امروز همه فرهیختگان و روشنفکران اروپایی «کریستف کیشلوفسکی» کارگردان شهیر لهستانی را میشناسند. البته این شناخت دیگر فقط مختص اروپاییها نیست. فیلمهای او در بزرگترین جشنوارههای بینالمللی دنیا از کن گرفته تا ونیز، برلین و شیکاگو، استراسبورگ، نیویورک، هنگ کنگ و سائوپائولو جایزه گرفتهاند. موضوعاتی که کیشلوفسکی برای تماشاچی بازگو و مسائلی که مطرح میکند، ساده و بنیادیاند به طوری که هر کس به روش خودش با این مسائل کنار میآید، اما کیشلوفسکی در فیلمهایش جاهای دردناک این موضوعها را مانند جراحان میشکافد و با جرئت تمام به عمقشان فرو میرود. اعماقی که شاید در نظر برخی رسیدن تا آنجا دور از ذهن، «خارج از دسترس» یا کاملاً غیر ممکن باشد. این کار کیشلوفسکی نشان میدهد که خودش سخت درگیر این موضوعات بوده و فقط به لمس کردن آنها کفایت نمیکرده، به عبارت دیگر او از کنار مسائل حیاتی ساده نمیگذشت. کتاب حاضر در برگیرنده گفتگوها و صحبتهای شخصی کیشلوفسکی است که از منابع متفرق گرد آوری شدهاند، از برنامههای تلویزیونی ضبط شده تا نوشتههای دوستان و همکاران این کارگردان که درباره کار و روابطشان با او حرف زده بودند و در مجلهها و کتابهای مختلف به چاپ رسیدهاند. شاید مخاطبان این کارگردان در ایران یکی از فیلمهای مجموعه سه رنگ (آبی، قرمز، سفید) یا «زندگی دوگانه ورونیکا» را دیده باشند، این فیلمها توانستهاند نظر مخاطبانی از طبقات و گروههای مختلف اجتماعی را به خود جلب کنند.