در فلسفه در ابتدای امر به همه چیز شک میکنند. این شک یکی از خصوصیات منحصر به فرد فلسفه است که باعث تمایز فلسفه از دیگر حوزهها میشود. هرکس چیزهایی میداند. اما دانش به معنای دقیق کلمه چیست؟ چرا برخی باورها و اعتقادات، دانش به حساب نمیآیند؟ چرا برخی از منابع اقتصادی منابع موثق دانش به شمار میآیند؟ آیا اصلاً منبع موثقی وجود دارد؟ با اینکه میدانیم دانش عادی و هر روزه چیست، اما در کمال تعجب پاسخ این پرسشها واضح نیست. حداقل دو هزار سال است که فلاسفه به این پرسشها میاندیشند و درباره پاسخهای احتمالی بحث و تبادل نظر میکنند.در کتاب حاضر پرسشهایی مطرح شده که فلاسفه پاسخهای متفاوتی به آنها دادهاند. هر چند ممکن است برخی از خوانندگان که با این حوزه آشنایی کافی ندارند در میان پاسخهای گوناگون در پی پاسخی باشند که مؤلف درصدد قبولانه نه آن به خواننده است. ولی بد نیست بدانیم در این کتاب تمام تلاشش را کرده تا دیدگاههای خود را پنهان کند، شما هم نمیتوانید فکرش را بخوانید و تلاش کردن هم نتیجهای ندارد. بهترین پاسخ به این کتاب سعی خواننده برای ارزیابی تمام شرایط است و این خود خواننده است که باید در نهایت برای یافتن جواب پرسشهایش پا را فراتر بگذارد و در کتابهای فلسفی دیگر به دنبال افکار عمیقتر فلاسفه بگردد. در فلسفه برای مطالعه دانش، نام رسمی معرفت شناسی به کار برده میشود. واژه «معرفت شناسانه» به معنای وابسته به مطالعه دانش است.