گروه انتشاراتی ققنوس | چالش‌های آینده و مساله زنان و جوانان
 

چالش‌های آینده و مساله زنان و جوانان

درباره کتاب نتایج انقلاب ایران

روزنامه شرق

نیکی کدی در سال 1930 در بروکلین نیویورک متولد شد. پدرش مدیر یک کارگاه نساجی و اهل مطالعه بود. مادرش در سن بیست سالگی در روسیه (مولداوی) به آمریکا مهاجرت کرده. کارشناسی تاریخ و ادبیات را در کالج رادکلیف (دانشگاه هاروارد)، کارشناسی ارشد را در دانشگاه استانفورد و دکترایش را در سن 25 سالگی از دانشگاه کالیفرنیا – برکلی در رشته تاریخ خاورمیانه به پایان رساند. تخصص او تاریخ ایران معاصر است. پس از مدتی تدریس در دانشگاه آریزونا و کالج اسکریپز در کلرمانت در زمینه تاریخ تمدن غرب، کار تدرسی در زمینه تخصص اصلی خود یعنی تاریخ خاورمیانه و ایران را در دانشگاه لس‌آنجلس آغاز کرد (2000-1961) او توانسته بورس بنیاد راکفلر و بنیاد گوگنهایم را دریافت کند و مدتی نیز پژوهشگر مدعو در مرکز مطالعاتی وودرو ویلسون و استاد مدعو در دانشگاه‌های سوربن و پاریس شود. وی یک دوره به ریاست انجمن مطالعات خاورمیانه برگزیده شد و عضو دائمی آکادمی علوم و معارف آمریکاست و در حال حاضر در شهر سانتامونیکای کالیفرنیا زندگی می‌کند. آثار نیکی کدی شامل هفت کتاب به قلم خود، و دوازده کتاب با همکاری دیگران و بیش از صد مقاله است که اغلب آنها مربوط به ایران و دنیای اسلام است. علاوه بر نشوته‌های آکادمیک در مجلات و کتب تخصصی، برخی مقالاتش در روزنامه‌هایی چون لوموند، لس‌آنجلس‌تایمز، گاردین، و هرالدتریبیون به چاپ رسیده است. کدی پایه‌گذار و سردبیر مجله Contention است که از سال 1991 منتشر شده و به درج مباحث و مناظرات نظری مربوط به جامعه، فرهنگ و علوم می‌پردازد. او در عکاسی، تهیه اسناد تاریخ شفاهی و ضبط صدا و سیما نیز تبحر دارد. بخش‌‌هایی از عکس‌های او از یمن و عشایر قشقایی ایران به نمایشگاه‌ها راه یافته است. چند مقاله از او همراه عکس‌های برگرفته‌اش از آثار تاریخی اصفهان و پرسپولیس و نیز درباره فرش و صنایع دستی ایران در کیهان اینترنشنال (چاپ ایران) سال 1974 (1352) به چاپ رسیده بود. تاکنون دو کتاب از میان کتاب‌های نیکی کدی به فارسی نیز ترجمه و در ایران به چاپ رسیده‌اند که عبارتند از مذهب و شورش در ایران: نهضت تنباکو 92-1891 (که در واقع اولین کتاب اوست که در 1966 در اروپا و آمریکا به چاپ رسید و ترجمه فارسی آن را انتشارات امیرکبیر در 1976 منتشر کرد.)، ریشه‌های انقلاب: تاریخ تعبیری ایران مدرن که در سال 1981 در آمریکا و ترجمه فارسی آن سال 1991 در ایران منتشر شد. از اصیل‌ترین کارهای کدی، دو کتاب او درباره سیدجمال‌الدین افغانی (اسدآبادی) است. کدی از نادر دانشمندان برجسته و شناخته‌شده دانشگاهی است که ضمن اشتهار به خاطر آثارش در زمینه تاریخ عمومی و اجتماعی و سیاسی خاورمیانه، در زمینه زنان جوامع مسلمان نیز نوشته‌های متعدد و باارزشی دارد که هنوز به فارسی ترجمه نشده‌اند. سه مجموعه مهم در زمینه زنان و مسائل جنسیتی که تنظیم، تدوین و ویرایش کرده است عبارتند از: زنان در دنیای مسلمان (با همکاری لوئیس بک) (1978)، زنان در تاریخ خاورمیانه (با همکاری بت بارن) (1992) و مناظره در اطراف جنسیت و جنس (1996). 
