گروه انتشاراتی ققنوس | یادداشت روزنامه ایران: بهانه اى براى نخواندن داستان هاى عامیانه ندارید
 

یادداشت روزنامه ایران: بهانه اى براى نخواندن داستان هاى عامیانه ندارید

روزنامه ایران

داستان هاى عامیانه فارسى، دهان به دهان و محفل به محفل، از گذشته هاى دور نقل شده اند تا رسیده اند به دیروز؛ در دیروز، این داستان هاى شگفت آور و جذاب که گنجى بى همتا در فرهنگ و زبان فارسى هستند، به شکل کتاب درآمده اند، اما جلوتر نیامده اند. یعنى آن همه قصه هاى خواندنى و پرکشش، در قالب نسخه هایى مغلوط، با نشرى ابتدایى و غیرحرفه اى، باقى مانده اند که همین نسخه ها هم اکثراً نایاب هستند. از همان دیروز، این آثار درخشان، در مطبعه ها و کتابفروشى هاى قدیمى مانده اند و به امروز نرسیده اند. در حالى که بازخوانى آنها هم یک نیاز همگانى بود تا بدین طریق، روح فرهنگ و اندیشه مردمان گذشته، براى ما بیشتر آشکار شود؛ ضمن اینکه توجه به این داستان هاى عامیانه، شاید ضرورتى تردیدناپذیر براى داستان نویسان هم به شمار مى رفته است. اما چنین امکانى با این نسخه هاى کمیاب و رسم الخط و چاپ هاى قدیمى و نامناسب، کمتر وجود داشته است.
البته و خوشبختانه، طى این چند سال و در ارائه حرکتى خجسته که پایه هاى اولیه اش را امثال زنده یاد ابوالقاسم انجوى شیرازى بنا کردند، بخشى از قصه هاى کوتاه و افسانه هاى عامیانه، به شکل کتاب درآمدند. در این میان، اجر پژوهشگرانى همچون سیداحمد وکیلیان، محسن میهن دوست، افشین نادرى، منوچهر کریم زاده و... محفوظ است. اما واقعیت این است که در بازخوانى و انتشار نسخه هایى منقح و شسته رفته از داستان هاى بلند عامیانه، تاکنون اقدام جدى و مستمرى صورت نگرفته بود. تا اینکه اکنون انتشارات «ققنوس» گام مهمى در این عرصه برداشته و چهار عنوان از این داستان هاى بلند را با ویرایش و شکل و شمایلى امروزین به بازار کتاب عرضه کرده است.
یکى از این کتاب ها «ملک جمشید: طلسم آصف و طلسم حمام بلور» نوشته نقیب الممالک است؛ هم او که کتاب «مستطاب امیر ارسلان نامدار» را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب دیگرى که از این مجموعه انتشار یافته، «حسین کرد شبسترى» است که قصه اى قدیمى و به جاى مانده از دوران صفوى است. این داستان بلند عامیانه، تا سالیان سال، نقل شب نشینى ها و محفل هاى زمستانى ایرانیان بوده است و شاید هنوز بخشى از سالخوردگان، آن را به یاد بیاورند. اکنون اما آن روایت کمرنگ و شاید مخدوش در ذهن نسل هاى پیشین، به شکل کتابى درآمده است که مى توان به سادگى به آن رجوع کرد و با متنى پاکیزه و خوشخوان روبرو شد.
«مختارنامه» عنوان کتاب دیگرى از این مجموعه است که در قالب قصه اى بلند، ماجراى انتقام گیرى مختار ابوعبیده ثقفى از دشمنان اهل بیت(ع) را روایت مى کند. «مختارنامه» توسط عطاءالله حسام واعظ هروى به نگارش درآمده و آیینه اى است از تاریخ امویان، جنبش هاى اسلامى و واقعه کربلا.
یکى دیگر از آثار جذابى که توسط انتشارات «ققنوس» در عرصه ادبیات عامیانه فارسى به چاپ رسیده، «شیرویه نامدار» است. این داستان بلند، در فضایى جادویى و حیرت آور است. ماجراى شیرویه و سلطان صاحبقران را نقل مى کند که از قرن دهم هجرى، تا به امروز، خواندنى و جذاب باقى مانده است.
در ابتداى کتاب هاى «حسین کرد شبسترى»، «مختارنامه» و «شیرویه نامدار» اسم علیرضا سیف الدینى به عنوان ویراستار آمده است، اما در کتاب «ملک جمشید» اسمى از او نیست. با این همه، آنها که سیف الدینى را مى شناسند و از میزان حساسیت و دانش زبانى و ادبى او اطلاع دارند، مى دانند که آمدن اسم او به عنوان ویراستار، نشانه اى بر صحت و سلامت این کتاب هاست.
به همین دلیل این چهار عنوان کتاب _ اگر «ملک جمشید» هم ویراسته سیف الدینى باشد _ علاوه بر خوانندگان عادى و داستان نویسان، مى تواند به کار پژوهشگران فرهنگ عامه و حتى زبان شناسان نیز بیاید.
اما پیش از آنکه پرونده این کتاب ها را ببندیم، ذکر چند نکته ضرورى مى نماید؛ نخست اینکه با دیدن این مجموعه، بى تردید انتظار و امید خوانندگان این است که «ققنوس» در سطح انتشار همین چهار عنوان متوقف نماند و آثار گرانبهاى دیگرى از ادبیات عامیانه فارسى را به همین شیوه منتشر کند.
همچنین مى توان این پیشنهاد را مطرح کرد که علاوه بر انتشار نسخه هایى امروزى و ویراسته از متون عامیانه، شاید بتوان به سراغ متون ارزنده دیگرى هم رفت که گرفتار همان چاپ هاى بى کیفیت قدیمى هستند. البته اگر بتوان همان چاپ ها را هم یافت! به عنوان نمونه، مقاتل یا گنج نامه از آثارى هستند که جاى نسخه هاى پیراسته و خوشخوانى از آنها براى اهالى ادبیات و پژوهشگران، بشدت خالى است.
نکته دیگر اینکه کتاب هاى «شیرویه نامدار»، «مختارنامه»، «حسین کرد شبسترى» و «ملک جمشید» فاقد مقدمه هستند؛ مقدمه اى که نسخه ها و روایت هاى متعدد و متنوع آنها را معرفى کند و تاریخچه اى کوتاه مى تواند مسیر تغییر و تحول این قصه ها را به خوانندگان امروزى نشان بدهد. بى تردید، بخشى از مخاطبان این آثار، نسل جوانى است که با گشودن هر کدام از این کتاب ها، ناگهان با آثارى ارزشمند از قصه گویى ایرانیان سال هاى دور روبرو مى شوند، اما خود هیچ پیشینه و ذهنیتى از گذشته این قصه هاى بلند عامیانه ندارند. به هر حال همچنان مى توان منتظر ماند که در چاپ بعدى این نقایص برطرف شوند.
مجموعه ادبیات عامه، براى همه آنها که هنوز خواندن را فراموش نکرده اند، مى تواند اوقات شیرینى را فراهم کند. علاوه بر آن، براى بخش عمده اى از داستان نویسان این نسل که از پیشینه و گذشته خود بریده اند، بسیار کارآمد و مفید خواهد بود. ضمن آنکه تا پیش از این، بخشى از گلایه همین داستان نویسان براى عدم بهره جویى از فرهنگ و ادبیات عامیانه، در دسترس نبودن این آثار بود که اکنون تا حدى چنان گلایه هایى بى اثر مى شوند.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه