گروه انتشاراتی ققنوس | «زگیل روی خرمهره» چاپ شد/قصه‌هایی از مردمان دورافتاده در کویر
 

«زگیل روی خرمهره» چاپ شد/قصه‌هایی از مردمان دورافتاده در کویر

نمایش خبر

.........................

خبرگزاری مهر

سه شنبه 2 دی 1399

.........................

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه‌داستان «زگیل روی خرمهره» نوشته امید پناهی‌آذر به‌تازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به هم‌پیوسته است که بستر زمانی‌شان سال‌های اوایل دهه ۱۳۶۰ است. همه داستان‌ها یک راوی دارند که از عشق، خشم، بدبختی، رنج و امید مردمِ یک محله دورافتاده در شهری کویری می‌گوید.

آدم‌های قصه‌های «زگیل روی خرمهره» درگیر روزمرگی و مسائل خرافی‌اند و گاهی اوقات به‌خاطر کوته‌فکری‌های خودشان به دردسر می‌افتند. این‌کتاب ۶ داستان را با این‌عناوین در بر می‌گیرد: آبگرمکن، دکل‌بندها، مخصوص شکار، زگیل روی خرمهره، آپاراتچی، غنیمت جنگی.

عواطف و باورهای مردم دورافتاده، فقر و تلخی‌هایش که موجب شکل‌گیری موقعیت‌های تکراری می‌شود و مسائلی از این‌دست، از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده داستان‌های این‌کتاب سراغشان رفته و با طنزی تلخ آن‌ها را به تصویر کشیده است.

در قسمتی از داستان «مخصوص شکار» از این‌کتاب می‌خوانیم:

فرنگیس دختر بدقیافه و سبیلوی تاج‌خانم بود که پسرها چندان دختر به حسابش نمی‌آوردند. همان بعدازظهری نقشه مهری را لو داده بود: «با کمال وعده کرده‌ن دوراهی زیارت.» حتی بعد مادرش به مادرجان گفته بود: «گیس‌بریده زیر پای فرنگیس هم نشسته بود که اون هم همراهش فرار کنه. خب، دخترم هزارماشالّا عاقله که نرفته!» فرنگیس گفته بود: «چون قالم گذاشت، پته‌ش رو ریختم روی آب. یه ماه نقشه کشیدیم ولی موقعش که شد خبرم نکرد! فکر کرده بود لابد اگه من کمال رو ببینم قُرِش می‌زنم؟! درسته که اگه کمال من رو می‌دید، دیگه مهری به چشمش نمی‌اومد ولی من که به‌ش پا نمی‌دادم. فکر می‌کرد منم مثل خودش نامردم؟!»

قرار شد صبح زود پدر جیپ را به راه کند. خان‌عزیز چندبار گفت: «اگه می‌شد همین امشب راه بیفتیم خیلی خوب می‌شد.» این را یک‌طوری می‌گفت که انگار داشت التماس می‌کرد. زن‌عمو هم، بعد از هربار خواهش خان، پدر را دعا می‌کرد. پدر رو به رئیس نگاهی کرد. رئیس گفت: «عموجان، این جیپ در و پیکر نداره. راه امامزاده هم که عین دشت ناسوره. پس مجبوریم آروم بریم. وقتی هم که آروم بریم چی می‌شه؟»

پدر پرسید: «چه می‌شه؟!»

رئیس سبیلش را از لای دندان‌هاش ول کرد و با خنده گفت: «سگ‌خور می‌شیم.»

این‌کتاب با ۱۰۲ صفحه، شمارگان ۴۹۵ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

Leave your comment
Newsletter