سارازن، پزشک فرانسوی، مطلع میشود، صاحب ارثیۀ هنگفتی از سوی شخصی به نام «بانو بیگم» شده. او وقتی این خبر را میشنود، شروع به رویابافی میکند، تا اینکه سر و کلۀ ورثۀ دیگری پیدا میشود. آقای پروفسور شولتز، آنطور که ادعا میکند، نوۀ خواهر بزرگ مرحومه بیگم است. پروفسور شولتز که آلمانیای متعصب است دوست ندارد این ارثیه به این راحتیها نصیب رقیب فرانسویاش شود، بنابراین وارد عمل میشود. در نهایت، ارثیه بین سارازان و شولتز تقسیم میشود. هرکدام از آنها با توجه به رؤیایی که در سر دارند برای این پول نقشههایی میکشند.
ژول ورن زمانی این اثر را به رشته تحریر درمیآورد که آلمان به خاک فرانسه حمله و بخشی از آن را تصرف کرده.
انتشارات ققنوس در نظر دارد تمام آثار ژول ورن را به صورت مجموعهای کامل منتشر کند. پانصد میلیون ثروت بانو بیگم اولین بار است که به فارسی ترجمه میشود.