اینها رو که واسهت تعریف میکنم بنویس آقا روزنومه چی؟ بنویس تا عالم و آدم ماجرای ما رو بخونن و عبرت بگیرن. اسم من محموده، اسم اون نگار... اسم قصهمونو بذار «محمود و نگار»، بذار ملت بخونن و گریه کنن، بخونن و زار بزنن... بلاهایی که سر «لیلی و مجنون»، سر «اصلی و کرم»، سر «شیرین و فرهاد» اومد پیش بلاهایی که سرِ ما اومده اصلش به حساب نمیآد... اصل داستان داستانِ ماست، داستانِ اونا سیری چنده... آدمای دیگه از این دموکراسی به مال و منان رسیدن، مملکتو صاحب شدن و انداختن پشت قبالهشون، اون وقت ما نتونستیم یه زنو عقد بکنیم و سر و سامون بگیریم. حالا یه سیگار روشن کن، پُکی بزن و با حوصله گوش کن... خانواده ما از اشراف «آقسو» به حساب میآد... یه همسایهای داریم اسمش حمزه افندیه. این حمزه افندی دختری داره اسمش نگاره. الان چون پرنده از چنگمون پریده و رفته، تا اونجا که زبون تو دهنم میچرخه این نگارو واسهتون تعریف میکنم.نگار یه دونست. نگار دُردونه است، تا حالا کسی مثل اون از مادر نزاییده، از این به بعد هم نمیزاد...عزیز نسین (1915-1995) نویسنده، مترجم و طنزنویس توانای اهل ترکیه است. او نویسندگی را از سال 1945 با مقالهنویسی در مجلات شروع کرد و نوشتن را تا پایان عمر ادامه داد. حاصل این سالها دهها عنوان کتاب در زمینههای داستان و رمان و نمایشنامه و شعر و داستان کودک و خاطرات است. عزیز نسین 23 جایزه معتبر ملی و بینالمللی (اکثراً در زمینه طنز) برده است و آثارش به بیشتر زبانها ترجمه شده است.مجموعه حاضر گزیدهای است از بهترین داستانهای طنز عزیز نسین که مترجم آنها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است.