گروه انتشاراتی ققنوس | از روسیه و آمریکای‌لاتین: تجدید چاپ پنج رمان از نویسندگان مطرح ادبیات آمریکای لاتین و روسیه از نشر آفرینگان
 

از روسیه و آمریکای‌لاتین: تجدید چاپ پنج رمان از نویسندگان مطرح ادبیات آمریکای لاتین و روسیه از نشر آفرینگان 1396/2/7

به‌تازگی پنج‌رمان از نویسندگان مطرح ادبیات آمریکای‌لاتین و روسیه با ترجمه احمد گلشیری در نشر آفرینگان تجدیدچاپ شده‌اند. «زندگی من» آنتون چخوف، «از عشق و دیگر اهریمنان» گابریل گارسیا مارکز، «ناپدیدشدگان» آریل دورفمان، «پدرو پارامو» خوان رولفو و «نفرین ابدی بر خواننده این برگ‌ها» مانوئل پوییگ عناوین رمان‌هایی هستند که گلشیری به فارسی برگردانده و این‌روزها با شکلی مشابه مجددا منتشر شده‌اند. «زندگی من» از جمله رمان‌های تاثیرگذار چخوف است و رئالیسم خاص او در این اثر دیده می‌شود. «زندگی من» تصویری از وضعیت روستاهای روسیه که سرشار از زشتی و توحش است، ارایه می‌دهد و نوع نگاه عینی چخوف در این اثر واکنش منفی سنت‌گرایان و همچنین نوگرایان آن دوره از ادبیات روسیه را در پی داشت. در توضیح کتاب درباره این ویژگی رمان آمده: «هیئت سانسور تهدید کرد که چنانچه چخوف صحنه‌ای را که در آن مقامات را مسوول بی‌سوادی روستاییان می‌داند و به‌نظر روستاییان نسبت به مذهب اشاره دارد حذف نکند دستگیر می‌شود. با این‌همه، چخوف به جنبه‌های لطیف‌تر زندگی زن‌ها و مردها و به‌خصوص مناظر دلپذیر روستا نیز می‌پردازد؛ گویی می‌خواهد نشان دهد که زندگی انسان چه اندازه می‌تواند از زیبایی برخوردار باشد.» آریل دورفمان از نویسندگان مطرح آمریکای‌لاتین است که در سال ١٩٤٢ در آرژانتین متولد شد و بعدها به تابعیت کشور شیلی درآمد و همزمان با سرنگونی آلنده مجبور به ترک شیلی شد؛ اتفاقی که رد آن را می‌توان در برخی از آثار دورفمان دید. آثار دورفمان مثل غالب نویسندگان آمریکای لاتین، با سیاست و اجتماع در پیوند است و در توضیحی که در ترجمه «ناپدیدشدگان» آمده به این موضوع اشاره شده: «در حالی که برخی نویسندگان در کار ترکیب داستان و سیاست یا ناتوانند یا تمایلی احساس نمی‌کنند، آریل دورفمان را ازاین کار گریزی نیست. او معتقد است که نوشتن ابزاری در خدمت نخبگان نیست تا به یاری آن خود را از واقعیت‌های تاریخی دور نگه دارند بلکه برای آن است تا آنان تعهد خویش را به انجام رسانند.» «ناپدیدشدگان» در سال١٩٨١ نوشته شده و داستان آن مربوط به مردم روستایی است که کنار رودخانه با جسدی روبه‌رو می‌شوند که آب با خودش آورده و افراد مختلفی ادعای تصاحب جسد را دارند. «از عشق و دیگر اهریمنان»، رمانی است از مارکز که چاپ چهارم آن با ترجمه گلشیری منتشر شده است. این اثر مارکز نتیجه دورانی است که مارکز به روزنامه‌نگاری می‌پرداخته و ماجرای رمان به یکی از اتفاقاتی برمی‌گردد که مارکز به‌عنوان روزنامه‌نگار با آن مواجه می‌شود. مارکز در مقدمه کتاب درباره این ماجرا نوشته: «بیست‌وششم اکتبر١٩٤٩ روزی نبود که خبرهای مهم زیادی در کار باشد. استاد کلمنته مانوئل زابالا، سردبیر روزنامه‌ای که من در آن‌جا اصول کلی خبرنگاری را آموختم، نشست صبحگاهی ما را با دو، سه‌پیشنهاد عادی به پایان رساند. او به هیچ‌کدام از نویسنده‌ها وظیفه خاصی محول نکرد. دو، سه دقیقه بعد با تلفن به او خبر دادند که سردابه‌های اجساد صومعه قدیمی سانتا کلارا را دارند تخلیه می‌کنند و او، بی‌آنکه خیال‌های بیهوده‌ای به خود راه دهد، به من گفت: سروگوشی آن‌جا آب بده ببین چیز دندانگیری پیدا می‌کنی یا نه.» در بین سنگ‌های این صومعه، مارکز با گیسوان زنده‌ای به رنگ مس که مربوط به جمجمه دختری جوان بوده روبه‌رو می‌شود و همین اتفاق مایه داستانی این رمان را شکل می‌دهد. خوان رولفو، در سال١٩١٧ در مکزیک متولد شد و به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین در قرن‌بیستم شناخته می‌شود. رمان «پدرو پارامو»ی او نیز یکی از آثار مهم ادبیات قرن‌بیستم است که در آن به وضعیت مکزیک پرداخته شده است. در بخشی از مقدمه گلشیری آمده: «او در پدرو پارامو به‌گونه‌ای طنزآمیز اسطوره را به کار می‌گیرد. این مکان اسطوره‌ای جهانی است آکنده از لحظه‌های گذرا که در آن گفته‌ها، خاطره‌ها و اندیشه‌های آدم‌ها همه همزمان ارایه می‌شوند. از این نظر خواننده ممکن است در ابتدا دچار آشفتگی شود. آنچه به‌ظاهر روایتی است که سخنگویی بر آن است تا به یاری آن داستان خویش را بازگوید، در حقیقت، تکه‌ای از داستانی است که یکی از صداهای بسیار رمان، یکی از پسران پدرو پارامو، به نام خوان پرسیادو نقل می‌کند.» مانوئل پوییگ نویسنده آرژانتینی نویسنده پرکاری به‌شمار می‌رود که به زبان‌های مختلفی داستان کوتاه و رمان نوشته است. «نفرین ابدی بر خواننده این برگ‌ها» به زبان انگلیسی نوشته شده و به گفته گلشیری در ترجمه این رمان، پوییگ اولین نویسنده آمریکای لاتین است که گرایش‌ها و ارزش‌های پسامدرنیسم را در آثارش گنجانده و کثرت‌گرایی و نسبی‌گرایی تفکر و زیبایی‌شناختی پسامدرنیسم در آثار او، به روشنی دیده می‌شود. «آدم‌های آثار او با پناه‌بردن به خیالپردازی از درماندگی و یاس حاصل از موقعیت اسفناک خود می‌گریزند و به یاری فرهنگ با بی‌عدالتی‌های پیرامون خود مقابله می‌کنند. او در آثارش روایت سوم شخص مالوف را به کناری می‌افکند، راوی را حذف می‌کند و از ابزارهای غیرادبی سود می‌جوید. ماجراجویی‌های تخیل را نیز می‌ستاید».
ثبت نظر درباره این خبر
عضویت در خبرنامه