« بیبیگل » حکایت عشق است در زمانهای که برای عشق تاوان سنگینی باید پرداخت . حکایت عشق و دلدادگی دختری است که پاکبازانه دل به عشق میسپارد و برای فرار از خوابی که دیگران برایش دیدهاند دست به فراری میزند که کابوس دیگری را برایش به ارمغان میآورد . داستان « بیبیگل » بین سالهای 1325 تا 1332 در اوج سالیانی که غوغای ملی شدن نفت طوفانی را در عرصه سیاسی کشور به راه انداخته ، در شهر ییلاقی تفت واقع در استان یزد ( که آن زمان هنوز چهره شهر را به خود نگرفته بود ) میگذرد ، اما دامنه این طوفان تحولات اجتماعی – سیاسی زندگی بیبیگل را نیز به گردبادی میکشد که او حتی خواب آن را ندیده است . . . . بیبیگل داستان لطیفی است که عشقی عصیانزده را که تاریخ و سیاست را در هم آمیخته به تصویر میکشد . نادر وحید فیلمنامهنویس و نویسنده این بار در رمانی عاطفی نمایی از تحولات عرصه اجتماع سنتی را روایت میکند . او پیش از این « خوابهای گمشده » را نوشته بود که در سال 88 برنده جایزه ادبی اصفهان شد .