آیا مرگ تصویر دارد؟ به بیانی دیگر، آیا میتوان نه فقط از تصویر مردهها بلکه از تصویر مرگ هم حرف زد؟ و آیا سینما که همچون شکارگاهِ تصاویر است، میتواند این تصویر مرگ را نیز به دام اندازد؟
کتاب حاضر با این پرسشها آغاز میشود و با بررسی فیلمهایی که دغدغۀ مرگ دارند، پیش میرود. اما کتاب در ادامه تلاش میکند تا از یک سو مرگ را نه فقط در روایت فیلمها بلکه در رابطه و نسبت با خود مدیوم سینما نیز بررسی کند و از سوی دیگر امکانات مقاومت در برابر مرگ، یعنی نسبت سینما و نامیرایی را نیز بکاود.
از این رو همزمان با استفاده از بحثهای نظری در تاریخ صدسالۀ نظریۀ فیلم، کنکاش در نظرورزیهای فلسفی در باب مرگ و نامیرایی و همچنین جستجو در منابع ادبی نیز اجتنابناپذیر میشود.
بنابراین کتاب حاضر مطالعهای میان رشتهای با محوریت مرگ است که از سوی نظریۀ فیلم، فلسفه و ادبیات تغذیه میشود.
مرکز جاذبهای که در سرتاسر این کتاب سرگردان و پنهان و سلطهجو مانده است (خواهد ماند!) مرگ است.