ما نمیدانیم نخستین گام را چه کسی برداشت که به اینجایی انجامید که اکنون در آن ایستادهایم: برای ما انسانها. این راز قطعا تا ابد ناگشوده باقی خواهد ماند، زیرا چه کسی میتواند بگوید چه تعداد سنگواره هنوز در زیر خاک پنهان است؟ هر چند امروز به برکت شیوههای پژوهشی نوین و اطلاعات جدید، جستجو به دنبال نیاکانمان کاملاً هدفمند به پیش میرود، با وجود این هنوز هم تصادف بهترین یار و یاور باستانشناسان و دیرینشناسان به حساب میآید. درست است که بسیاری از اکتشافات ممکن است تصادفاً صورت گرفته باشند، اما براساس اطلاعات امروز ما فرآیند فرگشت (تکامل) به هیچ روی به طور تصادفی انجام نگرفته است. ما برخی مراحل تکاملی را میدانیم، و به ویژه چرایی گذر از این مراحل را نیز میدانیم. با وجود این دانش بشری تاکنون موفق نشده است که مسیر فرگشتی (تکاملی) ما را به طور کامل مشخص کند، در نتیجه هر کشف نوینی میتواند تاریخ بشریت را به کلی زیر و رو سازد، به گونهای که ناگزیر شویم تاریخ سرمنشاء خودمان را از نو بنویسیم. تاریخ بشریت از لحظه آغاز همواره با عزیمت به اقلیمهای نو همراه بوده است. منشاء انسان در گرم دشتهای آفریقا قرار دارد و تقریباً شش میلیون سال پیش ماجراجوییهای انسان از آنجا آغاز گشت. موجودی میمونسان برای نخستین بار شروع به راست راه رفتن کرد، نخستین ابزارها را ساخت که بعدها این ابزارها به سلاح برای شکار حیوانات تبدیل شدند. سرانجام آنها آتش را کشف کردند و موطن اولیه خود آفریقا را ترک کردند. تاریخ بشر ادیسهای است پرفراز و فرود، ولی با نتیجهای نامعلوم.
امروزه هیچ کس نمیتواند با قاطعیت بگوید زندگی نیاکان اولیه ما چگونه سپری شده و فرآیند فرگشت در جزئیات خود از کدام مسیرها گذر کرده است. هر دورانی پرسشهای ویژه خود را که به شدت زیر تأثیر جهانبینی حاکم بر آن دورانند، طرح میکند. تاریخ ما در عین حال تاریخ تمامی انسانگونهها (هومینیدها)یی است که در گذشتهای نامعلوم زندگی میکردهاند. این موضوع که انسانهای اولیه کره خاکی را مسکونی ساختهاند، برای نخستین بار از 150 سال پیش بدین سو ــ یعنی از سال 1856 ــ مطر ح شد، آن هم از هنگامی که انسان نئاندرتال کشف شد. این نخستین کشف از نوع خود نبود، زیرا قبلاً هم در سالهای 30-1829 در بلژیک و 1848 در جبلالطارق سنگوارههای انسانهای اولیه کشف شده بود. کشف انسان نئاندرتال بعدها بازتاب جهانی یافت، اما در زمان کشف به اهمیت این سنگواره پی نبردند. پس از آن که درباره این موضوع بحثی در آلمان به راه افتاد که در پایان آن وجود انسان ماقبل تاریخ (انسان کهن) به رسمیت شناخته شد، اهمیت این سنگواره نیز برای جهانیان روشن شد: انسانهایی که از نظر شکل ظاهری با ما تفاوت دارند، ولی احتمالاً ما تکاملیافته آنان هستیم. از آن پس به گونهای هدفمندانه به دنبال اسناد و مدارک درباره نیاکان اولیه خود گشتهایم؛ انسان نئاندرتال تنها نماند: انسان جاوه، انسان پکن، انسان اولیه آفریقا و پیش از انسان آفریقا و همچنین شمار زیادی انسان اندیشهورز ـ کشفیاتی از آفریقا، اسپانیا و آمریکا.
با این اوصاف، میتوان گفت فیلمی سینمایی را در نظر آورید که تاریخ حیات را روی کره زمین نمایش میدهد. این فیلم سه میلیارد سال تاریخ حیات را در 90 دقیقه خلاصه کرده است. این کتاب به .مراحل آغازین واپسین 12 ثانیه تاریخ حیات پرداخته است. کتاب مشتمل بر 5 فصل است: آفریقا، اروپا، آسیا، استرالیا و آمریکا.
کارگزاران ـ پنجشنبه 1 شهریور 1386 ـ سال دوم ـ شماره 373