آلفرد آندریش (1980 – 1914) که توماس مان و ماکس فریش را می توان از شمار ستایندگان بسیارش شمرد یکی از داستان سرایان پیشگام بعد از جنگ آلمان است و مثل هاینریش بل و گونترگراس یکی از نافذکلام ترین و سازنده ترین منتقدان دموکراسی نوبال جمهوری فدرال آلمان بود. او در مونیخ به دنیا آمد و در جوانی در صف کمونیست ها مبارزه می کرد. با روی کار آمدن هیتلر در 1933 به داخائو فرستاده شد که یکی از ننگین ترین و بدنام ترین اسارتگاه های آلمان بود. بعدها از این استارتگاه بیرونش آوردند و در آغاز جنگ جهان یدوم به جبهه اش فرستادند . در 1944 در جبهه ایتالیا موفق به فرا رشد و تا سال 1945 به عنوان اسیر جنگی در آمریکاک در زندان به سر برد. بعد از جنگ به آلمان بازگشت و به روزنامه نگاری در نشریات و رادیو پرداخت و از مبارزان راه دموکراسی بود. در سال های بعد از جنگ در پدید آمدن ادبیات دموکراتیک آلمان سهم بسیار داشته است. کتاب حاضر از رمان های متعدد اوست که به همه زبان های بزرگ جهان ترجمه شده است. «سروش حبیبی» مترجم این کتاب ساکن فرانسه است. او در زمینه ترجمه آثار فراوانی را به جامعه ادبی ایران شناسانده است . کتاب هایی چون «گورزد و دیگر قصه ها» ، «سیدارتها» و «داستان دوست من» از هرمان هسه، «چشمان بازمانده در گور» شاهکار جاودان میگل آنخل آستوریاس و ...