......................
سایت خبری تحلیلی الف
چهارشنبه 10 اسفند 1401
.......................
در زمانی که جهان دوقطبی (شوروی و آمریکا) درگیر رقابت بودند، کسی روی اژدهای سرخِ به ظاهر خفته، حساب چندانی باز نمیکرد. چینِ کمونیست با سیاستهای درهای باز اقتصادی، برای بسیاری از قدرتها تنها به منزله سرزمینی با نیروی کار ارزان بود که می شد از ظرفیتهای آن برای سودآوری بیشتر بهره گرفت. اما بعد از فروپاشی شوروی و تک قطبی شدن جهان، درگیریهای جنگ خلیج فارس، وقایع یازدهم سپتامبر، جنگ عراق و افغانستان و... آمریکا و غرب را چنان مشغول کرد که یکباره اژدهای سرخ را دربرابر خود بیدار یافتند؛ اژدهایی که قصد رقابت برای ایجاد دوقطبی جدیدی در جهان را نداشت، بلکه آشکارا به قصد بلعیدن رقبا دهان گشوده بود.
چین امروز با چین نیمه اول یا دوم قرن بیستم و حتی دهه آغازین قرن بیست و یکم تفاوتهای بسیار کرده است. بحث اصلاحات فرهنگی یا فضای باز اقتصادی در این کشور مدتهاست که پایان یافته؛ سیاستگذاران چینی در حال شکل دادن به رژیمی تازه و متفاوت با آن چینی هستند که به طور سنتی در اذهان همه وجود دارد.
کای اشتریتماتر نویسنده و پژوهشگر آلمانی که در ۱۹۶۵ متولد شده، بیش ازسه دهه ازعمر خود را صرف مطالعه کشور چین از ابعاد مختلف کرده است. بیش از ده سال نیز در پایتخت این کشور به عنوان خبرنگار مشغول به کار بوده است و سابقه نوشتن «چین الف تا ی» را نیز در کارنامه دارد. «ما هماهنگ شده ایم» تازه ترین و ایضا مهمترین اثر این نویسنده است که در سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات کاستومهاوس منتشر شده و در ایران نیز به همت نشر ققنوس و با ترجمه مسعودیوسف حصیرچین به بازار آمده است. ترجمهای روان و خواندنی از مترجمی که موضوعات مربوط به کشورهای حوزه شرق آسیا از ویژگیهای کارهای اوست.
اما عصاره سخن اشتریتماتر در کتاب «ما هماهنگ شدهایم» توجه به این نکته مهم است که چین در دهههای اخیر پوست انداخته و چینی جدید از دل آن در حال بیرون آمدن است. او در این کتاب با نگاهی چند بعدی و در عین حال عمیق به پیشرفت و قدرتگرفتن چین پرداخته و آن را مورد نقد و بررسی قرار داده است. اشتریتماتر به مخاطب نشان میدهد که اگرچه چین در حوزه های گوناگونی پیشرفت های چشمگیر داشته است، اما اساسا این پیشرفت ها از کیفیتی متفاوت با آنچه در کشورهای دموکراتیک شاهد هستیم برخوردار است. برای مثال در حوزهی فناوریهای دیجیتال چین از پیشرفتی سریع و غیر مقابل مقایسه با بسیاری کشورها برخوردار بوده، اما رشد چشمگیر مورد اشاره در اینکشور، از میل به سرکوب حمایت میکند و به بیان دیگر در خدمت اهدافی مغایر با دموکراسی قرار میگیرد. برای نمونه سیستم های دیجیتال شناسایی چهره و صدا، ردیابی با GPS، دادههای ابررایانهها، شنود تمام تماسهای تلفنی، نظارت بر استفاده از اپلیکیشنها و میلیونها دوربین امنیتی برخوردار از کیفیت بالا که سطح شهر پراکنده است؛ گویی شهروندان چینی به شکلی شدید مدام در حال رصد شدن هستند و چیزی را نمی توانند از مقامات پنهان کنند. اطلاعات زیستسنجی و فعالیتهای مردم در شبکههای اجتماعی به طور مستمر در پایگاه دادههای بزرگی ذخیره میشوند. این مسئله حتی می تواند در ساده ترین وجوه مثل سلایق افراد در تغذیه از طریق تراکنش های تجاری هنگام خرید آنلاین غذا و... مورد پایش و رصد قرار بگیرد!
