کیومرث پوراحمد با انجام داوری در جایزه ادبی اصفهان، تجربه متفاوتی را از سر گذراند. این اولین باری بود که پوراحمد، کارگردان سینمای ایران در مقام قضاوت بر روی کتابهای ادبی، خاصه رمان قرار میگرفت. به گزارش خبرگزاری سینا کیومرث پوراحمد پس از اعلام نتایج داوری دومین جایزه ادبی اصفهان اظهار داشت: تجربه متفاوتی بود. ما در سینما وقتی میخواهیم در مورد فیلمی قضاوت کنیم، با دیدن حداکثر 30 دقیقه فیلم تکلیفمان روشن میشود. در مورد رمان اما چنین چیزی امکانپذیر نبود. مجبور بودم که همه رمانها را تا پایان بخوانم، حتی گاهی مجبور میشدم که این رمانها را بازخوانی و مجدداً بازخوانی کنم. وی افزود: این کار وقت و انرژی زیادی از من گرفت. خودم این را میدانستم اما وقتی زاون قوکاسیان به من پیشنهاد داد که داور امسال جایزه اصفهان باشم، استقبال کردم. گفتم که فرصتی است تا 20 رمان را تمام و کمال بخوانم، ابعاد مختلف آنها را بررسی کنم و بعد نظر بدهم. من در مجموع 18 رمان خواندم. پوراحمد همچنین در باره قابلیتهای سینمایی این رمانها به خبرنگار سینا گفت: دو رمان بود که من برای ساخت فیلم بر اساس آنها خیلی پسندیدم. یکی «ترلان» نوشته فریبا وفی است و دیگری «شب طولانی موسا» نوشته فرهاد کشوری. رمان «حیاط خلوت» اثر فرهاد حسن زاده هم کتابی است که میشود از روی آن فیلم خوبی ساخت. کیومرث پوراحمد در باره رمان «سنج و صنوبر» اظهار داشت: میتوانم بگویم که این رمان انتخاب اول من نبود اما در رأیگیری که انجام شد رمان اول بیشتر داوران بود. «سنج و صنوبر» به نظرم رمان هیجانانگیزی است. در این که دارای نقاط قوت زیادی است، شک ندارم اما من بیشتر نقاط ضعف کار را در داوری مدنظر داشتم. گفتنی است مهناز کریمی با رمان «سنج و صنوبر» برنده جایزه ادبی اصفهان شد. این اولین جایزهای است که مهناز کریمی در عمر نویسندگی خود میگیرد و برای همین خوشحال است. کریمی پس از دریافت جایزه ادبی اصفهان اظهار داشت: ممکن است در یک جایزه حق و ناحق شود، دلخوری پیش بیاید اما همه اینها اجتنابناپذیر است. شاید بهتر بود که من این حرفها را قبل از گرفتن جایزه میگفتم اما جوایز ادبی، صرف نظر از این که چه کسانی برنده میشوند و چه کسانی بینصیب میمانند، اتفاق مهمی است. نباید در برابر آن ایستادگی کرد و موضع منفی گرفت. کریمی همچنین گفت: برای من غرور آفرین است که هنوز فصل جوایز ادبی در ایران آغاز نشده، رمان «سنج و صنوبر» به چاپ دوم رسید. این نویسنده در بارة بازتاب رمان «سنج و صنوبر» گفت: تا الان دو نقد در روزنامه ایران در باره «سنج و صنوبر» نوشته شده است اما بازتاب این رمان در میان ایرانیان خارج از کشور بیشتر بود. شاید به این دلیل که سنج و صنوبر، اثری است که یک پا در بیرون ایران دارد و یک پا در داخل کشور. کتاب به مسئله مهاجرت میپردازد. ایرانیان خارج از کشور تا به حال چندین نقد روی این کتاب نوشتهاند. برخی هم با ای میل یا تلفنی نظر خود را در باره سنج و صنوبر گفتهاند. مهناز کریمی که رمان «سنج و صنوبر» او دومین رمانی است که به چاپ رسانده، اظهار داشت: نمیدانم اگر بچهای سرزا از دنیا برود جزو بچههای مادر محسوب میشود یا نه. نمیدانم که آیا «سنج و صنوبر» دومین رمان است یا اولین رمان. کتاب «رقصی چنین» که در سال 62 منتشر شد اصلاً توزیع نشد و به همین خاطر هیچکس آن را ندید. کریمی گفت: در فاصله 20 ساله انتشار رمانهای «رقصی چنین» و «سنج و صنوبر» نزدیک به چهل داستان کوتاه نوشتم. یک رمان هم نوشتم. وی در باره انتشار این آثار کتاب گفت: دوست ندارم که داستانهای کوتاهم را منتشر کنم. من رمان نویس هستم. رمانی را که نوشتهام منتشر میکنم. فکر میکنم تا آخر امسال ویرایش نهایی آن را تمام کنم. کریمی در باره رمان آخر خود اظهار داشت: «کژمیر» اسمی است که برای آن در نظر گرفتهام، به معنای کج مردن، غلط مردن.