کتاب «نتایج انقلاب» یکی از نخستین کتاب‌هایی بود که در سال‌های اولیه پس از انقلاب منتشر شد. این اثر تحت نام «ریشه‌های انقلاب: تاریخ تفسیری ایران معاصر» در سال 1981 یعنی 23 سال قبل، منتشر و تاکنون، یعنی پس از دو دهه از تاریخ انتشار آن همچنان خوانندگانی چه در غرب و چه در داخل کشور داشته است. این اثر به توصیه و سفارش دانشگاه ییل نوشته شد و در سال 2002 میلادی سه بخش دیگر نیز به آن اضافه شد که هم اینک قابل توجه خوانندگان علاقه‌مند به تاریخ ایران است. نیکی کدی یکی از نویسندگان کلاسیک در انقلاب‌های دنیاست و خاصه کشورهای خاورمیانه را مدنظر قرار داده است. کتاب نتایج انقلاب ایران بر دو بخش تقسیم شده است که بخش نخست آن مربوط به دوران حیات امام خمینی؛ بنیانگذار جمهوری اسلامی و مسئله ایران را از حیث اقتصاد و اجتماع دنبال کرده است. بخش دوم ان مربوط به دوران پس از فوت امام است که به واقع مربوط به عصری می‌شود که یاران نزدیک او عهده‌دار قدرت می‌شوند. کدی در این کتاب سعی داشته به روابط فیمابین رهبران اولیه انقلاب نیز بپردازد. روایت‌ها و رمز و رازهایی که چند سال پس از انقلاب و عمدتاً پس از جنگ تحمیلی رو به فراموشی سپرده و در غبار زمان گم شده است. 
کتاب نتایج انقلاب ایران در بخش نخست به نحوه انتقال قدرت از قدرت‌های چندگانه و صاحبان انقلاب به نهادهای قدرتمندتر روحانی که از طریق شبکه‌های سنتی در دل روستاهای دوردست کشور نیز رسوخ کرده بودند پرداخته و تشکیل نهادهای انقلابی که از روزهای اول به نظر می‌رسید عمرشان چندان نخواهد پایید معطوف داشته است: «در چهار سال بین 1358 و 1362 نیروهای انقلاب قدرت را از یک انقلاب و دولت چند حزبی گرفتند. با آنکه کشور یک دولت موقت عمدتاً عرقی را به ریاست بازرگان منصوب کرد، اما همزمان با آن نهادهای قدرتمندتر روحانی را بنیاد گذاشت. 
کدی در این کتاب پس از پرداختن به نحوه شکل‌گیری حکومت اسلامی در انقلاب ایران به لایه‌های میانی حکومت اسلامی پرداخته و نقش نهادها و شخصیت‌های میانی را به چالش کشیده و آنان را برای جامعه اهل تاریخ آشکار ساخته است. در کنار احزاب، نهادها و شخصیت‌ها گرایش‌های سیاسی و نحله‌های فکری نیز در تحقیق وی نقش عمده‌ای ایفا نمود. او در کنار چگونگی تاسیس سپاه پاسداران، کمیته‌های انقلاب اسلامی، بسیج و بنیاد مستضعفان به نقش جریان‌های فکری همچون انجمن حجتیه نیز بی‌توجه نبوده است و با مروری بر چگونگی شکل‌گیری آن به نهادهای مخالف و موازی آن نیز توجه نشان داده است. 
«حزب جمهوری اسلامی دربرگیرنده منافع متضاد تجار و طبقات فرودست بود، اما محبوبیت آیت‌ا... خمینی و تمایل به استحکام در برابر مخالفان، آن را پا برجا نگه داشت. این حزب با نیروهای مسلح تازه‌تاسیسی چون «سپاه پاسداران انقلاب» که در اردیبهشت 1358 به وجود آمد و گروه‌هایی که حزب‌ا... نامیده می‌شدند، پیوند داشت. حزب جمهوری اسلامی از حمایت طبقه متوسط سنتی و تهیدستان غالباً مهاجر برخوردار شد. گروه مذهبی محافظه‌کاری که در این دوره از ایده ولایت‌ فقیقه پشتیبانی نمی‌کرد انجمن حجتیه» بود که پیش از انقلاب به صورت ی گروه ضدبهایی فعالیت داشت. پیروان آیت‌ا... خمینی در سال 1362 به شدت از آن انتقاد کردند و از آن پس این اصطلاح تقریباً از صحنه خارج شد. اصطلاح رایج دیگر در این دوره مکتبی بود که پیروان آیت‌ا... خمینی آن را اختیار کرده بودند تا از حجتیه و سایر گروه‌ها متمایز باشند... 
