گروه انتشاراتی ققنوس | هنوز درگیر حقوق زنانه‌ی خود هستیم: به بهانه ی انتشار مجموعه «تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من» : ایلنا
 

هنوز درگیر حقوق زنانه‌ی خود هستیم: به بهانه ی انتشار مجموعه «تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من» : ایلنا

خبرگزاری ایلنا

به‌اعتقاد نظام‌شهیدی؛ در جامعه‌ی مردمحور ما نویسندگان زن هنوز در پی حقوق خود هستند و از پا گذاشتن به عرصه‌ی ادبیات جدی بازمانده‌اند. او، دانشور را استثنا می‌داند که با تکیه بر تجربیات خود و همسرش به موفقیت رسیده است. 
 
 
ایلنا: آسیه نظام شهیدی که چندی‌ پیش، مجموعه داستان خود را با نام «تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من» توسط نشر ققنوس روانه‌ی بازار‌های کتاب کرده‌، معتقد است آنچه ما به عنوان «زنانه نویسی‌» در آثار نویسندگان زن می‌شناسیم، با زنانه‌نویسی در ادبیات غرب متفاوت است. 
 
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا افزود: محققان و زبان‌شناسان غربی به تفاوت زنانه‌نویسی در آثار نویسندگان زن ایمان پیدا کرده‌اند. برخی از آن‌ها مانند «ژولیا کریستوا» زبان‌شناس و فیلسوف و «ایری‌گاری» فیلسوف و نویسنده‌ی فرانسوی؛ این اصل را مطرح کرده‌اند. آن‌ها معتقدند همانطور که زن به لحاظ روحی و فیزیولوژیک با مرد تفاوت دارد، این تفاوت‌ها در آثار نوشتاری آنان نیز دیده می‌شود. 
 
نظام‌شهیدی گفت: این زنانگی؛ هرچند در استفاده از زبان، جملات و کلمات نویسندگان زن متمایز است اما در عین‌حال نمی‌توان تفاوتی برای زنان نویسنده در حوزه‌ی اندیشه و نگاه‌های اجتماعی با نویسندگان مرد قائل شد. به عبارت دیگر، این احساسات و عاطفه‌ی زنان است که بر نثرشان تاثیر می‌گذارد و نه ماهیت وجودی آنان! 
 
وی در مورد نویسندگی در ایران توضیح داد: مفهوم زنانه‌نویسی در ایران، حالت متفاوتی دارد زیرا ما هنوز نتوانسته‌ایم از دوران مدرن عبور کنیم و به حقوق ابتدایی زنانگی خود دست پیدا کنیم. 
 
این نویسنده که خود دانش‌آموخته‌ی حقوق قضایی‌ست، ضمن بیان این مطلب که نویسندگان زن همچنان درپی احقاق حقوق از دست‌رفته‌ی‌ خویش هستند، گفت: وقتی روح و ذهن نویسندگان زن، همچنان از بی‌تفاوتی‌ها و تبعیض‌هایی که در جامعه‌ی مردانه‌ی ما نسبت به حوزه‌ی زن موج می‌زند؛ رنج می‌برند، چطور می‌توان انتظار داشت که زنان واکنش‌های روحی خود را کنار گذاشته و به ادبیات مطلق فکر کنند. 
 
نظام‌شهیدی با اشاره به آثار برخی از نویسندگان زن که داعیه‌ی ترقی دارند، اشاره کرد: کاری که اغلب نویسندگان زن انجام می‌دهند، روی شخصیت‌های زن و موقعیت‌های داستانی آن‌ها تمرکز کرده و از این حیث؛ واکنش‌های آنان را برجسته می‌کنند در صورتی که به اعتقاد من، با این اتفاق‌ها نمی‌توان از مرز وضعیت حاضر ادبیات زنانه در ایران، پا فراتر گذاشت. 
 
وی که ددغه‌ها، آرزو‌ها و دردهای زنانه در جامعه‌ی ما را مانعی بر سر راه وارد شدن آن‌ها به حوزه‌ی ادبیات جدی می‌داند، خاطرنشان کرد: ما جایی زندگی می‌کنیم که تاریخی مذکر داشته، عقل رایج در تمام دوره‌هایش عقل مذکر بوده، همواره فضایی مردانه داشته است. در چنین فضایی، نویسنده‌ی زن تنها می‌تواند از زن بودن خود دفاع کند. 
 
این نویسنده ادامه داد: نویسندگانی مثل زویا پیرزاد، توانسته‌اند در آثارشان تا حدی به جزئی‌نگری بپردازند اما اوج ادبیات زنان؛ پرداختن به اخلاقیات ناهنجار و نامالوف یک زن در جامعه‌ی کنونی نیست. به همین دلیل است که در طول این‌سال‌ها ادبیات زنان چندان به موفقیت دست‌پیدا نکرده‌ و نتوانسته‌است همتاهایی از ادبیات مردان؛ همچون محمد دولت‌آبای، احمد محمود، هوشنگ گلشیری و... داشته باشد. 
 
این حقوق‌دان با اشاره به جایگاه ارزشمند سیمین دانشور به عنوان یک نویسنده‌ی زن افزود: اگر می‌بینیم، در میان این‌همه نام؛ تنها سیمین دانشور به عنوان یک‌نویسنده‌ی زن توانسته به جایگاه والایی دست پیدا بکند، به دلیل دانش بالا و تحصیلات تخصصی‌اش، همینطور به دلیل تجربیاتی است که در کنار جلال‌آل‌احمد داشته که به درک و فهم متفاوتی از جامعه‌ی پیرامونی و مردم‌اش دست‌پیدا کرده و بر حوزه‌های اجتماعی و سیاست تسلط دارد. اما سوال این است که مگر ما چند شاعر زن دیگر در قد و قواره‌های سیمین دانشورو داریم؟ 
 
وی ضمن بیان این مطلب که دانشور با مطالعات و دانشی که از زمانه‌ی خود داشت، رمان‌های ماندگاری چون سو شون و جزیره‌ی سرگردانی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از موانعی که بر سر راه نویسندگان زن وجود دارد، روند ممیزی‌هاست. یک نویسنده‌ی زن برای بیان احساسات عمیق خود که از جامعه تاثیرپذیر شده، به فضای بیشتر و آزادانه‌تر نیاز دارد. البته بحث ممیزی کتاب، بحثی همه‌گیر است اما ادبیات مردانه در مواجه‌ با آن به مراتب کارش آسان‌تر است. 
 
نظام‌شهیدی ادامه داد: حتی این تنگناها برای آثار سیمین دانش‌ور نیز وجود داشته‌است آنچنان که به طور قطع، «سو و شون»ی که امروز چاپ می‌شود با نسخه‌ی اصلی آن فاصه دارد. اینجاست که تنها تجربیات و دانش بالای دانشور به کمک‌اش آمده، درحالی‌که اگر این محدودیت‌ها در دورها معاصر وجود نداشت، چه بسا دانشور نمود و ظهور بیشتری پیدا می‌کرد و بانی جریان‌های ادبی متعددی می‌شد. 
 
وی در ادامه‌ی سخنانش، درمورد مجموعه‌ داستان « تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من» گفت: این مجموعه شامل 8 داستان کوتاه است که هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ فرمیک، تجربیات متنوعی از من را شامل می‌شوند که در فضاهایی رئال و فانتزی اتفاق افتاده‌اند. 
 
این نویسنده با اشاره به این مطلب که سعی کرده‌ام در روایت‌هایم دچار یکدستی نشوم، افزود: درون‌مایه‌ی داستان‌هایم اغلب برگرفته از مسائل اجتماعی، انسانی، حدیث نفس و تجربیات شخصی خودم بوده. به عنوان مثال؛ «با، باران، برف، خاک» داستانی‌ست با روایت اول شخص که زمینه‌ای تاریخی اجتماعی دارد. راوی؛ زنی میانسال‌است که با به یادآوردن مرگ پدرش، گذشته‌ی خود را از کودکی تا زمان حال، وارسی می‌کند و در این مسیر به بیان تحولات اجتماعی، تاریخی و حتی سیاسی اشاراتی دارد. 
 
نظام‌شهیدی که برایش لحن شخصیت‌ها از خود شخصیت‌پردازی‌ها مهمتر بوده‌است، گفت: شاید این نشانگر ضعف من در شخصیت‌پردازی یا مسائل تئوریک دیگر باشد اما من بیشتر از اینکه به تکنیک‌های گره‌گشایی یا تعلیق فکر بکنم، در پی رسیدن به لحنی مناسب برای شخصیت‌هایم هستم. 
 
وی درمورد داستان « تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من» توضیح داد: این داستان، یک داستان نمادین و فانتزی‌ست که یکی از شخصیت‌های آن «تمساح» است. این داستان با لحن طنز و همراه با تخیل نوشته شده و تا حدود زیادی روایت‌کننده‌ی اندیشه‌ی مولف است. 
 
این حقوق‌دان درمورد داستان‌های دیگری این مجموعه توضیح داد: «صبح بخیر شادپری» داستانی رئال است که در آن مادری با لحن تخاطبی و با پرداخت به خاطرات دوران جنگ و آدم‌های حاشیه‌ی آن، در ذهن خود دخترش را خطاب قرار می‌دهد.« خ س قا» نیز نام داستانی‌ست که حالتی تخاطبی دارد و برای من حکم نوعی تمرین فرمیک داستانی را داشته است. همچنین «مردی که مرده بود» داستان نیمه سورئالی‌ست که زبان محور است و تم اجتماعی دارد. 
 
نظام‌شهیدی در مورد آثار دیگرش توضیح داد: در حال حاضر مجموعه داستان «آقای فرماندار» را که خود مولف-ناشر آن هستم، در ارشاد دارم و مشغول نگارش رمانی هستم که در مراحل ابتدایی‌ست. 
پایان پیام 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه