گروه انتشاراتی ققنوس | مردان در کنار زنان
 

مردان در کنار زنان

منبع: سایت معرفی و نقد کتاب وینش 

چهارشنبه 19 خرداد 1400

 

 

جایی در یکی از داستان‌­های مجموعه­‌ی فکرهای خصوصی می‌­خوانیم:

«دلم می‌­خواهد به گذشته برگردم. واقعیت این است که گذشته تکرار نمی‌­شود، اما دنبالش می‌­دویم تا بخش‌­هایی از خودمان را که در آن گم کرده‌­ایم پیدا کنیم…»

اگر به ریزوا­ژه‌­های این متنِ گزیده دقت کنیم و در آن دقیق شویم می­‌بینیم تا حدودی معرف کتاب است؛ فکرهای خصوصی.

افکاری که حین مواجهه با آن‌ها با خودمان واگویه می­‌کنیم. شاید این سوال پیش بیاید چرا نباید فریاد زده بشوند؟ چرا نباید دیگران هم در این پیچیدگی فکری سهیم باشند بلکه بشود از تنهایی در آمد؟ جواب می­‌دهیم: «در آن صورت دیگر خصوصی تلقی نمی­‌شود.»

در ادامه به این گفته می‌­رسیم و به آن می‌­پردازیم:

بعد از خواندن چهار کتاب از یاسمن خلیلی‌­فرد (اگر یک کتاب تخصصی نقش جنگ بر سینمای غیر جنگی را نادیده بگیریم و ادبیات داستانی را به حساب بیاوریم، می­شود سه کتاب) به این نتیجه رسیده‌ام قلم خاص خودش را دارد که حتی اگر کتاب­‌های متعدد دیگری به چاپ برساند باز جنس و رنگ و خمیره‌­ی قلمش همین است. این می‌­تواند یک حُسن باشد که نویسنده جنس کلمه‌­هایش یکی باشد و به تدریج صاحب مولفه شود و با این حال به تکرار نیفتد و این‌جا باید بگویم یاسمن خلیلی­‌فرد هم مثل هر نویسنده جوان دیگری باید مراقب باشد دچار تکرار نشود.

در مجموعه­ داستان فکرهای خصوصی مانند دو کتاب قبلی نویسنده با یک جنس از انسان‌­ها روبه‌­رو می‌­شویم. البته در بعضی از داستان‌­ها، آدم­‌ها، طرز تفکر و نوع و شیوه‌­ی زندگی‌شان با شخصیت‌­های کتاب‌­های قبلی کمی فرق می‌­کند و به عبارتی از سطح اجتماعی و اقتصادی پایین‌­تری برخوردارند و درست در همین نقطه نویسنده موفق شده از تله‌­ی تکرار فرار کند.

آدم‌­های این کتاب از اول موفق نبوده‌­اند و یا اگر بوده‌­اند، جایی میانه‌­ی راه کم آورده‌­اند و معنی شکست و طعم آن را به ملموس­‌ترین شکل ممکن چشیده­‌اند. برخی از شخصیت‌ها این شکست و تلخی بعد از آن را قبول کرده­ و ادامه­‌ی زندگی را در دست گرفته‌­اند و برخی دیگر نه و همچنان در گذشته سِیر می­‌کنند و با خاطره­‌های گاه خوب و گاه بد، زندگی. برخی از شخصیت­‌ها با نخی نامرئی به این گذشته متصل هستند و خودشان را جدا از آن نمی‌­بینند؛ آن‌قدر که حتی برای آغاز زندگی جدید و دوری و فراموشی از زندگی قبل و تلخ گذشته نمی‌­توانند حتی قدم اول را بردارند و اگر هم اقدامی کرده‌­اند متزلزل بوده و نامطمئن. مدام با خود در نوعی جنگ و ستیز درونی دست­‌وپنجه نرم می‌­کنند و بر مسند قاضی می‌­نشینند و خودشان را قضاوت می­‌کنند. خیلی هم اصرار دارند محکمه‌­ای عادلانه برپا شود و اگر ببینند جایی اشتباه کرده‌­اند فوراً برمی‌­گردند و در پی جبران برمی‌­آیند.

این‌­ها همه در یکی از داستان‌­های این مجموعه به نام «دردِ مشترک» به خوبی عیان است. این داستان از دید من درخشان‌­ترینِ این مجموعه است از آن جهت که بنا به دلایل ذکر شده مفهوم و رسالت واژه‌­ی «عشق» در آن زیر پا گذاشته نشده. نویسنده در این داستان با مهارت هرچه تمام‌­تر به دور از بازی زبانی خاص به تقدس عشق اشاره کرده. در طول زندگی ممکن است بارها وارد رابطه­‌های متعددی شویم ولی آیا همه به یک اندازه دلچسب هستند و تاثیرگذار؟

«جاوید» در این داستان قصد ازدواج مجدد دارد با زنی که او هم نیز. هر دو این افراد وارد یک جنگ درونی با خودشان شده­‌اند. هر دو این افراد ذره ذره‌­ی وجودشان در گذشته سیر می­‌کند و هر کاری می‌­کنند بلکه مفری پیدا کنند برای رهایی از آن، نمی‌­توانند. این موضوع که شاید بشود وارد رابطه‌­ی جدیدی شد ولی از گذشته کمی دور، اما صفر تا صدِ الانت متعلق به حال نباشد، در داستان دردِ مشترک به خوبی بسط پیدا کرده و آن‌جایی که هر دو طرف ماجرا یعنی «جاوید» و «ساره» تصمیم می‌­گیرند برای حال خوب خودشان، در گذشته بمانند و با آن خاطرات زندگی را ادامه بدهند حتی اگر قرار بر ادامه‌­ی راه به تنهایی باشد، نویسنده برگ برنده را رو کرده و گفته «عشق» پاک است و مقدس و اگر ماندگار شد دیگر تکرار نمی‌­شود و چه انتخاب نام به جایی؛ «دردِ مشترک». دردی که هم «جاوید» و هم «ساره» به آن مبتلا هستند و همین باعث درک متقابل می‌­شود.

بخش اعظم موضوع داستان‌­های دیگر کتاب روابط شکست­‌خورده­‌ی زن و مرد است. در بیشتر داستان‌­ها به پدیده‌­ی «ازدواج دوم» اشاره شده است و مشکلات بعد از آن و درایت ِ گاهی زن و گاهی مرد برای انسجام ­بخشیدن به زندگیِ دوباره از نو ساخته ­شده.

روابط انسان­ها مهم‌­ترین عنصر این مجموعه­ داستان است و می‌­شود گفت «یاسمن خلیلی‌­فرد» تمرکز بیشتری روی زنانِ داستان‌­ها داشته ولی از دید من آن‌جایی موفق عمل کرده که روایت چند داستان را بر عهده‌­ی «مَرد»های داستان گذاشته. این را از جایی متوجه شدم که داستان‌­های «نامبر فایو»، «پسرخوانده» و خصوصاً داستان درخشان «دردِ مشترک» را (با راوی مرد) بیشتر از بقیه‌­ی داستان‌­ها دوست داشتم.

نام انتخابی برای کتاب می­‌تواند یک برگ برنده برای نویسنده باشد چرا که با درایت و نکته‌­سنجی انتخاب شده است. در حالی که نام یک داستان «فکرهای خصوصی» است، تک‌­تک شخصیت­‌های این مجموعه، بلندبلند فکرهای خودشان را بر زبان می‌­آورند، حتی خصوصی‌­ترینِ آن‌ها را.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه