.........................
خبرگزاری ایبنا
چهارشنبه 17 آذر 1400
.........................
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «اصلاحشدن شیوههای نادرست فرزندپروری با عنوان فرهی پیش از آنکه بچهها دیوانهات کنند نوشته نایجل لاتا به ترجمه میترا ملکی با شمارگان هزار و 100 نسخه به بهای 55 هزار تومان از سوی نشر ققنوس منتشر شده است.
مترجم کتاب در مقدمهای بر این اثر نوشته است: «اغلب ما دوست داریم بچه دار شویم؛ اما بچهدارشدن یک مسئله است، بزرگکردن بچه یک مسئله دیگر. در واقع، ماجرای اصلی وقتی صاحب بچه میشویم شروع میشود. هیچکس پیش از آن بهمان نمیگوید این مسیر چقدر سنگلاخ دارد. شاید هم میگویند، ولی به قول نویسنده کتاب، ما توجهی نمیکنیم. از لحظهای که بچه به دنیا میآید تلاطم شروع میشود؛ چند ماه اول نگاه میکنید و میبینید کل روز تمام دغدغه تان شده سیر کردن شکم کوچولو، آروغگیری اش، تمیز بودن پوشکش و به موقع و به اندازه خوابیدنش؛ بی خوابی و خستگی خودتان به کنار. همه چیز هم مرحله به مرحله است و هر مرحله چالش جدیدی همراه با سختیهای مختص خود روبه رویتان میگذارد.
اگر در این مسیر پر پیچ و خم بچههایتان مشکلی هم پیدا کردند، مثلا بدخواب، بدغذا یا بدعنق شدند، آن وقت علاوه بر وظایف همیشگی تان باید انرژی مضاعفی صرف کنید تا آن مشکل را هم رفع و رجوع کنید. بنابراین خیلی وقتها بی تجربگی و ناآگاهی از بعضی شرایط بچهها ممکن است خیلی راحت پدر و مادرها را از مسیر درست منحرف کند، و این هم به بچه و هم به والدین آسیب میرساند. این روزها انواع منابع به ظاهر علمیدر فضای مجازی در مورد انواع شیوههای تربیتی و راههای برخورد با مشکلات بچهها صحبت میکنند که گاه کاملا متناقض هم به نظر میآیند و باعث سردرگمیبیشتر والدین میشوند. افراد بی شماری این روزها به لطف فضای مجازی و مطالعه آن منابع کذایی متخصص تربیت کودک شده اند و با دیدن هر بچه ای آموختههای خود را از منبع فخیم اینترنت نثار جان پدر و مادرها میکنند. در چنین موقعیتی، خواندن کتابی از یک متخصص، که اصولی ساده و کاربردی را بر پایه تجربه و منابع علمی معتبر و با مثالهایی واقعی از مواردی که خودش با آنها کار کرده ارائه میدهد، چراغی روشن در این مسیر خواهد بود و از استرس و سردرگمی بیشتر خواهد کاست.
نویسنده کتاب، نایجل لاتا، روانشناس بالینی معروف ساکن نیوزیلند، بیش از ۲۰ سال است با انواع خانوادهها و بچههایی سروکار داشته که مشکلات بی شماری داشته اند. وی نویسنده چندین عنوان کتاب در حوزه روانشناسی کودک است، که این کتاب یکی از پرفروش ترین کتابهایش است. او همچنین دو برنامه تلویزیونی پر مخاطب در زمینه خانواده و تربیت کودکان در نیوزیلند و استرالیا دارد که شهرت و محبوبیتش را دوچندان کرده. نویسنده همچنین به پاس خدمات شایسته اش در زمینه روانشناسی خانواده و کودک نشان شایستگی نیوزیلند را از طرف ملکه دریافت کرده است.
این کتاب نتیجه سالها تجربه و اندوختههای علمی نایجل لاتاست که به صمیمانه ترین شکل و با طنزی شیرین نوشته شده. و از آن رو که خود صاحب دو پسر شر و شیطان است، همچون والدى واقعی سعی در درک پدر و مادرها دارد و با استفاده از تجربیات گرانبهایش کاربردی ترین راهکارها را ارائه میدهد. نگاه او از بالا به پایین و متهم کننده نیست، بلکه با درک عمیقی که از تربیت کودکان دارد با ارزش ترین آموختهها و تجربیاتش را به سادهترین و قابلدرکترین شکل برای همه والدین به قلم آورده است.»
در بخشی از کتاب میخوانیم: «این کتاب قرار نیست پر از مطالبی باشد که استرس و فشارتان را بیشتر کند، تربیت بچهها به اندازه کافی سخت است، نیازی نیست سخت ترش کنیم در عوض، این کتاب میگوید چطور بدون اینکه عقلتان را از دست دهید، ده سال بگذارید. بچه بزرگ کردن و عاقل ماندن راحت اول زندگی بچه تان را پشت سر نیست؛ ولی شدنی است. این کار شدنی است هرچند گویی باور کردنش سخت است. ولی اگر میخواهید بدانید چطور تارکین یا پورتیا کوچولویی بزرگ کنید که در چهار سالگی با پیانو - آکاردئون موتسارت بزند، این کتاب مناسب شما نیست. ولی اگر میخواهید راهی پیدا کنید تا ده سال اول را بدون دیوانه شدن سپری کنید، پس این کتاب برایتان مناسب است.
نکته خارق العاده این است: درست است که این کتاب درباره شماست نه درباره بچه موتسارت بزرگ کردن، ولی در واقع اگر عقلتان سر جایش باشد، احتمالش زیاد است که بچه ای باهوش، شاد و متعادل بار بیاورید. هرچقدر شما دیوانهتر باشید، آنها کمتر تمایل دارند خوب باشند. هر چقدر شما شادتر باشید، آنها شادتر خواهند بود.»
مولف در مقدمه کتاب مینویسد: «کتابی نوشتهام که خودم هم میخواهم بخوانم. وقتی در مقام والد هستم، به چیزی نیاز دارم که به من بگوید چه کار کنم، ولی طوری که در دنیای واقعی هم مؤثر باشد. گفتن اینکه «ثابت قدم باشید» آسان است؛ ولی آیا هیچ وقت سعی کردهاید ثابتقدم باشید؟ به من فرصتی بدهید؟ وقتی به عنوان والد نمیدانم چه کار کنم، دیوانه میشوم. لحظاتی هست که دوست دارم بروم فرودگاه و بلیت و کارت شناسایی جعلیای را که آن جا در قفسهای قایم کردهام بردارم و سوار اولین هواپیما به مقصد کشوری بدون معاهده استرداد مجرمین شوم. وقتی میدانم چهکار کنم، همهچیز رو به راه است. آرامم و زندگی خوب است...»