در این کتاب که به شیوهای روشن و دقیق نوشته شده است، جوئل واینسهایمر به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه بصیرتهای هانس ـ گئورگ گادامر، فهم ما را از نظریه ادبی و تأویل دگرگون میسازد. واینسهایمر کار خود را با مروری بر هرمنوتیک مدرن، از شلایرماخر تا ریکور، آغاز میکند، و نشان میدهد که کار گادامر در بطن مکالمهای جای دارد که همچنان در جریان است. او میگوید که هرمنوتیکِ گادامر مشخصاً فلسفی است، زیرا در این باب کند و کاو میکند که فهم اصولاً چگونه روی میدهد، نه این که چگونه باید برای داشتن کارکردی دقیقتر یا کارآتر به قاعده درآید. به زعم واینسهایمر، گادامر فهم را اثر تاریخ قلمداد میکند، و آن را نه از سنخ فعل بلکه از جنس انفعال میداند؛ چیزی که برای تأویلگزار یا مفسر روی میدهد.