گروه انتشاراتی ققنوس | چگونه مثل یک فیلسوف زندگی کنیم؟
 

چگونه مثل یک فیلسوف زندگی کنیم؟

...........................

سایت خبری تحلیل الف

یکشنبه 3 بهمن 1400

...........................

«چالش رواقی»

(راهنمای فلسفی برای دستیابی به استقامت، آرامش و انعطاف‌پذیری بیشتر)

نویسنده: ویلیام اروین

مترجم: محمد یوسفی

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1400

184 صفحه، 37000  تومان

 

****

 

یک روز معمولی در زندگی: حوالی ظهر، از محل کار سابق‌تان با شما تماس می‌گیرند و می‌گویند که می‌خواهند پول دو سال پیش را واریز کنند، اما تاریخ اعتبار عابربانک‌تان گذشته است. باید فوری عابربانک جدید تهیه کنید. بر اساس قوانین مورفی، در آن لحظه در دورترین نقطه از نزدیک‌ترین شعبۀ بانک هستید. چهارنعل به سوی شعبه می‌تازید؛ پیتیکو پیتیکو پیتیکو پیتیکو. نفس‌نفس‌زنان، دستی بر سینه و دستی بر زانو، وارد شعبه می‌شوید و با خوشحالی اعلام می‌کنند سیستم قطع است. چاره‌ای جز انتظار و جلزوولز کردن ندارید. بالأخره سیستم وصل می‌شود و به باجۀ مربوطه می‌روید. اطلاع می‌دهند که متصدی باجه به‌علت خرابی شوفاژِ خانه‌اش به منزل رفته است. صبر می‌کنید درحالی‌که درونتان قل‌قل می‌کند. در آستانۀ فروپاشی روانی هستید که آن کارمند می‌آید و هم‌زمان برق می‌رود. متعاقباً خاموشی سراسری در کل نیم‌کرۀ شرقی زمین اتفاق می‌افتد. در نهایت هم اعلام می‌کنند یکی از بندهای توافق برجام این است که تا راستی‌آزمایی کامل، هرگونه صدور عابربانک جدید به شما ممنوع است. وقت اداری تمام می‌شود و دوباره با شما تماس می‌گیرند و به عرض‌تان می‌رسانند که پرداخت پول معوقۀ شما به دو سال دیگر موکول شده است. سیستم عصبی شما منهدم شده و باید کل شبکۀ اعصاب خود را عوض کنید. در نهایت با ده دوازه تیک عصبی در بالاتنه و دچار شدن به پارکینسون پیشرفته به منزل بازمی‌گردید. علاوه بر این‌که پولی از دست داده‌اید، در کنار هزینۀ مالی و زمانی، رنج روانی بسیار زیادی هم متحمل شده‌اید. خسران در خسران.

واقعاً در این شرایط چه می‌توان کرد؟ آیا راهی هست که در این زندگی پر از اصطکاک و مشکلات، آرامش خود را حفظ کنیم؟ شاید باور نکنید، اما واقعیت این است که واکنش‌های متعددی پیش پای ما قرار دارد. شرایط، هرچقدر هم بر علیه ما باشد، قدرت انتخاب ما را سلب نمی‌کند و ما گزینه‌های مختلفی در اختیار داریم. اگر با فلسفۀ رواقی آشنا باشیم، نه‌فقط در این نوع شرایط نامساعد رنج نمی‌بریم، بلکه حتی می‌توانیم به نتایج مثبت هم دست پیدا کنیم و انسان بهتری شویم!

رواقی‌گری یکی از کهن‌ترین فلسفه‌هاست که سابقه‌اش به یونان باستان می‌رسد. ولی امروزه یکی از زنده‌ترین و محبوب‌ترین فلسفه‌هاست. علت اقبال گسترده در سطح جهانی به این نوع فلسفه، سادگی، عمق و کاربردی بودن آن است. برای نمونه، بُعد روان‌شناسی این فلسفه هیچ کم ندارد از قوی‌ترین روان‌شناسی‌های جدید. جالب است که بسیاری از کتاب‌های روان‌شناسی، خودیاری و حتی موفقیت، ایده‌های رواقی‌گری را برگرفته و پرورانده‌اند. برای مثال، رولف دوبلی در باب نوشتن کتاب مشهور و پرفروشش، «هنر خوب زندگی کردن»، اعتراف می‌کند: «من از سه منبع کمک گرفتم: ... منبع دوم من رواقی‌گری بود. فلسفه‌ای بسیار کاربردی که ریشه در یونان باستان دارد ... در طول 1800 سال اخیر این شاخۀ فلسفه فراگیری اندکی داشته و تنها کسانی به سراغ آن می‌رفتند که به‌دنبال یک فلسفۀ کاربردی برای زندگی بوده‌اند ... رواقیان بر تمرین‌های عملی و همچنین قواعد اخلاقی تأکید داشتند.»

اگر کتاب‌های دیگر از رواقی‌گری بهره گرفته‌اند، این کتاب به طور کامل معطوف به همین فلسفه است، البته با هدف یافتن پاسخی برای مشکلات و سختی‌های زندگی. دکتر ویلیام اروین، متخصص پرآوازه‌ای در فلسفۀ رواقی است. البته رویکرد او به این فلسفه از نوع دانشگاهی و آکادمیک نیست. او نگاهی کاملاً کاربردی به این فلسفه دارد و هدفش بهره‌گیری از این فلسفه برای یافتن و داشتن زندگی خوب است. کتاب سابق او، با عنوان «فلسفه‌ای برای زندگی (رواقی‌زیستن در دنیای امروز)»، شهرت جهانی دارد. این کتاب جدید، از آن کتاب مختصرتر و ساده‌تر است. کسانی که آن کتاب را نخوانده‌اند، این یکی را دودستی بچسبند.

