منبع: سایت وینش
عجیب نیست هنری میلر نویسنده آمریکایی که به شکستن ساختارها هم در زندگی شخصی و هم در نوشتن شهره بود مطلبی بنویسد به اسم خواندن در توالت. اما چیزی که هنر میلر را در این نوشته نمایان میکند بیان مجموعهای از مسائل انسان دوران مدرن و نگاهی ویژه به کتاب است، چه برای خواندن و چه نوشتن.
خواندن در توالت
نویسنده کتاب: هنری میلر
مترجم کتاب: محمدرضا شکاری
ناشر: ققنوس
نوبت چاپ: ۱ سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۷۱
همین که عنوان کتابی خواندن در توالت باشد برای ترغیب حس کنجکاوی آدم کافی است، گیریم که این حسِ کنجکاوی با چین دادن به بینی همراه باشد! درهرحال هنری میلر به مقصود خودش رسیده است، اینکه چه چیزی واقعاً ما را برای خواندن برانگیخته میکند یا چرا اصلا باید بخوانیم یا حتی چی بخوانیم. هرچند از نویسندهای مثل هنری میلر که به عنوان یک نویسنده یاغی شناخته میشود نباید انتظار یک مطلب آموزشی داشته باشیم اما هم مطلب خواندن در توالت و هم آنها زنده بودند و با من حرف میزدند (نوشته دیگر این کتاب) ماجرای اصلیشان درباره خواندن و مطالعه است، البته با سبک و نگاه هنری میلری.
میلر ماجرای خواندن در توالت را با این نگاه شروع میکند که اکثر مردم یکبار هم شده وقتشان را در توالت با مطالعه گذراندهاند و همینطور که دارد درباره اینکه آدمها چرا فکر میکنند زمان دفع مدفوع را حتماً باید با کاری بگذرانند کنکاش میکند، نیشگونی میگیرد از همه جلوههای زندگی مدرن مثل احساس این که یک دقیقه هم برای خودمان وقت نداریم یا شیوههای مدرن تربیت بچهها یا نهایت استفاده بردن از وقت. با این حال ماجرای مطالعه در توالت (که البته در بخشهای مختلف بازیگوشانه و با غرض اسامی دیگری مثل مستراح یا دست به آب را جایگزین آن میکند) گرچه بیشتر حول محور مطالعه برای وقتگذرانی میگردد ولی در هرحال ماجرایی طبیعی و پذیرفتنی به چشم میآید. در صورتی که اگر بگویید توی توالت آواز میخوانید چون کار بهتری برای انجام دادن ندارید احتمالاً توجه روانپزشکتان را جلب خواهد کرد.
از هنرمندی میلر است که درست همانطور که شما را وسط توالت نشانده از خوابها و رویاهایش میگوید و ماجرا را به میل به نوشتن و مفهوم عمیق یتیم بودن انسان میکشاند بدون اینکه شما متوجه شوید که کی از توالت خارج شدید چون بلافاصله با طرح مساله پیشرفتهای بشری و سفر به کرات دیگر ما را متوجه این مساله میکند که پنجاه سال بعد اگر فضا را هم تسخیر کنیم همچنان به توالت احتیاج خواهیم داشت و به این ترتیب با یک چرخش هنرمندانه دوباره ما را به توالت برمیگرداند. لابلای همه این حرفها هم کلی کتاب و نویسنده به شما معرفی میکند و هم متوجه نگاه و نظر میلر درباره خیلی از کتابهای معروف میشوید.
گرچه مطلب خواندن در توالت برای عنوان کتاب انتخاب شده اما مطلب اول کتاب نامش «آنها زنده بودند و با من حرف میزدند» است. در این یکی مطلب میلر خیلی مستقیم سراغ ماجرای کتاب خواندن میرود و یک توصیه مختصر و به قول خودش مفت میکند: تا جایی که میشود کم بخوانید، نه زیاد! دلیل این توصیه این است که در زمان نوشتن این مطلب متوجه شده که حتی لازم نبوده ده درصد کتابهایی را که تا آن زمان خوانده بخواند. اینجا میلر توصیهای میکند که به نظر این روزها که با انبوهی از عناوین کتابهای چاپشده روبهرو هستیم میتواند مفید باشد، اینکه وقتی با کتابی برخورد میکنید که فکر میکنید حتماً باید بخوانید چند روزی آن را رها کنید اما عمیقاً به آن فکر کنید. بقیه توصیه میلر را نمیگویم تا خواننده این مطلب هم عمیقاً به آن فکر کند و شاید به این نتیجه برسد که لازم است سراغ این کتاب برود و از توصیه میلر سردربیاورد! و اگر در دلتان میگویید ای بابا در این روزگار که کتابخوانی با بحران روبهروست اصلاً طرح چنین توصیهای چه لزومی دارد، من برخلاف شما فکر میکنم که توصیه میلر راه را برای خواندن با اشتیاق و انگیزه باز میکند. اما این توصیه میلر راه را برای بحث دیگری هم باز میکند که به اندازه کافی جذاب و البته کم پرداخته شده است، اول این که کتابخوان بودن به معنی حرفهای لزوماً به معنی خواندن یک فهرست معین و همگانی و تایید شده از آثار کلاسیک نیست (یا به عبارت بهتر هرکس باید فهرست کتابخوانی خودش را داشته باشد) و دوم ماجرای خواننده کتاب که اگر ارزشش مهمتر از نویسنده نباشد به اندازه اوست چون در حقیقت نویسندگان هم خواننده هستند زیرا با نوشتن، پیام بزرگ خلقت را میخوانند و رونویسی میکنند. بعد از همه این نظرات تکاندهنده است که میلر درباره نوشتن و تجربه خودش از نوشتن حرف میزند و البته طبق معمول ذهن پرجنب و جوشش به گوشه و کنارهای اجتماع و خلقت سرک میکشد.
کتاب خواندن در توالت یکی از مجموعه کتابهایی است که نشر ققنوس با عنوان پانوراما در این سالها به چاپ رسانده. این مجموعه در حقیقت انتخابی از مجموعه Folio انتشارات گالیمار است که هدفش چاپ بخشهایی از یک اثر یا نمونههای کوتاهی از آثار نویسندگان برای مطالعه در فرصتهای کوتاه و البته آشنایی و ترغیب به مطالعه بیشتر آثار آن نویسنده است. متن کتاب با ترجمه محمدرضا شکاری از زبان فرانسه برگردانده شده فقط کاش میدانستیم که این دو مطلب بریدهای از یک مجموعه اثر نویسنده هستند یا نوشتههای پراکندهای که در زمانهای مختلفی به چاپ رسیدهاند.
میلر در انتهای مطلب خواندن در توالت میگوید که حاضر است خیلی چیزها بدهد تا بفهمد چه کتابهایی توی اولین سفینهای خواهد بود که زمین را ترک میکند. و بعد این احتمال را مطرح میکند که شاید ساکنان این سفینهها اصلا اهمیتی به خواندن ندهند، حتی در توالت. حیف که میلر ۲۰-۳۰ سالی قبل از ابداع و همهگیر شدن گوشیهای هوشمند از دنیا رفت وگرنه میتوانست رساله جالبی درباره ژانرهای مورد مطالعه با موبایل در داخل توالت بنویسد.