گروه ادب و هنر| «تو خاک و خُلا و گل و شِلای جنوب ترون لول میخوردیم و
روزبهروز لندوکتر و دیلاقتر میشدیم. پن شیش نفرمون مال یه محل و یه
کوچه بودیم و تو یه مدرسه درس میخوندیم. کلاس شیشم مدرسهی قندی تو
خانیآباد، پشت نیمکتای زوار دررفته و رنگ و رو باخته که تا روشون میشستیم
یا جابهجا میشدیم جرق و جروق و نالهش در میاومد اونم آخرای کلاس،
هیچیمون مث هم نبود و کلی با هم فرق داشتیم، هر کدوممون اخلاق خودمونو
داشتیم. جونورای جورواجوری بودیم، هر نفر واس خودش یهسازی رو کوک میکرد،
قلق خاصی داشتیم و یه شگرد، فقط قد و قوارههامون و سر و شکلمون با هم
یهدس نبود و با هم نمیخوند. یه بار با همدیگه کلکل و کتککاری و تو سر و
کله زدن مث بقیهی بچهها نکردیم. تو روی همدیگه واسادیم و همنفس بودیم.»
این سطرها شروع رمانی از مرتضی احمدی است که به همین لحن و زبان تا به
انتها پیش میرود و شیرینی زبان مردم کوچه بازار را در شکل محاورهاش
یادآوری میکند. اگر محمدعلی جمالزاده در مقدمه «یکی بود، یکی نبود» نوشته
بود که رمان وسیلهای است برای باخبرشدن مردم جاهای مختلف از احوالات
همدیگر، بیتردید رمان «مردی که هیچ بود» یکی از کارکردهایش همین است. با
خواندن این رمان میتوان مردم تهران قدیم را درک کرد و بهتر شناخت. طنز خاص
مردم تهران در این کتاب به خوبی قابل فهم است. رمان «مردی که هیچ بود» را
شاید بتوان مرثیهای برای شهری دانست که هویتش به کلی عوض شده است و کمتر
بتوان محلهای و حتی کوچهای را در حال حاضر در آن پیدا کرد که قدیم بوده
است و مرتضی احمدی آن را روایت کرده است و به تصویر کشیده است. برای همین
است که این رمان ارزش مطالعات فرهنگی نیز پیدا میکند و به منبعی بیبدیل
برای تهران قدیمشناسی تبدیل میشود. آداب خاص تهران قدیم در داستان سرراست
مرتضی احمدی به خوبی جا افتاده است. با خواندن این رمان میتوان ساعتها
در کوچهپسکوچههای شهری که بود و الان نیست، قدم زد و آن را قیاس کرد با
هویت جدیدش. «مردی که هیچ بود» از آخرین تلاشهای مرتضی احمدی برای مکتوب
کردن چهره و هویت تهران قدیم بود. گرچه کتاب درباره زندگی یکی از جاهلهای
تهران است که خودش زاده مشکینشهر است، اما چون در تهران بزرگ شده است، به
آداب و رسوم آن خو گرفته است و هویت تهران قدیم نیز از چشم او شکل گرفته
است. مرتضی احمدی حتی در روزهای آخر عمرش منتظر چاپ رمانش بود، اما اجل به
او چنین مجالی نداد. مرتضی احمدی همچنین گفته بود یک قصه بلند هم در دست
چاپ دارد.