منبع: خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی
شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۷
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، تجربه نوشتن رمان بهصورت مشارکتی تجربهای جدید در ادبیات داستانی ایران است. نگارش آثار پژوهشی یا ترجمه بهصورت مشترک برای دوستداران کتاب امری متعارف است، اما مشارکت در رماننویسی با توجه به پیچیدگیهای ذهنی و لزوم ایجاد گرههای داستانی امری بدیع و شاید سخت به نظر بیاید.
فرزانه کرمپور نویسندهای است که تجربه این سبک از رماننویسی را آنهم با نگارش سه رمان در کارنامه خود دارد. وی پیش از این رمان «علائم حیاتی یک زن» را در سال ۱۳۹۰ همراه با مهناز رونقی و لادن نیکنام و «این خانه پلاک ندارد» را در زمستان سال ۱۳۹۳ بهاتفاق لادن نیکنام منتشر کرده است. آخرین تجربه کرمپور در نگارش مشارکتی، رمان «پنهان در تاریکی» است که تابستان سال ۱۳۹۷ منتشر شد. وی این رمان جنایی را به همراه حامد معصومی و آسیه مشکی به رشته تحریر درآورده و انتشارات هیلا نیز آن را منتشر کرده است.
کرمپور در گفتگو با آنا درباره اینکه چگونه فکر نوشتن رمان با همکاری دو نویسنده به ذهن او خطور کرد، گفت: یکی از ویژگیهای رمان این است که هرکدام از شخصیتهای داستان باید صدای خودشان را داشته باشند. به نظرم رسید اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد، چرا مثل تئاتر نقش هرکدام از شخصیتها را یک نویسنده به عهده نگیرد؟ این موضوع را با دو تن از دوستان نویسندهام، خانمها مهناز رونقی و لادن نیکنام که در کارگاههای نویسندگی باهم بودیم در میان گذاشتم که حاصل این همکاری، رمان «علائم حیاتی یک زن» بود که توسط نشر ققنوس در سال ۱۳۹۰ منتشر شد. این اثر، شامل سه فصل نسبتاً مفصل بود و هرکدام از نویسندهها یک فصل از آن را نوشتند. با این دیدگاه و معماری، هرکدام از نویسندگان با تکیهبر عقاید و ذهنیت خود آدمهای دیگر را میبینند؛ در نتیجه، از دید خود ماجرایی واحد با شخصیتهای مشترک را روایت میکنند.
دوست دارم در نگارش رمان بهصورت مشارکتی، الگوهای مختلفی را تجربه کنم
وی اظهار کرد: قصد من این بود که در نوشتن رمان بهصورت مشارکتی، الگوهای مختلفی را تجربه کنم. در «این خانه پلاک ندارد» معماریِ نگارش رمان عوض شد و فصلهای متفاوتی داشتیم. دو شخصیت و راوی داستان به قلم من نوشته شد، یعنی قاتل زنجیرهای و یکی از دخترانی که دنبال همخانه بود و درنهایت همخانه «شراره» یکی از شخصیتهای داستان شد؛ راوی دیگر داستان هم لادن نیکنام بود.
کرمپور عنوان کرد: رمان «پنهان در تاریکی» را به همراه حامد معصومی و آسیه مشکی نوشتهام؛ چون یکی از شخصیتهای اصلی داستان مرد بود، احساس کردم که به یک نویسنده مرد نیاز دارم، بنابراین علاوه بر آسیه مشکی، حامد معصومی هم بهعنوان نویسنده در این رمان مشارکت داشت. در این اثر حالت نمایشی و شخصیتپردازی بیشتر است چون با سه نویسنده مواجهیم. جنس قلم و لحن خانم مشکی، احساسات و طرز تفکر یک دختر جوان و کمتجربه را تداعی میکند. نویسنده دیگر ما یعنی حامد معصومی فارغالتحصیل رشته فلسفه است. همین ذهنیت فلسفی در کار هم منعکسشده است و میبینم که شخصیت پسر عمیقتر است و روی مسائل عمیق میشود. بخشهای مربوط به شخصیت مادر هم به قلم من است و فکر میکنم معماری این رمان و شخصیتپردازیها خوب از کار درآمده است.
وی در پاسخ به اینکه فرایند نگارش رمان توسط دو یا چند نویسنده چگونه است، گفت: در هر سه رمان، سوژه را من پیشنهاد دادم و با نویسندگانی که مدنظرم بود مطرح کردم. لازمه همکاری در رماننویسی این است که حتماً از نویسندگان همکار شناخت داشته باشید. در این سبک از رماننویسی، داشتن نظم بسیار مهم است اینکه نویسندگان در جلسه هماهنگی سروقت بیایند و به بقیه احترام بگذارند، مهم است چون اگر یک نفر در جلسه نباشد، کار جلو نمیرود. معمولاً فصل اول کار را من مینویسم، وقتی تا حدی به مضمون کار و چارچوب کلی رسیدم برای بقیه توضیح میدهم. نویسندگان همکار هم اظهارنظر میکنند و در صورت نیاز متن را اصلاح میکنیم. بعد هرکدام از نویسندگان، یکی از شخصیتهایی را که بیشتر با او ارتباط برقرار میکند انتخاب کرده و با همفکری و مباحثه و برگزاری جلسات مرتب که معمولاً هر دو هفته یکبار است، کار ادامه پیدا میکند.
کرمپور در ادامه افزود: این فرایند همیشه راحت نیست؛ در همین کار آخر یعنی پنهان در تاریکی یا کار قبلی پیشآمده است که بخشهای زیادی را جلو رفتیم و بعد به بنبست رسیدیم یا متن مورد پسندمان نبود. حتی گاهی ۶۰ یا ۷۰ صفحه را کنار میگذاریم و از همان بخشی که متن قطعشده یا از ابتدا شروع به نوشتن میکنیم. طرحی که شروع کردهایم شاید بارها در طول کار عوض شود و اینگونه نیست که همهچیز طبق یک پلان از پیش تعیینشده پیش برود. مضمون اصلی معلوم است اما هرکدام از نویسندگان مختار هستند تا آنطور که مورد نظرشان است، در قالب شخصیت فرورفته و کار را هدایت کنند.
در رمان، هرکدام از شخصیتها باید صدای خودشان را داشته باشند
این رماننویس در انتها درباره تجربه رماننویسی مشارکتی نیز گفت: برخلاف آنچه به نظر میآید، تجربه بسیار هیجانانگیزی است. چند نویسنده با تفکرات متفاوت، اثر را پیش میبرند و با اتمام کار حس خوبی به شما منتقل میشود. اگر شرایط همکاری فراهم باشد و نویسندگان به درک متقابل برسند، این تجربه هیجانانگیز فرجام خوشی پیدا میکند و از سختیهای آن کاسته خواهد شد.