در کتاب هیچ چیز یادم نمی آید نورا افرون گذشته، حال و آینده را با سردی، سنگدلی و طنز مینگرد. او افسوس فراز و نشیبهای زندگی مدرن را میخورد و با مشخصه خود که روشنی و خرد است، تمام اتفاقاتی را که (هنوز) فراموش نکرده یادآوری میکند. این کتاب حاوی مطالب طنزآمیزی است از مقالات شخصی افرون درباره حرفه نویسنده در روزنامه، طلاق، ارثی که سالها در انتظارش بود و ...
نورا افرون، زنی آمریکایی، رماننویس، روزنامهنگار، فیلمساز و تهیهکننده، در این کتاب بیپرده وقایع زندگیاش را با خوانندگان به اشتراک میگذارد و با زبانی جذاب و روایتی دلنشین از شکستها و پیروزیهایش مینویسد. گاه مجبور است حتی یادداشتهای کوتاهش را هم برای ما بنویسد و فکرش را بیشتر متمرکز کند چون آلزایمر قرار است نگذارد «چیزی یادش بیاید»...
وی، سه بار برای نگارش فیلمنامههای سیلکوود، بیخواب در سیاتل و وقتی هری سالی را دید... نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد اما هیچگاه این جایزه را دریافت نکرد. آخرین فیلم او جولی و جولیا نیز نامزد جایزه گلدنگلاب شد.
مطالعه بخشی از کتاب