گروه انتشاراتی ققنوس | حکایت تنهایی انسان مدرن: َنگاهی به مجموعه داستان«مورچه هایی که پدرم را خوردند»: خبرگزاری کتاب
 

حکایت تنهایی انسان مدرن: َنگاهی به مجموعه داستان«مورچه هایی که پدرم را خوردند»: خبرگزاری کتاب

خبرگزاری کتاب

علی قانع از آن جمله نویسندگانی است که در آثارش به تنهایی های انسان مدرن می پردازد وبا برش های کاملا داستانی به اعماق وجودی آن ها سرک می کشد._
خبر گزاری کتاب ایران«ایبنا»:موج نویسندگانی که امروزه در جهان نگرانی های خود درباره آینده مبهم آدم ها را به هدف اصلی نوشتن تبدیل کرده اند باعث شده است که حوزه ادبیات داستانی به مسیرهایی دیگر کشانده شود و شاخه ای دیگر به هزاران شاخه اش اضافه شود. 
ادبیات داستانی کشور ما که خوشبختانه به مدد تلاش های بی وقفه گروهی از نویسندگان با انگیزه دارای تجربه هایی در سطح بین المللی است گاه به گاه شاهد ظهور چهره هایی است که شناختن این مسیرنو در نویسندگی را با آگاهی کامل انتخاب کرده اند که علی قانع یکی از آن هاست. 
مجموعه داستان«مورچه هایی که پدرم را خوردند»به  مجموعه داستان«مورچه هایی که پدرم را خوردند»به طور تمام و کمال به وضعیت آدم های تنها در عصر ماشین مربوط می شود،مجموعه ای که سرشار از آدم های ناکام و آرزوهای بر باد رفته است.  طور تمام و کمال به وضعیت آدم های تنها در عصر ماشین مربوط می شود،مجموعه ای که سرشار از آدم های ناکام و آرزوهای بر باد رفته است. 
قانع در هر 9داستان این مجموعه با زیرکی تمام یک وضعیت را تکرار و خواننده اش را با بخشی از دنیای داستانی پیچیده در اندوه آشنا کرده است. 
ظاهرا این نویسنده هم مانند بسیاری دیگر از نویسندگان نام مجموعه اش را بر اساس بهترین داستانش انتخاب کرده، زیرا داستان«مورچه هایی که پدرم را خوردند»نسبت به دیگر کارهای این مجموعه کاری پاکیزه تر است. 
در داستان «مورچه هایی که پدرم را خوردند»با آدم هایی از دو نسل مواجهیم که قالب پدر و پسر متجلی شده اند،پدر که مدت زیادی از عمرش را به جهت اتهامی نامعلوم در زندان گذرانده هم اکنون همراه با پسر به خیابانگردی مشغول است،یک گردش دو نفره که در سکوت مطلق سپری می شود. 
نکته قابل توجه در این داستان نگفتن گفتنی ها و پنهانکاری های مرموز است که خواننده را بیشتر به خواندن ادامه کار ترغیب می کند. 
آن چه در این داستان به خوبی از  در داستان «مورچه هایی که پدرم را خوردند»با آدم هایی از دو نسل مواجهیم که قالب پدر و پسر متجلی شده اند،پدر که مدت زیادی از عمرش را به جهت اتهامی نامعلوم در زندان گذرانده هم اکنون همراه با پسر به خیابان گردی مشغول است،یک گردش دو نفره که در سکوت مطلق سپری می شود.  کار در آمده سوال های درونی پسر است که به عنوان شخصی متعلق به جامعه کنونی از پدر خطاکار پرسیده می شود،سوال هایی که کاملا در ناخودآگاه او جا خوش کرده اند و هرگز با صدای بلند پرسیده نمی شوند. 
قانع تلاش کرده است در این داستان هم مانند داستان های دیگر مجموعه به ابعاد اخلاقی توجه نشان دهد و شیوه برخورد مناسب پسر با پدری که با یک خطا آینده اش را دچار مشکل کرده بر این ادعا صحه می گذارد. 
تعلیقی که در این داستان خواننده را بیشتر به دل ماجرا می کشاند سعی در کشف خطای پدر است که البته هرگز محقق نمی شود. 
