیحیت شناخته، و از نظر جایگاه و اهمیتش در مسیحیت و فلسفه، با سنت آگوستین قیاس میشود. «جامع علم کلام» مهمترین کتاب تاریخ فلسفه و کلام مسیحی است.
«جامع علم کلام» ۳ بخش اصلی دارد؛ بخش اول به تعبیر پیتر کریفت، روششناسی است و به بحث خدا و خلقت اختصاص دارد. آکوئیناس در اینبخش رسالههایی در باب آموزههای مقدس، خدا، تثلیث، تمایز اشیا به طور عام، تفاوتهای خیر و شر، فرشتگان، انسان، تدبیر مخلوقات و ... پرداخته است. بخش دوم رسالههایی درباره غایت نهایی، افعال انسانی، انفعالات، ملکات، قانون، لطف و در سویی دیگر، رسالاتی درباره فضیلتهای الهی، فضیلتهای اصلی، دلیری، اعتدلال، حالات زندگی و ... را شامل میشود. بخش سوم هم ویژه موضوعاتی است که ویژه دین و اعتقادات مسیحیتاند.
نسخهای که پیتر کریفت تهیه و تدارک دیده، برگزیدههایی از بخش اول و دوم جامع علم کلام است. کریفت میگوید معیار این گزینش مناسبت فلسفی آنها بوده است. او بیآنکه ترتیب اصلی بخشها و مباحث و فصول را به هم بزند، این متون را در هفت بخش و ذیل عنوانی که خودش انتخاب کرده جا دادهاست.
کریفت اینتوضیح را هم درباره کار خود دارد که مطالب کتاب، کلمات خودِ توماس آکوئینیاند. آنجا که مبحث یا مباحثی بالکل حذف شده، با توجه به شمارههای مباحث قابل تشخیص است، و همچنین با علامت سهنقطه (...) مشخص شده که کجا عباراتی در هر فصل حذف شدهاست. مطالب کتاب پیشرو در ۷ بخش تدوین شدهاند که بهترتیب عبارتاند از: «روششناسی: علم کلام در مقام یک علم»، «دلایل وجود خدا»، «ماهیت خدا»، «جهانشناسی: خلقت و مشیّت»، «انسانشناسی: بدن و نفس»، «معرفتشناسی و علمالنفس» و «اخلاق».
کریفت متن کتاب خود را به یک کشیش یسوعی بهنام دبلیو.نوریس کلاریک تقدیم کرده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
آیا تقسیم شر به درد و گناه کافی است؟
من جواب میدهم، شر، چنانکه قبلا گفتیم (فصل ۳)، فقدان خیر است که اصولا و بالذات عبارت است از کمال و فعل [فعلیت]. با اینحال، فعل بر دو قسم است؛ فعل نخستین و فعل دومین. فعلِ نخستین صورت و تمامیت {یا کمال} شیء است و فعل دومین عملکرد آن است. لذا شر نیز بر دو قسم است. به یک طریق، شر به واسطه کاهش صورت یا هر جزئی که برای تمامیت شیء نیاز است رخ میدهد، چنانکه کوری قسمی شر است، فقدان در هر عضوی از بدن نیز شر است. به طریق دیگر، شر به واسطه نبود عملکرد مناسب وجود دارد، یا به این دلیل که {این عملکرد} وجود ندارد یا به این دلیل که نحوه و نظم مناسبش را ندارد.
اما چون خیر فی نفسه متعلق اراده است، شر که فقدان خیر است، به طریقی خاص در مخلوقات عاقلی که دارای ارادهاند یافت میشود. لذا شری که از نبودِ صورت و تمامیت شیء پدید میآید، دارای ماهیت درد است؛ ... زیرا دقیقا مربوط به ماهیت درد است که در برابر اراده باشد. اما شری که عبارت است از کاهش عملکرد مناسب در امور اختیاری دارای ماهیت گناه است؛ زیرا اگر کسی فعل کاملش محقق نشود، فعل کاملی که او با اراده مسلط بر آن است، این را به مثابه گناه به او نسبت میدهند. لذا هر شری در امور اختیاری را باید یا به چشم درد نگریست یا به چشم گناه ... .
اینکتاب با ۶۴۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۸۰ هزار تومان منتشر شده است.