.............................
خبرگزاری صبا
سه شنبه 4 شهریور 1399
.............................
فریده خرمی مترجم کتاب «پسر باورنکردنی» نوشته لئونی اگنیو که به تازگی توسط نشر آفرینگان زیرمجموعه گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است، در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره این کتاب توضیح داد: ما در ادبیات داستانی کودک و نوجوان کتابهای زیادی را داریم که قصه کودکی را روایت میکنند که به دلیل تنهایی و نداشتن دوست و همبازی یک دوسj خیالی دارند و کتاب از نگاه این کودک پیش میرود و روایت او و کودک خیالیاش است اما اتفاق نادری که در این کتاب برای من جالب بود و باعث شد به سراغ ترجمه آن بروم این بود که راوی این رمان دوست خیالی پسربچه است.
وی افزود: در کتاب «پسر باورنکردنی» قصه را از زبان دوست خیالی بنجامین کودک ۶ ساله این کتاب میخوانیم و با نوع آشنایی آنها، شکل زندگی ای که دارند، ارتباطشان با یکدیگر و جدایی ناپذیربودنشان آشنا میشویم.
مترجم کتاب «کلاف پُرگره» در پاسخ به این پرسش که آیا خود نیز در کودکی دوست خیالی داشته است؟ گفت: من هیچوقت تجربه داشتن دوست خیالی را حس نکردهام، زیرا در زمان کودکیِ من خانهها بزرگ بودند، همسایهها به یکدیگر نزدیک و تعدادی کودک در کوچه درحال بازی بودند و فرصتی برای تخیل وجود نداشت.
این مترجم درباره نکته دومی که نظر وی را برای ترجمه این کار جلب کرده است، عنوان کرد: «پسر باورنکردنی» به شکلی غیرمستقیم و واقعی علت دوستی بنجامین با دوست خیالی خود را شرح میدهد و در حین داستان ناخودآگاه متوجه علت آن میشویم.
وی افزود: دوستی میان بنجامین و دوست خیالیاش از عوارض جنگ است. در این کتاب میخوانیم که این پسربچه در چه شرایط سختی قرار دارد. با اینکه هیچ نامی از شهر یا کشوری مطرح نمیشود تنها تاثیر اتفاقات را روی کودکان نشان میدهد. البته باید بدانیم که قرار نیست کتابی جنگی بخوانیم! زیرا این کتاب هیچکدام از این حرفها را به صورت مستقیم عنوان نمیکند بلکه فانتزی است که ما را با واقعیتهای جنگ آشنا میکند.
مترجم «پسر باورنکردنی» درباره مدت زمانی که برای ترجمه این رمان صرف کرده است، توضیح داد: ترجمه کتابهای کودک و نوجوان برای من نزدیک به ۶ ماه طول میکشد به دلیل اینکه خود نیز در ترجمه فردی وسواسی و سختگیر هستم.
مترجم «اردوگاه بطریهای گمشده» در ادامه صحبتهای خود از ترجمه کتابی با عنوان «پسری که قبلا بودم» خبر داد و گفت: این کتاب فضایی واقعگرایانه دارد و مخاطب آن نوجوانان هستند، ترجمه آن به اتمام رسیده است و درحال حاضر در نشر پیدایش در انتظار انتشار است.
نویسنده کتاب «ملکه آبانبار» که در میان برترین کتابهای زمستان سال ۹۸ بوده است، درباره این کتاب عنوان کرد: این کتاب نیز با ژانر فانتزی توسط نشر پیدایش منتشر شده است. قصه این رمان درباره رعنا دختری تنهاست که نه دوستی دارد و نه ارتباطی با افراد خانوادهاش و تنها یک مادربزرگ در زندگی او نقش دارد که به بال و پر گرفتن تخیل این دختر کمک میکند.
وی افزود: مادربزرگ رعنا تخیلات دختر را باور میکند و با او در این فضای فانتزی شریک میشود و همین باعث میشود که این دختر با موجودی به نام «گلیمگوش» آشنا شود.
این نویسنده درباره معنای «گلیمگوش» توضیح داد: در آبانبار روستای مادربزرگ، رعنا با «گلیمگوش» آشنا میشود. «گلیمگوش ها» موجودات افسانهای هستند که در حاشیه کویر زندگی میکنند؛ درست مانند رعنا که او نیز در حاشیه کویر زندگی میکند.
نویسنده «روژی یار» کتابی که از کارهای مورد علاقه اوست نام برد و با اشاره به اینکه این کتاب را حتما باید والدین و جوانان بخوانند بیان کرد: این کتاب «مطلقا تقریبا» نام دارد و از سوی نشر پیدایش نیز منتشر شده است. این کتاب روایتی از یک فضای واقعی دارد و ما را با پسری آشنا میکند که کمی از نظر هوش کندتر از دیگر کودکان است. این پسر در نیویورک زندگی میکند اما با خواندن قصه آن فکر میکنیم که تمام این اتفاقات در تهران درحال رخ دادن است.
وی افزود: در زمان انتشار این کتاب آن اتفاقی که باید، برای آن رخ نداد و من فکر میکنم «مطلقا تقریبا» کتاب مهمی است و خواندن آن برای خانوادهها و جوانان میتواند خوب باشد.
خرمی در پایان تاکید کرد: باید در این روزگار کودکان خود را با کتاب آشنا کنیم، این ما والدین هستیم که باید کتاب خوب و یا فیلم خوب را در اختیار کودکانمان قرار دهیم و قطعا خواهیم دید که تا چه اندازه کودکان میتوانند با کتابهای مناسب خود ارتباط برقرار کنند.
فاطمه شوقی