گروه انتشاراتی ققنوس | پول در شعر ـ شعر تر و سیم و زر
 

پول در شعر ـ شعر تر و سیم و زر

مشاهده

 

سایت الف:

«شعر تر و سیم و زر»

(معرفی و کاربست نقد اقتصادی نو)

نویسندگان: علیرضا جعفری‌ و مهدی شفیعیان

دکترعلی غزالی‌فر*،   

  • جناب پاوند! احتمالا این تنها چیزی نبود که ییتس از شما یاد گرفت.
  • خب می‌دانید، چیزهایی بود که ییتس هرگز نمی‌توانست یاد بگیرد.
  • آقای پاوند می‌توانند مثالی ذکر کنند؟
  • او پول را نمی‌فهمید.
  • نه در مقام سناتوری و نه حتی در کسوت کارگردان تئاتر؟
  • منظورم سروکار داشتن با یک مشت رسید، پول و این‌جور چیزها نبود. منظورم نقش پول در تاریخ بود. و این موضوع تا آن‌جا که می‌دانم، هرگز تونل‌های تاریک مغز ییتس را روشن نکرد.

اِزرا پاوند (1885-1972) فقط درباره دبلیو. بی. ییتس (1865-1931) این‌گونه داوری نکرده است. او حتی دوستی‌اش با لوییس زوکافسکی (1904-1974) نیز بر سر این موضوع خدشه‌دار شد. یکبار که زوکافسکی چند شعر خود را برای پاوند فرستاد تا نظر خود را درباره آن‌ها بگوید، پاوند به او گفت که گلچین شعری بعدی او تنها به شاعرانی اختصاص دارد که از مسئله اقتصاد و پول آگاه باشند و البته زوکافسکی نیز در این مجموعه جایی نخواهد داشت. پاوند ارزش شاعر را در میزان توجهش به پول در اشعارش می‌سنجد و خواندن آثاری را ارزشمند تلقی می کرد که به این موضوع پرداخته باشند.

فقط پاوند نیست که در شعرهایش به پول توجه کرده است. سی. اچ. سیسِن (1914-2003) هم این دلمشغولی را داشت، اما از نوعی دیگر. برخلاف پاوند که نگاه مثبتی به پول داشت و اقتصاد را برای ادبیات مفید می‌دانست، سیسِن آن را بد و مخرب تلقی می‌کرد. او هلاک و نابودی انسان و انسانیت را در اهتمام به پول می‌دید. او وضعیت انسان را از جهت فرهنگی و معنوی بسیار نامطلوب و بحرانی می‌دید و علت آن را دل‌سپردن به اعداد می‌دانست که اوج آن در توجه به پول رخ می‌دهد. این شاعر مهم و توانمند که کمتر شناخته شده است، خیالباف نبود و اشعارش تراوش تخیلاتش نیست. او مسائل اجتماعی را به‌خوبی و از نزدیک درک کرده بود؛ زیرا شغل او چنین ایجاب می‌کرد. اشتغال او در وزارت کار بریتانیا بود و حتی به سمت معاونت وزیر نیز رسید.

علی‌رغم این‌که پاوند و سیسن دو نگاه متضاد به پول دارند، اما اشعار آن‌ها کاملا به این موضوع آغشته شده است. این مطلب درباره دیگر شاعران نیز صدق می‌کند. البته این نگاه درباره رابطه میان پول و ادبیات منحصر به این دو شاعر نمی‌شود. کسانی که چنین دیدگاهی داشتند بسیارند. اساسا واژگان اقتصادی و پول به عنوان استعاره فراوان و در اشعار زیادی به‌کار رفته‌اند؛ کلماتی همچون مال، گنج، زر، سیم، نقد، قلب، سکه و همانند این‌ها بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. همین امر نشان‌دهنده وجود رابطه میان شعر و اقتصاد است. اما مسئله به این‌جا ختم نمی‌شود؛ زیرا این مطلب حداکثر ثابت می‌کند که ارتباطی میان این دو حوزه در کار است، اما چگونگی آن را معلوم نمی‌سازد. ممکن است این رابطه بیرونی، اتفاقی و بر حسب شرایط به‌خصوصی پیش آمده باشد. اگر چنین باشد، این رابطه مهم نخواهد بود و مکتبی به نام "نقد اقتصادی نو" پدیدار نمی‌شد؛ زیرا ادعای این مکتب وجود یک رابطه ضروری و درونی میان شعر و پول است. پول با درون‌مایه شعر یک ارتباط ضروری، درونی و ذاتی دارد. این مکتب در دو دهه اخیر به‌طور جدی پا به عرصه ادبیات گذاشته است. از دهه نود میلادی مباحث جدی این مکتب گسترش یافت و مورد استقبال قرار گرفت. ادعای این مکتب آن است که با توجه به رابطه وثیق میان پول و ادبیات می‌توان به فهم بهتر و ژرفتری از آثار ادبی دست یافت. این مکتب در تقابل با مکاتبی همچون فرمالیسم و ساختارگرایی است؛ زیرا، برخلاف آن‌ها، به عواملی بیرون از متن ادبی توجه می‌کند. در این مکتب توجه به تاریخ و جامعه برای فهم متن ادبی ضرورت دارد و نمی‌توان با نادیده‌گرفتن همه امور غیرادبی مواجه درستی با اثر ادبی داشت. این مطالب ادعاهای مهمی است، اما علی‌رغم اهمیت این مکتب و رواج آن در فضای ادبیات غرب، در کشور ما هنوز ناآشناست.