در چین دوربینهای مداربسته چنان پیشرفتهاند که از بین جمعیت دهها هزارنفری حاضر در استادیوم فوتبال، از طریق اسکن چهره و شکل راه رفتن، میتوانند افراد مورد نظر را شناسایی و دنبال کنند. این شکل از رصد شدن در سامانه اعتبار اجتماعی جدید، به هر شهروند برای رفتار خوب یا بدش امتیاز مثبت یا منفی داده میشود . سرانجام آنها که نمره بد بگیرند، امکان استفاده از برخی خدمات اجتماعی و گاه بدست آوردن مشاغل خاص را از دست میدهند.
اشتریتماتر چنین شرایطی را با کلید واژه «تمامیتخواهی دیجیتال» نامگذاری کرده او معتقد است تدارک دیدن چنین شرایطی توسط دولت چین نه فقط توسط شرکتهای خصوصی چینی، بلکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم حاصل همکاری دولتها و شرکتهای غربی است که نمیخواهند بازار عظیم چین را از دست بدهند. نویسنده معتقد است با وجود پیشرفت های چین این نوع زندگی که به بهانه تامین امنیت ملی اینکشور، به شدت تحت نظارت دولت قرار دارد میتواند به فاجعه بیانجامد.
«ما هماهنگ شدهایم» در پانزده فصل و یک پیشگفتار باعنوان «چین جدید، جهان جدید» نوشته شده است. پیشگفتار نسبتا بلند کتاب مدخل مناسبی است، برای ورود به فصولی که با با بیانی مستند و شیوهای قابل فهم برای عموم مخاطبان، به جنبههای مختلف حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چین از آنچه بوده، به آنچه هست میپردازد.
عناوین فصول مختلف کتاب بدین قرار است: «کلمه: چگونه خودکامگان زبانمان را میدزدند»، «سلاح: چگونه وحشت و قانون مکمل یکدیگرند»، «قلم: چگونگی عملکرد پروپاگاندا»، «اینترنت: چگونه حزب یاد گرفت عاشق اینترنت باشد»، «لوح سفید: چرا مردم باید فراموش کنند»، «قیومیت آسمانی: چگونه حزب یک امپراتور انتخاب کرد»، «رویا: چگونه کارل مارکس و کنفوسیوس همراه با این کشور بزرگ احیا میشوند»، «چشم: چگونه حزب قوانینش را با هوش مصنوعی به روز میکند»، «انسان طراز نوین: چگونه کلانداده و سامانه اعتبار اجتماعی قرار است مردم را به رعیتهای خوبی تبدیل کنند»، «رعیت: چگونه دیکتاتوری ذهن را منحرف میکند»، «خانه آهنین: چگونه چند شهروند سرکش دروغها را برملا میکنند»، «قمار: وقتی قدرت سد راه خودش میشود»، «توهم: چگونه هرکسی چین خودش را تصور میکند»، «جهان: چگونه چین اعمال نفوذ میکند» و «آینده: وقتی همه راهها به پکن ختم میشود».
سخن آخر اینکه کتاب حاضر یکی از بهترین منابع برای درک چگونگی زندگی مردم چین، رابطه آنها با حکومتی است که در خارج از مرزها میکوشد بیشترین سهم و بهره را از اقتصاد و سیاست جهان به خود اختصاص دهد و در درون نیز با اعمال کنترل دولتی نه تنها نظارتی حداکثری بر مردم داشته باشد، بلکه تا حد ممکن تصویر مورد نظر خود را از زندگی مردم به جهان خارج ارائه کند. کشوری که عنوان کمونیستی بودن را یدک میکشد اما سیاستگذاری های دهههای اخیر محتوای ویژهای برای آن رقم زده است؛ یک چین جدید و قدرتمند... هدفی که رسیدن به آن استفاده از هر وسیلهای را توجیه میکند.