گروه انتشاراتی ققنوس | چرا ازتاریخ درس نیاموزیم؟: نگاهی به کتاب عصر استعمارگری: حسبان
 

چرا ازتاریخ درس نیاموزیم؟: نگاهی به کتاب عصر استعمارگری: حسبان

یکی از فیلسوفان امریکایی قرن بیستم – جورج سانتایانا می نویسد : کسانی که نمی توانند گذشته را به خاطر بیاورند محکوم به تکرار آن هستند، شاید او می خواهد به ما یادآوری کند اگراز تاریخ گذشته درس نگیریم باید آن را دوباره تکرار کنیم . کتاب ها آموزگاران تاریخ بشریت هستند . چرا که تجارب گذشتگان از طریق آنها در اختیار نسل های امروزی قرار می گیرد و ما با خواندن این گونه کتاب ها در می یابیم در مقاطع مختلف تاریخ ، گذشتگان ما چه کرده و چه نکرده اند! کتاب عصر استعمارگری نوشته دان ناردو پنجاهمین مجله از مجموعه تاریخ جهان است که توسط مهدی حقیقت خواه ترجمه شده است . نویسنده کتاب دان ناردو براین اعتقاد است که استعمارگری و امپراتوری گویی چنان پیوند نزدیکی با هم دارند که تعجبی نخواهد داشت که این دو مفهوم عمدتا به یک معنا گرفته شوند. 

در زبان کارشناسی ،امپریالیسم( امپراتورگری) مفهومی کلی تر و مربوط به ایجاد و حفظ امپراتوری هاست . 
کشور امپریالیست قدرت و نفوذ خود را بر شهرها ، جزیره ها و با کشورهای دوردستی که در مجموع امپراتوری آن را تشکیل می دهند، اعمال می کند و این کار را با روش های اعتقادی ، تهدید ، مداخله مسلحانه یا آمیزه ای از اینها انجام می دهد . 
ادامه قرن پانزدهم کریستف کلمب و همراهانش جوایز هند غربی را جزو قلمرو اسپانیا اعلام کردند و بدین ترتیب آغاز گر نخستین عصر بزرگ استعمارگری شدند. در همین مقطع از تاریخ جمله ای که در شروع متن از سانتایانا نقل شد ، کاربرد خود را نشان داد چرا همانطور که هخامنشیان از اشتباهات امپراتوری های گذشته درس نگرفتند و رومیان سرنوشت امپراتوری هخامنشی را پیش روی خود قرار ندارند ، اروپاییان عصرمدرن هم از تجارب امپراتوری های باستانی عبرت نگرفتند . کریستف کلمب یکی از آنان بود . این دریانورد ایتالیایی که در خدمت دولت اسپانیا درآمده بود با تصرف جزایز هند غربی آغاز تازه ای از عصر استعمارگری را رقم زد . کشورهایی چون اسپانیا ، پرتغال ، انگلستان ، فرانسه ، هلند و دیگران برای تسلط بر امریکا شمالی وجنوبی به رقابت گسترده ای دست یازیدند و سرانجام برای تسلط بر افریقا و آسیای جنوبی عزم خود را جزم کردند. 
این پروسه استعمارگری ادامه داشت تا اینکه در نیمه قرن بیستم بود که قدرت ها و استعمارگری تازه متوجه شدند که حفظ امپراتوری ها در دراز مدت هم برای خودشان و هم برای مردمان تحت سلطه آنها زیانبار است . 
اینجا بود که مرحله جدیدی از استعمار مدرن شکل می گیرد: تولد کشورهای مستقل . 
کتاب عصر استعمارگری با بیانی دقیق و شیوه ای موجز به شرح رویدادها و حوادث این مقطع تاریخ می پردازد. تاریخ نگاران در یک بررسی و جمع بندی مناسب ، غالبا عصرمدرن استعمارگری را از اواخر سده پانزدهم تا میانه سده بیستم تعیین می کنند. در این مدت زمان تقریبا پانصد ساله کشورهای اسپانیا ، انگلستان و فرانسه و چند کشور دیگر اروپایی در زمره بزرگ ترین امپراتوری های جهان قرار گرفتند. آنها در پی توسعه قدرت و نفوذ خود ، مکتشفان را برای یافتن سرزمین های ناشناخته به سرتاسر جهان اعزام داشتند . 
و آنگاه پس از کشف این سرزمین آن را جزو مایملک خود دانستند . پس از آن دوران بهره کشی آغاز می شد . 
کتاب عصر استعمارگری از مجموعه تاریخ جهان است که توسط نشر ققنوس منتشر شده است .
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه