رمان «دزد» نوشته ناکامورا ماجرای یک سارق را روایت میکند؛ سارقی که فقط جیب پولدارها را میزند
کتاب «دزد» نوشته فومی نوری ناکامورا اثری است جذاب و پرکشش. این کتاب که توسط پیام غنیپور ترجمه شده، داستانی خواندنی را روایت میکند. آنقدر خواندنی که مطالعهاش را میشود به دیگران توصیه کرد. در سالهای اخیر شاهد ترجمه آثار قابلتوجهی از ادبیات ژاپن بودهایم؛ مثلا از نویسندهای چون موراکامی داستانهای زیادی به فارسی درآمده است. «دزد» اما اولین داستانی است که از ناکامورا به فارسی ترجمه شده و در واقع میتوان گفت معارفه خواننده ایرانی با این نویسنده با رمان دزد انجام میشود؛ نویسندهای که سال 2010 جایزه ادبی معتبری را در کشورش گرفته و از چهرههای شاخص ادبیات ژاپن محسوب میشود.
رمان دزد از دیدگاه اول شخص مفرد روایت میشود و راوی هم خود دزد است. داستان جیببری که از کودکی به این کار مشغول بوده و اینطور که خود میگوید، بلندکردن اشیا به نوعی از همان ابتدا در خونش بوده و به مرور در کارش مهارت پیدا کرده است. هرچند این آقای دزد جیب هرکسی را نمیزند و خیلی با حساب و کتاب عمل میکند. مثلا وقتی در مترو دزدی میکند، سراغ آدمهایی میرود که اطمینان دارد پولدار هستند و زدن جیبشان از زندگی ساقطشان نمیکند و لطمهای جدی به آنها نمیزند. ناکامورا در حالی که همهچیز را از زاویه دید شخصیت اصلیاش روایت میکند به جامعه ژاپن هم میپردازد.
سارق این داستان که در محلهای فقیرنشین به دنیا آمده و معمولا هم در مناطق پرازدحام دزدی میکند، همیشه این دغدغه را دارد که ممکن است گیر بیفتد. در نهایت در یکی از فصلهای داستان این اتفاق هم رخ میدهد و ما با مخاطرات شغلی راوی آشنا میشویم. در رمان دزد هم احوالات شخصی کاراکتر محوری که کار خطرناک و پرریسکی دارد بهخوبی واکاوی میشود و هم اینکه نویسنده میتواند مخاطب را با جامعه ژاپن نیز آشنا کند. مهارت ناکامورا در شخصیتپردازی و تواناییاش در روایت داستان جالب توجه است و همینطور تحلیل دقیقی که از جامعهاش ارائه میکند. به طوری که فرد را در بستر جامعه مورد بررسی قرار میدهد و از نگاههای کلیشهای و تکراری پرهیز میکند.
فیلمنامهنویس و رئیس سابق هیأتمدیره خانه سینما