به راستی وقتی قرار است روزی بمیریم، چگونه میتوانیم با تمام وجود زندگی کنیم؟ اگر تشخیص بدهیم که هیچگاه نمیتوانیم به طور کامل و در نهایت همه چیز را سر و سامان دهیم چه میشود؟ آیا میشود تحمل خود را در برابر بیثباتی و تغییر، زیاد کنیم؟ چگونه میتوانیم با پیشبینی ناپذیری و تردید طرح دوستی بریزیم و آنها را به منزله ابزاری برای دگرگون ساختن زندگیمان بپذیریم؟
نگرانی یا اضطراب چیزی نیست که فقط معدودی از انسانها را متأثر کند، حالت فراگیری است که انسانها بروز میدهند. لیکن به جای ناامید شدن به واسطه ابهام و بیثباتی زندگی، چه میشد اگر آن را میپذیرفتیم و در آن میآرمیدیم؟
انسانها در دوران سختی به سر میبرند. گاهی زندگی همچون رودخانه متلاطمی به نظر میآید که احتمال دارد ما را غرق و دنیا را نابود کند. پس چرا ما نباید به ساحل مطمئن- به الگوها و عادتمان- بچسبیم؟
نویسنده این کتاب میخواهد بگوید که آن نوع چسبیدن از روی ترس به عادتها و الگوهای معمول ما را از تجربه بسیار رضایتبخشتر تمام و کمال زنده بودن باز میدارد. آموزههایی که «پِما چُدرُن» در کتابش ارائه میکند- معروف به «سه تعهد»- گنجینهای از خود در دسترس خوانندگان این کتاب قرار میدهد تا آنها بیاموزند مستقیم وارد رودخانه شوند. وقتی این کار را انجام دادند به تدریج خواهند دید که نه تنها زیستن به این سبک چقدر بهتر به نظر میرسد بلکه با توجه و حمایت به طور طبیعی و مؤثر به دیگران نزدیکتر خواهند شد.