گرچه در این داستان استفاده از عنصر سکوت بیش از اندازه لازم است اماباید گفت که نویسنده در جاهایی خلاءهای طولانی را با استفاده از آن پر کرده است. 
مجموعه داستان «مورچه هایی که پدرم را خوردند»یکی از مجموعه های قابل مطالعه در زمینه داستان های اخلاقی،تاریخی است که تاریخ آن به زمان های دور و دراز مربوط نمی شود، بلکه متعلق به لحظه هایی تاریخی است که شخصیت ها در آن زندگی می کنند. 
آدم های عصر ماشین که قانع به زیبایی از پس تصویرشان بر آمده در داستان هایی چون«48 ساعت هوای عاشقی»،«پنج روایت از قتل پروین»و «آرامش خانوادگی»به اوج خود رسیده اند. 
استفاده  آدم های عصر ماشین که قانع به زیبایی از پس تصویرشان بر آمده در داستان هایی چون«48 ساعت هوای عاشقی»،«پنج روایت از قتل پروین»و «آرامش خانوادگی»به اوج خود رسیده اند.  از نماد کامپیو تر به عنوان وسیله ای مربوط به دوران مدرن در داستان«48 ساعت هوای عاشقی»و توصیف یک سفر توریستی که دو نفر برای شناخت یکدیگر ، آن هم بعد از سال ها آشنایی راه انداخته اند با تصویری از فضایی سنتی که ریشه در تعلقات تاریخی شخصیت ها دارد به خوبی توسط نویسنده ساخته و پرداخته شده است:«یکی دو گلیم دستباف ایرانی،چند گلدان سفالی و صنایع دستی،فضای آپارتمان را غیر اروپایی کرده است.به طرف میز کامپیوتر و قفسه کتاب ها می روی.سلیقه اش در کتاب هایی که می خواند با تو همسان است. چای می آورد و روی میز می گذارد.لبخند می زند.می گوید:آشنایی ما از همین جا شروع شد. دقیقا پای همین کامپیوتر» 
قانع گرچه در ساخت و ساز بیشتر داستان های مجموعه اش حوصله به خرج داده، اما داستان هایی هم دارد که ظاهرا برخاسته از یک نوع عجله هستند که داستان تقریبا ضعیف«فقط مریضی مادر»از آن جمله است. 
این داستان که یک کپی برداری نه چندان خوب از فیلم مادر اثر زنده یاد علی حاتمی است به جز  قانع گرچه در ساخت و ساز بیشتر داستان های مجموعه اش حوصله به خرج داده اما داستان هایی هم دارد که ظاهرا برخاسته از یک نوع عجله هستند که داستان تقریبا ضعیف«فقط مریضی مادر»از آن جمله است.  چند صحنه و گفت و گوی عاطفی چیز دیگری را در ذهن مخاطب باقی نمی گذارد. 
یکی دیگر از داستان های زیبا و تاثیر گذار این مجموعه داستان«پنج روایت از قتل پروین» است که دارای جرقه های ناب داستانی است. 
این داستان که به شیوه ای غیر خطی به روایت های گوناگون از یک قتل پرداخته شاید یکی از بهترین کارهای داستانی چند ساله اخیر باشد.
آنچه علی قانع در این داستان بیش از موارد دیگر بر آن تاکید کرده استفاده از عنصر زبان است که کلیت ماجراها را تحت الشعاع قرار داده است. 
استفاده به جا از کلمه کشتن که به شکلی استعاری از چند وجه مرتبا در این داستان تکرار می شود آرام آرام خواننده را به باور ماجرایی دعوت می کند که هیچ پیامی به جز تصویر تنهایی انسان مدرن حتی در لحظه مردن و یا کشته شدن ندارد. 
مجموعه داستان «مورچه هایی که پدرم را خوردند»از آن جمله مجموعه هایی است که قوت هایش بیشتر از ضعف هاست و بر همین اساس می توان گفت که نوشتن داستان برای علی قانع امری جدی است . 
مجموعه داستان «مورچه هایی که پدرم را خوردند سال 1385در شمارگان 2000 نسخه توسط نشر ققنوس عرضه شده است.
 
 
خبرگزاری کتاب: 11/4/87
 
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه