اندیشیدن انتقادی درباره اندیشیدن ، آنگاه که سخن از امید و خوشبینی و سخن از نومیدی و بدبینی در میان است ، ضروری است ، چرا که خوشبینی و بدبینی همزاد همند . بدبینان اغلب خوشبینان سرخورده و خوشبینان اکثراً بدبینان منع شدهاند . چیرگی تام خوشبینی بر انسان به همان اندازه فاجعهآمیز و مضحک است که غلبه بدبینی مطلق . اندیشیدن ، راه به شناخت میبرد ولی خود نیز حاصل کار شناخت است . شناخت ، هم آورنده دانش است و هم گردآورنده دانش . شناخت با گردآوردن دانش به شناختی جدید میرسد . با این همه ، از دانش انباشته شده تا فرزانگی راهی است بس دراز . انسان برای گذر از این راه صعبالعبور ، به فراموشی نیاز دارد . هر رفتاری نیازمند فراموشی است . این تمثیل« سه دگردیسی » را بیگمان شنیدهاید که بر زبان زرتشت گذاشته شده است : « چگونه روان شتر میشود و شتر شیر و سرانجام شیر کودک » شتر تمثیلی است از انسانی که بار بایدها و نبایدهای نیاکانش را بر دوش میکشد ، شیر انسانی است که به ارزشهایی که تاکنون اعتبار داشتند نه میگوید و "کودک ، بیگناهی است و فراموشی . آغازی نو . یک بازی . چرخی است که خود میچرخد ، حرکتی است آغازین و آری گفتنی است مقدس" . کتاب « از دانش تا فرزانگی » شامل مقالاتی است در باب نقش و جایگاه روشنفکران ، پایان روشنفکری ، مفهوم روشنفکری ، سازگاری ناسازوار سنت و تجدد و . . .که در 215 صفحه منتشر شده است .