لولا دختر باهوشی است و پدرش میگوید باید دکتر، وکیل یا ...شود، اما او میگوید:«نمیدانستم باهوش بودن گناه است.»، آخر او عاشق اسب است و دوست دارد سوارکار بشود، اما پدرش به هیچوجه راضی نمیشود.
یک روز که لولا به خاطر دعوایش در مدرسه چند ماه تعلیق میشود، مادربزرگش تصمیم میگیرد او را با خود به زادگاهش سیینا در ایتالیا ببرد و ...