بخش مهم کتاب به فراز و فرود انقلاب اسلامی در سال‌های 60 پرداخته است. سال‌هایی که گروه‌های سیاسی هر کدام به سهم خود در انقلاب از قدرت سهمی را طلب می‌کردند و خواهان آن سهم بودند و در ازای آن، گاه به مذاکره و گاه به جنگ‌های خیابانی رو می‌آوردند. انقلاب در فصل اول سرنوشت خود دچار تلاطمی سهمگین شده بود، فرزندان انقلاب دیگر آنی نبودند که پیش از انقلاب می‌اندیشیدند، مهربانی‌ها و اتحاد و یکپارچگی، جای خود را به خشونت و درگیری‌های خیابانی داد. به سرعت بخشی از نیروها به معارضین مبدل شدند. فهم انقلاب و محصولات آن به شدت دچار تشتت شد. قدرت، قواعد بازی را تعیین می‌کرد. با آنکه نیروهای نزدیک به آیت‌ا... خمینی قدرت و مشروعیت بیشتری داشتند اما آیت‌ا... خمینی حکم به رفراندوم داد. این رفراندوم وضعیت حاکمیت را در سال‌های آینده مشخص می‌ساخت. وضعیت اقتصادی در سال‌های آینده خاصه پس از جنگ هر سال هشدارهایی به مردان انقلاب می‌داد. از سوی دیگر فرصت‌طلبی‌های پاره‌ای از افراد نسبت به حاکمیت کارخانه‌ها و صنایع بیم آن می‌داد که وضعیت از کنترل انقلابیون خارج شود. اما آینده نشان داد که تصور گروه‌های معارض از آنچه که پیش از این محاسبه کرده بودند به کلی اشتباه بود. «آیت‌ا... خمینی به برگزاری یک رفراندوم اولیه که به مردم اجازه دهد به جمهوری اسلامی آری یا نه بگویند پافشاری می‌کرد. جبهه دموکراتیک ملی، فداییان و حزب دموکرات کردستان تنها گروه‌هایی بودند که رفراندوم را تحریم کردند، در حالی که دیگر گروه‌های غیرمذهبی بر اثر اظهارات حزب جمهوری اسلامی که دربرگیرنده نخبگان پیرو آیت‌ا... خمینی بود، نشان دادند که بیش از آنچه مخالفانشان تصور می‌کردند متحد و کارآمدند و توانستند حکومتی کارا و قدرتمند به وجود آورند. طبقات مردمی، بورژوازی سنتی بازار و اکثر روحانیت تکیه‌گاه عمده رژیم بودند. در دوره پس از انقلاب، قدرت سیاسی و اقتصادی به طور فزاینده‌ای در دست روحانیت و بازار متمرکز شد. کمی پس از انقلاب، در برخی مناطق دهقانان زمین‌ها را تصاحب کردند، در کارخانه‌ها اعتصاب‌هایی صورت گرفت و در نواحی شهری کمیته‌های کارگری شکل یافت. اما صاحبان قدرت چه با مصالحه و اقناع و چه با زور، به تدریج چنین حرکت‌هایی را تحت کنترل درآوردند. وفاداری بسیاری از تهیدستان تا حدی از طریق یارانه‌ها برای مسکن و اقلام پرمصرف و برخی اقدامات به نفع روستاییان و نیز بهداشت و آموزش حفظ شد. احساس یگانگی بسیاری از تهیدستان شهری با روحانیت و دشمن‌ها با رفتار و سلوک غربی شدن ثروتمندان نیز شاید به همان اندازه از اهمیت برخوردار بود. اما افت همه‌جانبه اقتصادی به اکثر تهیدستان و بسیاری از طبقات متوسط آسیب رساند و جانبداری از بورژوازی تجاری سنتی تقریباً به تمام طبقات دیگر و اقتصاد در کل ضربه وارد کرد. اقتصاد از فرار کلان‌سرمایه‌ها نیز ضربه خورد، که پیش از انقلاب، به رغم تلاش‌های دولت برای توقف یا کاهش آن، ادامه یافت. 
اگرچه انقلاب به جاده همواری اتاد و کشورهای همسایه نیز دریافتد با هر لشکرکشی و حمله امکان دست یافتن و تفوق بر ایران را ندارند اما انقلاب در زمینه‌های دیگر همچنان در هاله‌ای از ابهام پیش می‌رفت. زمامداران انقلاب سعی داشتند که با آزمون و خطا هر آنچه را که نمی‌دانستند به مرحله اجرا گذارند. ناگزیر بسیان همه آزمون و خطاهای دیگر گاهی خطاها بزرگ‌تر از آنچه بود که در ابتدای امر اندیشیده شده بود. انقلاب در پاره‌ای از مسائل به کندی در بستر واقعی خود تحکیم می‌یافت و جای خود را باز می‌کرد. یکی از آن حوزه‌ها مباحث مربوط به زنان بود، حوزه‌ای که پس از ربع قرن همچنان مردان انقلاب نسبت به ابعاد واقعی آن با تردیدهای جدی مواجه هستند. بازگشت به احکام مدرن شریعت موجب احیای چندهمسری و ازدواج موقت، شد. هر چند گرایش‌های اجتماعی‌ای نظیر شهری شدن و تحصیل زنان به معنای بالا رفتن پیوسته میانگین سن ازدواج زنان، تا بالای 22 سال در زمان کنونی بود اما زنان باز هم حقوق اساسی و منزلت اجتماعی خود را از دست دادند و به وسعت از کار کردن بازداشته شدند، تا این که جنگ باعث شد که به کار آنها نیاز پیدا شود. 
به نظر می‌رسد که در سال‌های آینده مسئله زنان و جوانان یکی از مهمترین چالش‌های جدی برای حاکمیت جمهوری اسلامی باشد، چالشی که توماس فریدمن روزنامه‌نگار آمریکایی سال گذشته نسبت به آن هشدار جدی داد و در صورت غفلت، از آن بسان یک بمب ساعتی یاد کرد. 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه