گروه انتشاراتی ققنوس | «خط تیره آیلین»، آشفتگی و ویرانی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد: خبرگزاری کتاب ایران و نامزدهای جوایز ادبی
 

«خط تیره آیلین»، آشفتگی و ویرانی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد: خبرگزاری کتاب ایران و نامزدهای جوایز ادبی

رمان «خط تیره آیلین» نوشته ماه‌منیر کهباسی که در سال 1385 از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد، تاکنون در فهرست نامزدهای جوایزی چون "روزی روزگاری" و "مهرگان" قرار گرفته و توانسته است عنوان رمان برگزیده جایزه "روزی روزگاری" را از آن خود کند .

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «خط تیره آیلین» دومین رمان ماه‌منیر کهباسی است که درسال 1385 در 208 صفحه از سوی انتشارات ققنوس روانه بازار کتاب شد. در مدت زمانی که از انتشار این کتاب می‌گذرد، نشست‌های متعددی برای نقد و بررسی این کتاب در کانون ادبیات ایران ، خبرگزاری مهر ، انتشارات ققنوس و رادیو فرهنگ برگزار شده و نقد هایی متعددی نیز بر این رمان در مطبوعات منتشر شده است.
 
 
این رمان از نخستین روزها با استقبال خوبی روبرو شد و نامش در فهرست نامزدهای جوایزی چون "روزی روزگاری" و "مهرگان" قرار گرفته است. «خط تیره آیلین»، همچنین توانست عنوان رمان برگذیده جایزه "روزی روزگاری" را از آن خود کند .
 
 
نویسنده این رمان به خانواده‌ای متلاشی شده می پردازد. مادری که زندگی نباتی دارد، خواهری که مجنون است و برادری که مهاجرت کرده و زندگی از هم پاشیده‌ای دارد. راوی داستان، دریچه‌ای است رو به شخصیت‌ها که طرز تلقی‌اش نسبت به مسایل بیرونی بازگو می‌شود. همچنین نویسنده سعی کرده است با بعضی میانجی‌ها، ارتباط میان رمان و مسایل اجتماعی برقرار کند.
 
 
"خط تیره آیلین"در چارچوب رمان‌های معناگرا قرار می گیرد که نویسنده با استفاده از عناصر داستان، چهار چوب زمان و مکان را بهم ریخته است و در خلال یک اتفاق کوچک، زمان و مکان را تغییر می‌دهد. خواننده همراه راوی به کنه گذشته شخصیت‌ها و اتفاقاتی که بر آنها گذشته است، فرو می‌رود.
 
 
نویسنده، آشفتگی و ویرانی شخصیتی‌هایی را به تصویر می‌کشد که خودشان نمی‌توانند برای زندگی خود تصمیم بگیرند. از این رو متوسل به فال قهوه و کف بینی می شوند، تا شاید از این طریق نقطه‌ای نورانی در آینده خود بیابند و به امید آن، لحظات خوش آینده را انتظار بکشند. هر چند که این لحظات هرگز فرا نمی‌رسد و شخصیت های رمان هر لحظه در موقیعت پیشین خود فرو تر می روند و راه به جایی نمی برند .
 
 
نویسنده با استفاده از عناصر داستان ،فضایی بسیار سرد و خنثی ساخته است که اگر شادی هم وجود داشته باشد، ساختگی و بی رمق است و همچون تیر در تاریکی به فراموشی سپرده می شود .
 
 
کهباسی با خلق شخصیتی چون مادر که روی تخت خواب دراز کشیده و حرف نمی زند و زندگی گیاهی دارد، در واقع شخصیت مهرانگیز _راوی _ را در آینه زمان به ما نشان می دهد؛ زنی که همه چیز از فیلتر ذهن او می گذرد و ما با او آشنا می شویم. زنی که برای نجات زندگی اش نمی‌تواند کاری بکند و به مرور برای حفظ زندگی به باد رفته‌اش، به آیلین و آیلین‌ها متوسل می شود .
 
 
در این رمان شیر هرز حمام ،صدای قطره های آب و کهنه های خیس مادر که بویشان در سراسر رمان به مشام می رسد، نمادی از آشفتگی زندگی راوی است که کارکرد بسیار درخشانی در رمان پیدا می‌کنند .
 
 
«خط تیره آیلین» از زاویه دید اول شخص، و گاهی سوم شخص روایت می‌شود . با اینکه این رمان، به گفته نویسنده تا 8 نوبت پیش از سپردن به ناشر ویرایش شده، اما یکی از عمده‌ترین مشکلات آن مربوط به مسائل ویرایشی است. همین موضوع موجب کند شدن جریان داستان و ضرب آهنگ زبان می‌شود. از سوی دیگر نویسنده به هیچ وجه دو نوع زبان گفتار و نوشتار را از همدیگر متمایز نکرده است.
 
 
داستان «خط تیره آیلین» زوایای تاریک بسیار دارد و هر یک از شخصیت‌ها تا حدودی این زوایا را برای ما روشن می‌کنند، مثلا از خلال زندگی فرانک و دلباختگی او به سهراب، شخصیت پدر راوی ساخته می شود. شخصیتی که نماد استبداد پدر سالاری در رمان است که حتی پس از مرگش نیز شاهد حضور منفی و مقتدرانه او هستیم .
 
 
به قول راوی، بهنام تنها جملات کتاب‌های روانشناسی را پشت سرهم غرغره می کند و بیش از آن کاری از دست او بر نمی آید . بهنام همواره روزنامه می‌خواند و شب، وقتی روی تخت دراز کشیده «صد سال تنهایی» را ورق می زند، اما از کتاب چیزی نمی‌فهمد و هربار کتاب را زیر تخت پرت می کند. حتی یکبار هم رو به فرانک می کند و می گوید "چرا نویسنده اینقدر اسم های سختی برای شخصیت ها انتخاب کرده" .
 
 
پایان بندی این رمان به گفته برخی از منتقدان پایان‌بندی خوبی است. اما به زعم نگارنده، نویسنده در پایان داستان نیز خط کلی داستان را دنبال کرده است. در خلال روایت با این که مهر انگیز هر از گاهی گوشه چشمی به پنجره روبرو دارد، که مردی از پشت حصیر به خانه او خیره شده است، اما در نهایت دلیلی در رمان وجود ندارد که پیش بینی کنیم مهر انگیز به همراه مرد در سرازیری کوچه راه می افتد و داستان در جای دیگری ادامه پیدا می‌کند.
 
 
به اعتباری، «خط تیره آیلین» رمان خسته کننده‌ای است که اتفاق یا شوک خاصی در طول آن پیش نمی‌آید و ضرب آهنگ کندی دارد که بی دلیل کش پیدا کرده است. البته اتفاق‌ها در طول رمان، اتفاق‌های بزرگی هستند که نویسنده به سادگی از کنار آن گذشته است.
 
 
 
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه