«آنتونی کنی» فیلسوفی بنام در حوزه فلسفه تحلیلی است که کتاب «معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین»را به نگارش درآورده است. این کتاب با تمرکز بر دو حوزه فلسفه زبان و فلسفه ذهن، به شرح سیر تحول اندیشه ویتگنشتاین میپردازد. از نقاط قوت این کتاب میتوان به دو مورد اشاره کرد: اول اینکه نویسنده خود برآمده از سنت فلاسفهای است که شاگردان ویتگنشتاین در زمان حیاتش و ویراستاران آثار وی پس از مرگش بودهاند؛ آثاری که اهمیت ویژهای برای فهم عناصر ارزشمند فلسفه ویتگنشتاین دارند. دوم اینکه کنی، با تمرکز بر آثار منتشرشده بین دو اثر کلاسیک ویتگنشتاین، بر پیوستگی تفکر متقدم و متاخر وی تاکید میکند. در بخشی از مقدمه مترجم بر کتاب میخوانیم: «در ایران ویتگنشتاین شناختهشدهترین چهره از بزرگان فلسفه تحلیلی است که به یمن کتب قابل اعتمادی که از او یا درباره او انتشار یافته، تصویر بسامانتری از فلسفهاش در ذهن خواننده فارسیزبان نقش بربسته است. بسامانتر، مثلا در قیاس با تصویری که از استاد سَلفش، برتراند راسل، عرضه شده؛ راسلی که نه از منطق و مبانی ریاضیات و نه از فلسفه زبان و معرفتشناسیاش بهجد خبری هست و با ولتری مقایسه میشود که 200سال دیر به دنیا آمده است! از زندگی و شخصیت و سلوک فردی چشمنواز و پردستانداز ویتگنشتاین، در پی این گفته معروف هایدگر که «ارسطو زاده شد، کار کرد و مُرد»، بگذریم و به متن فلسفه وی روی آوریم و از ارتفاعی مناسب به تاثیرات فلسفه وی بنگریم، بیتعلل میتوانیم در صرف چارچوب سنت فلسفه تحلیلی او را از پرفروغترین و نافذترین چهرهها برشمریم: اینکه برتراند راسل در ویراست دوم مبانی ریاضیات تغییرات مهمی ایجاد میکند، اینکه زمانی حلقه وینی رساله را همچون کتاب مقدس میخواندند؛ اینکه زبان در منظر کواین «هنری اجتماعی» است، اینکه دانلد دیوسن حضور «دوم شخص» را قوامبخش ذهنمندی و زبانمندی آدمی میداند؛ اینکه برای مایکل دامت زبان به واسطه «قراردادها» سرشت جمعی مییابد و امواج«دریای زبان» در سراسر فلسفهاش تلاطم دارند.» در بخشی از «طرح زندگینامهای فلسفه ویتگنشتاین» آمده است: «فیلسوف اهل هیچ دسته فکری نیست. همین است که او را فیلسوف میسازد.» او در سرتاسر زندگیاش بیرون از فضای مکتبهای فلسفی بود و از مُدهای فکری زمانه بیزاری داشت و خواسته یا ناخواسته، با آثار خودش به شکلگیری مجموعهای تازه از افکار دامن زد. او آثار بسیار کمی انتشار داد و از هرگونه شهرتی دوری میگزید؛ اما مسایلی که با گروه کوچکی از شاگردانش در میان میگذاشت، اکنون در سراسر دانشگاههای جهان مورد بحث است.»