سمیرا رشیدپور نویسنده رمان «سگ خارجی» گفت: داستان «سگ خارجی» به هیچ وجه داستان خاطرات شخصی من نویسنده نیست، بلکه برآمده از تجربهی زیستشده تمام آوارگان آن دوران است. راوی اول شخص رمان نباید خواننده را به این اشتباه بیاندازد که با زندگینامهی کسی مثلا خود نویسنده مواجه است.
۱۳۹۵ سه شنبه ۲۵ خرداد ساعت 14:20
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، سمیرا رشیدپور نویسنده جوانی است که اولین رمان خود را چندی پیش منتشر نموده است. این رمان از سوی انتشارات ققنوس روانهی بازار شده است. نویسنده «سگ خارجی» درباره نوشتن این کتاب به خبرنگار فرهنگی پانا گفت:« نوشتن این داستان را از سال 88 آغاز کردم. ویرایش های متعددی روی این کار انجام دادم. و البته عجلهای هم برای انتشار آن نداشتم و منتظر شدم تا فضای کشور برای انتشار آن تاحدی بهتر شود. رشته تحصیلی من ادبیات فرانسه است و از آنجایی که همواره رویکردی دغدغهمند نسبت به ادبیات داشته ام برای نوشتن این داستان به سراغ تجربیات خودم در زمان جنگ رفتم. پیش از این آثاری که درباره جنگ خوانده بودمبیشتر درگیری مستقیم با خود جبهههای جنگ داشتند و من در این کار سعی کردم که به مسئله آوارگان جنگ ایران و عراق بپردازم. آوارهگیای که زندگی مردمِ هر دوی سوی مرز را تحت شعاع خود قرار دادهبود.»
وی درباره فضای آوارگان جنگ و آشنایی با آن گفت:« من خودم کودکیام را در یکی از اردوگاههای آوارگان کرد جنگ ایران و عراق گذرانده ام. در کودکی تصور درستی از فاجعه وجود ندارد و این مسأله طبیعتا بعدها به امری تروماتیک بدل میشود و سیاهی جنگ تا سالهای سال بر روح و روان بازماندگان سایه میاندازد. البته لازم به ذکر است که داستان «سگ خارجی» به هیچ وجه داستان خاطرات شخصی من نویسنده نیست، بلکه برآمده از تجربهی زیستشده تمام آوارگان آن دوران است. راوی اول شخص رمان نباید خواننده را به این اشتباه بیاندازد که با زندگینامهی کسی مثلا خود نویسنده مواجه است. سگ خارجی روایت تکهتکههای رنج آوارگان کُرد در زمان جنگ و پس از آن است. این داستان را نوشتم چون جای خالیاش را در روایتهای مربوط به جنگ حس میکردم. روایتی فراموش شده از گمگشتهها و رفتگان. از تمام برادران گمشده. »
وی همچنین درباره آثاری که تاکنون منتشر کرده است گفت:«این اولین رمان من است. کلاً آدم سخت گیری هستم و به راحتی حاضر نمیشومآثارم را چاپ کنم. پیش از این داستانهای کوتاهی به صورت پراکنده از من منتشر شده بود. البته چندین کتاب نیز ترجمه کرده ام . از آنجایی که رشته تحصیلی ام ادبیات فرانسه بود به ترجمه روی آوردم و از سال 86 شروع به کار ترجمه کردم. اولین کاری که ترجمه کردم یک رمان بود که متاسفانه مجوز انتشار نگرفت. و از آن زمان تاکنون چند داستان، شعر، نمایشنامه و نقد و تحلیل توسط ناشرانی مانند ققنوس، روزبهان، رخدادنو و بیدگل ... به چاپ رساندهام»
سمیرا رشیدپور در پاسخ به این سوال که کتابها را بر چه اساس برای ترجمه انتخاب می کنید؟ گفت:« همه ترجمه ها حاصل مسئله ای است که دردوران کار کردن روی آنها داشتم. حاصل پرسش هایی بود که برایم مطرح میشد. مسائل مختلفی بودند. یک زمان سوالاتی راجع به برادریِ راستین، عدالت وبرابری ذهن مرا به خود مشغول می کرد و بعد وقتی یک نمایشنامه یا داستان می خواندم که به همین سوالات من پاسخ داده بود یا به نوعی آن را مطرح کرده بود تصمیم به ترجمه آن می گرفتم. مثلا نمایشنامه «چهره اُرفه» نوشته اُلیویه پیکه مسألهی اصلیاش دعوت به یافتن برادری حقیقی است از همین دست کارهاست. پرسشی که برای من هم پیش آمده بود. نویسندهاشآن نمایشنامه را بعد از جنگ بوسنی هرزگوین نوشته بود. یا چند سال پیش، مسئلۀ «شعر» در مواجههام با اشعار و زیست آرتور رمبو برایم اهمیت پیدا کرده بود که حاصل آن کتاب «خوب شد رفتی آرتور رمبو» بود. در زمینۀ داستان، در حال نوشتن کار تازه ای هستم اما به طور قطعی نمی توانم زمان پایان یافتن آن را مشخص کنم. و ترجیح میدهم بیش از این درباره آن حرف نزنم.»
وی در پایان درباره نقش تجربیات شخصی در نوشتن یک رمان یا انتخاب یک اثر برای ترجمه گفت:« تجربههای زیست شده بسیارتاثیرگذار است. نویسندهای که حواس خود را به کار نگیرد، صیقل شان ندهد، به رنج انسان حساس نشود و درگیر پرسشهای عمیق از رابطهاش با جهان نشود برای پرداختن به ادبیات، برای نویسنده بودن، توانایی و پشتوانهی کافی ندارد. چون ادبیات دائما درگیر فرهنگ، جامعه، سیاست و مسألهی حقیقتاست. از نظر من نویسنده نباید از زیست-جهانش جدا باشد. او نویسندهی خاطرات یا یاداداشتهای شخصی خود نیست، که اگر این کار را بکند در همان سطوح اولیهی خلق اثر باقی مانده است. اما همین دغدغهمندی نسبت به رابطهاش با جهان و مردمش است که برایش به نوعی جهانبینی منتج میشود. به یک جور زاویهی دید. مسأله این است که جهانی که نویسنده از آن حرف میزند و در داستانش میسازد تا چه اندازه «حقیقی» است و تا چه مایه رنج انسانی را بازنمایی میکند؟»