روزنامه ایران
ستاره ها و شکل هایى که مى سازند براى خیلى ها جذاب و رازآمیزند. شده تا به حال ستاره ها رو روى زمین بیارید و براشون داستان بسازید؟ اگر ستاره ها رو زمین بیان چه کار مى کنند؟ خب مسلماً قرار نیست آسمون رو، ول کنند و بیان اینجا که مدرسه برند یا تو شرکت کار کنند و... یک ستاره وقتى بیاد زمین باید کار مهمى داشته باشه، کارى مثل برآوردن آرزوهاى آدم هاى تنها و غمگین و باید یکى داستانشون رو بنویسه، چون به قول نویسنده این هفته (شهریار مندنى پور) «هر هزار و یک سال، یک بار این حادثه تکرار مى شود و این کتاب نوشته مى شود: داستان ستاره هایى که به زمین مى آیند و بعد از حادثه هایى مى فهمند که کمک به آدم ها آنطور هم که فکر مى کردند، آسان نیست و...»
هزار و یک سال سرگذشت ۱۲ ستاره (شش خواهر و شش برادر) است که وقتى تو آسمون به هم وصل مى شدند، شکلى شبیه دو تا بال پیدا مى کردند. این ستاره ها یک شب تصمیم مى گیرند که به زمین بیان و آرزوى آدم هاى تنها و غمگین رو برآورده کنند و براى پیدا کردن این آدم ها سراغ مرد قصه گویى (که بعد از دیدار با اونها قصه شون رو مى نویسه) مى رند که به خاطر غمگین بودن پایان قصه هاش طرفدارى نداره. ستاره ها به کمک مرد اون آدم ها رو پیدا مى کنند تا آرزوهاشون رو برآورده کنند: اسکندر فقیر رو ثروتمند مى کنند (بعد مى فهمند فقیر نبوده و فقط تظاهر مى کرده)، الهه الهام رو در دل شاعر بیدار مى کنند تا زیباترین شعرها رو بگه (اما او هم براى جایزه گرفتن نخستین شعرش رو در مدح پادشاه مى گه)، مادر دخترکى رو براش پیدا مى کنند، دانش مرد دانشمندى رو زیاد مى کنند، به سراغ مرد ماهیگیر و پهلوان شهر (که دلش مى خواد مثل مردم عادى زندگى کنه و بخنده و خوشحال باشه اما به خاطر ترسوندن دشمن نمى تونه) و مرد قهرمان و سارا بانو (که قصه عشقش در شهر پیچیده بود) مى رند. ستاره ها تا نزدیکى صبح سعى مى کنند به این آدم ها کمک کنند و براى برآوردن هر آرزو، یک ستاره به شکل آرزو درمیاد. اما با نزدیک شدن صبح، باقى ستاره ها (۸ ستاره) باید به آسمون برگردند و در آخرین لحظه از مرد قصه گو مى خوان تا آرزویى کنه، اما مرد هر چى فکر مى کنه نمى دونه کدوم آرزوش رو باید بگه...
«هزار و یک سال» سال ۸۳ برنده جایزه مهرگان ادب (پکا) کودک و نوجوان شد. مندنى پور (که بیشتر آثارش در حوزه ادبیات بزرگسالانه) در این کتاب نگاه فانتزى به دنیاى آسمان و زمین داشته و با تلفیق این دو جهان که با هم در تضادند (آسمان همیشه با معنویت و پاکى همراهه و زمین با مادیات) سعى کرده انسان ها و خواسته هاشون (آرزوها) رو به طور غیرمستقیم (در قالب داستانى افسانه وار) به نقد بکشه (مثل سفر شازده کوچولو به زمین). گرچه کتاب براى مخاطب کودک و نوجوان نوشته شده، اما همون طور که نویسنده هم اشاره کرده، براى بزرگسالانى هم نوشته شده «که دوست دارند یادشان بیاید غم ها و شادى هاى بچه ها چطور هستند.»
جدا از مفاهیم و مضامین کتاب (که ممکنه براى بعضى هاتون که دغدغه این مسائل رو ندارید جذاب نباشه) خود داستانى که هر کدوم از این آدم ها دارند و مرد قصه گو براى ستاره ها مى گه، مثل مرد کولى که عاشق سارا بانو مى شه یا ماهیگیرى که داستان هاى دروغین (در زمان ما مى شه تخیلى) براى مردم مى گه خیلى خوندنى اند. به اضافه استفاده نویسنده از روش هایى براى شکستن قالب کلاسیک روایت داستان که جالب اند، مثل حاشیه هایى که در قالب هاى مربع و مستطیل شکل کنار متن قرار داده و توضیحاتى در رابطه با اتفاقات متن مى دند یا یادآورى هایى که در آخر کتاب قرار داده تا مخاطب راحت تر متوجه مضمون بشه. به علاوه استفاده نویسنده از عکس خودش و بچه هاش در آخر کتاب تا اثر فرم جدیدترى داشته باشه و رابطه نزدیکترى با خواننده برقرار کنه.
هزار و یک سال (که اسمش افسانه هزار و یک شب رو تداعى مى کنه) رو ناهید کاظمى مصور کرده که به نظر من طرح ها زیادى حس روشنفکرانه دارند و انتزاعى هستند و اى کاش تصویرگر امکانات چاپ رو در نظر مى گرفت و بعد تکنیک کارش رو انتخاب مى کرد، چون در شکل فعلى چیز چندانى ازشون دیده نمى شه.
کتاب با ۱۴۲ صفحه و قیمت ۱۰۰۰ تومن از طرف نشر آفرینگان به بازار عرضه شده.