علاوه بر مقدمه و نتیجه‌گیری، کتاب از پانزده فصل کوتاه تشکیل شده است که در چهار بخش مرتب شده‌اند: «مواجهه با چالش‌های زندگی»، «روان‌شناسی مشکلات»، «آزمون‌های رواقی» و «زیستن به شیوۀ رواقی». نویسنده، در بخش اول، ابتدا مشکلات حادّ و رایج در زندگی را توضیح می‌دهد؛ برای نمونه، خشم. پس از آن به شیوۀ واکنش درست در برابر آن مشکلات می‌پردازد؛ یعنی، برای مثال، چگونه در موقعیتی که عموم افراد خشمگین می‌شوند، آرامش خود را حفظ کنیم و دچار رنج و محنت عاطفی نشویم. بخش دوم عمیق‌تر است و به این مسئلۀ اساسی می‌پردازد که اساساً چرا مشکلات ایجاد می‌شوند و چرا ما در موقعیت‌های نامساعد دچار رنج‌های ذهنی-روانی می‌شویم. در بخش بعدی، نویسنده رویکردی درخشان را معرفی می‌کند: چگونه نگاه‌مان را به مشکلات تغییر دهیم؟ موضوع این بخش آن است که چگونه موقعیت‌ها را نه به‌عنوان مشکلات دردناک، بلکه به‌منزلۀ آزمون‌هایی سازنده لحاظ کنیم و از آن‌ها بیاموزیم و رشد کنیم. در بخش پایانی یاد می‌گیریم که چگونه بر اساس این نوع آزمون رواقی‌گری، در کل، زندگی خوبی داشتیم و حتی در پایانِ عمر، خردمندانه و با آغوشی گشوده به استقبال مرگ برویم.

واقع‌گرایی رواقی می‌گوید راه فراری برای مشکلات وجود ندارد. آن‌ها، دیر یا زود، قطعاً رخ می‌دهند و ما نیز به هیچ‌وجه نمی‌توانیم به طور کامل جلوی آن‌ها را بگیریم. ولی واکنش ما به آن‌ها (به‌ویژه واکنش عاطفی و هیجانی) چیزی است که به خود ما بستگی دارد. لذا رواقی‌گری نقطۀ ثقل مسئله را از مشکلات به واکنش ما به مشکلات منتقل می‌کند، چون بر این باور استوار است که «بیشترین هزینه، از هر نظر، رنج و محنت عاطفیِ ناشی از آن مشکلات است.» از فلسفۀ رواقی می‌آموزیم که چگونه واکنش‌هایی خردمندانه و سودمند داشته باشیم که هم آسیب‌زا نباشند و در عین‌حال باعث رشدمان شوند.

در کل با کتابی مواجهیم ساده، عمیق، مختصر و پرمطلب. هم فلسفی است و هم کاملاً کاربردی. نویسنده لُبّ آموزه‌های فیلسوفان رواقی را گرفته و با استفاده از یافته‌های روان‌شناسی‌های معاصر معجونی شیرین و دلچسب برای داشتن زندگی بهتر تهیه کرده است. کتاب پر است از مثال‌های متعدد، ماجراهای واقعی، نقل قول‌های درخشان و نکات دقیق. این را هم بیفزاییم که نکات و تأملات رواقیان محدود به جنبه‌های فردی و حوزۀ خصوصی نیست، بلکه بعد اجتماعی و حوزۀ عمومی هم مد نظر است؛ این هم یک نمونه: 

«امروزه اکثر کسانی که درگیر جنبش‌های اجتماعی هستند خشم را با شور و احساسات یکی می‌گیرند: اگر شما به‌راستی از بی‌عدالتی ناراحت باشید، از آن خشمگین می‌شوید. بعد می‌افزایند که خشم در مبارزه برای عدالت ابزاری است کارا، چراکه برانگیزانندۀ ماست و خشم به‌حقی که همگان شاهدش باشند توجه کسانی را که می‌خواهیم متقاعدشان کنیم جلب می‌کند. شاید این سخن درست باشد، اما چنان‌که رواقیان به‌درستی دریافته بودند، خشم شمشیری دودم است: علاوه بر این‌که ما را برمی‌انگیزد، می‌تواند رمقمان را هم بگیرد، طوری که پیش از پیروزی در نبرد، از انرژی خالی شویم. از این گذشته، خشمِ آشکار اغلب خشم طرفِ مقابل را برمی‌انگیزد و باعث می‌شود بر موضعش پافشاری کند و احتمال رسیدن به توافق و مصالحه کم شود. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تغییر، وقتی فرارسد، عموماً فزاینده است، یعنی حتی خشمِ به‌حق ممکن است پیشرفت در موضوع مورد مناقشه را به تعویق اندازد. سرانجام، خشم ممکن است بر قضاوت‌مان سایه افکند و باعث شود نسبت به راه‌حل‌های احتمالی نابینا شویم و دست به کارهای احمقانه بزنیم.»

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه