تاریخ اجتماعی خاورمیانه ، در مقایسه با دیگر شاخههای تاریخنگاری ، حوزهای است که هنوز جای زیادی برای کاوش دارد . تاریخنگاری خاورمیانه ، همچون تاریخنگاری اروپا ، تا پیش از قرن بیستم تحت سلطه تاریخنگاری سیاسی ، سلسلهای و نسبشناسانه و روایتهای زندگی و زمان نخبگان بود . اما با رشد چشمگیر و جهانی جامعهشناسی به عنوان موضوع دانشگاهی ، بخصوص در پنجاه سال اخیر ، بسیاری از مورخان به تدریج تاریخ اجتماعی جوامع خاورمیانه را رشته دانشگاهی مقبولی دانستند . در بررسی اجرای مدرنسازی در خاورمیانه به طور اعم و ترکیه و ایران به طور اخص با نقصانهای بسیار جدی در روایات و تحلیلهای تاریخی در مورد پذیرش و مقاومت در برابر تغییراتی مواجهیم که جوامع ایران و ترکیه در 200 سال گذشته با آن روبرو بودهاند . گرچه مطالعه مدرنسازی در ترکیه و ایران موضوع پژوهشهای دانشگاهی متعددی بوده است ، اما این پژوهشها تنها اجرای مدرنسازی از بالا را برمیرسند ، یعنی اقداماتی را که نظامهای سیاسی برای تغییر جوامع ، وضع قوانین و مقررات جدید و بنیان نهادن نهادهای اجتماعی و سیاسی جدید برمیگزینند . اما آنچه هنوز در این پژوهشها غایب است این است که جامعه به این اصلاحات و تغییراتی که از بالاست چه واکنشی نشان داد . مدرنسازی طرحی جهانی بود که تقریباً به طور همزمان ، گرچه با سرعتهای مختلف در مناطق ، وارد جهان ما شد . در حیطه سیاسی ، مدرنسازی با تولد جامعه مدنی و ظهور فردگرایی و خودمختاری فردی همگام بود . سازش و مقاومت در برابر مدرنسازی ، رابطه بین مرم عادی و دولت در ترکیه و ایران و واکنش جامعه به اصلاحات و تجدد آمرانه در این کشورها موضوعی است که مقالات مندرج در این کتاب به آنها پرداخته است . « تورج اتابکی » پیش از این کتابهای « تجدد آمرانه – جامعه و دولت در عصر رضا شاه » و « ایران و جنگ جهانی اول » را نوشته است .