هابز از هشت تا چهاردهسالگی در خانه لاتین و یونانی آموخت، و در این زمینه آنچنان کامیاب بود که مدهآی اوریپیدس را با فصاحت و به نظم به لاتین برگرداند. از ۱۶۰۳ تا ۱۶۰۸ در آکسفورد به تحصیل مشغول شد و آنجا با فلسفهٔ مدرسی آشنا شد. اما از آنجا که آموزش دانشگاهی به مذاقش خوش نیامد، دوباره به متون کلاسیکی روی آورد که پیش از این در خانه مطالعه کرده بود. هدف او از مطالعهٔ این آثار پروراندن سبک نوشتار لاتین خود بود، سبکی که روشن و فاخر باشد. استمرار و پایان این مطالعه ترجمهٔ انگلیسی اثر توسیدید بود، که تدریجا انجام شد و در ۱۶۲۸ انتشار یافت. او با تحصیل در مگدِلِن کالج با روحیهای پیوریتنی بار آمد. پس از دریافت مدرکش به مدت بیست سال بیوقفه معلم و سپس محرّر ویلیام کوندیش شد، از جمله آریستوکراتهایی که هابز با آنها حشرونشر داشت، که قطعاً تأثیر تربیت پیوریتنیِ او را خنثی کرد. انسانگرایی نیز پیش از چرخش هابز به سوی ریاضیات و علوم طبیعی بر او تأثیری تعیینکننده گذاشت. از این چهار تأثیر مذکور -- انسانگرایی، مدرسیگرایی، پیوریتنیسم، و آریستوکراسی -- انسانگرایی قطعاً بیش از بقیه تعیینکننده بود، طوری که او از فلسفه روی گرداند، انسانگرا شد و به مدت بیست سال انسانگرا ماند.