هدف اصلی این کتاب معرفی مکتب ادبی "نقد اقتصادی نو" است؛ زیرا اهل ادبیات حتی در فضای آکادمیک ایران نیز با آن آشنایی چندانی ندارند. به همین دلیل نویسندگان تلاش کرده‌اند شمایی کلی از آن ترسیم کنند. لذا به تاریخچه این مکتب جدید نقد ادبی اشاره می‌شود و از پایه‌گذاران آن سخن به میان می‌آید. اما فقط به این مطالب اکتفا نمی‌شود. علاوه بر معرفی و توضیح همه‌جانبه آن، کاربرد آن نیز نشان داده می‌شود. برای این منظور سه تن از شاعران بزرگ غربی، هر کدام در یک فصل، مورد بررسی تفصیلی قرار می‌گیرند که عبارتند از: ازرا پاوند، سیسن و کنث کُک (1925-2002). این سه شاعر غربی گستره جغرافیایی این موضوع را نشان می‌دهند؛ زیرا سیسن اهل بریتانیا و کک آمریکایی است. پاوند اگرچه اصالتا آمریکایی بود، اما بیشتر در اروپا سیاحت می‌کرد؛ انگلستان، فرانسه و ایتالیا. عاقبت نیز در ایتالیا به ملاقات مرگ رسید. پاوند بسیار مشهور است، اما آن دو شاعر دیگر در ایران ناشناخته هستند. یکی از مزایای این کتاب آشناساختن خواننده با فضای فکری این دو شاعر بزرگ است. اما چه بسا اگر فقط به این شاعران غربی معاصر بسنده می‌شد، این اشکال پیش می‌آمد که مکتب نقد اقتصادی نو فقط درباره چنین شاعرانی به‌کار می‌آید و لذا عمومیت ندارد. از این روی، دو فصل به دو شاعر بزرگ ایرانی اختصاص یافته است؛ مولانا و حافظ. در فصل اول موضوع پول و اقتصاد در غزلیات مولانا بررسی شده است و فصل دوم همین موضوع در دیوان حافظ واکاوی می‌شود. این گزینش بدون مبنا نبوده است. وقتی مسئله پول حضوری جدی در معنوی‌ترین اشعار فارسی داشته باشد، می‌توان حدس زد که در دیگر شاعران این مسئله با شدت بیشتری نمود خواهد داشت. در هر صورت، نتیجه هر چه باشد، این امر مسلم است که از منظر این مکتب نقد ادبی می‌توان از اشعار این شاعران بزرگ مطالب جدیدی فهمید؛ مطالبی که در ابتدا بدون توجه به بصیرت‌های این مکتب چه بسا اصلا دیده نشود. همین مطلب کافی‌ست که این مکتب را جدی بگیریم.

ازرا پاوند می‌گفت که مسئله پیشِ روی نویسنده در زمانه ما پاوند است. اما طبق مکتب نقد اقتصادی نو باید گفت پول مسئله پیشِ روی همه نویسندگان در همه ادوار بوده است. اگر چنین است، باید در نگاه خود نسبت به ادبیات تجدید نظر کنیم.

*دکترای فلسفه

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه