«هر آدمی در اعماق وجود خود به عشق نیازمند است، نهفقط عشقی که نثار او شود، بلکه عشقی که نثار دیگران کند.» این جملات محور اصلی کتابی است که قرار است بگوید چرا توانایی عشقورزیدن در وجود انسانها یک موهبت است. کتابی که سعی دارد عشق ورزیدن، درست عشق ورزیدن و چگونه عشق ورزیدن را بیاموزد چراکه کتاب معتقد است ما به چیزی تبدیل میشویم که به آن عشق میورزیم. کتاب «عشق خداست» کتابی است که قرار است راه و رسم عاشقی را بیاموزد.
همه ادیان بزرگ دنیا نیز به ما میگویند به عشق نیازمندیم چراکه عشق، ماهیت حقیقی وجود ماست. به گفته ادیان در پس تمامی پدیدههایی که دائم در حال تغییر و تحول هستند، حقیقتی ثابت و لایتغیر نهفته است که خدا مینامندش. این حقیقت را باید در وجود خود جست. این حقیقت قابلیت به فعل درآمدن و متبلورشدن در شخصیت، نهاد و رفتار آدمی را دارد و این به فعلیت رسیدن همان غایت حقیقی زندگی است. اما چگونه میتوان به این غایت رسید؟ آن هم با توجه به هضمشدن انسان امروزی در مناسبات درهمپیچیده امروزی؟
مناسباتی که برخلاف گذشته به سختی میتوان از آنها کند و به خلوت خود پناه برد؟ نویسنده کتاب «عشق خداست» اکنات ایسواران در تلاش است در کتاب خود برای انسان امروزی پاسخی درخور مهیا سازد. نویسنده که خود از مبلغان و معلمان معروف مدیتیشن است از مراقبه بهعنوان ابزاری برای صعود و نیل به اهداف والای عشق نام میبرد و معتقد است مراقبه کمک میکند ما بتوانیم موانعی را که قابلیت ذاتی ما برای عشق ورزیدن را پنهان میکنند، بزداییم. اصرار و استمرار در مراقبه کمک میکند درنهایت نهتنها قادر به عشق ورزیدن شویم بلکه به خود عشق بدل شویم. کتاب «خدا عشق است» برگرفته از سخنان اکنات ایسواران است که در کلاسهای مراقبه برای چند نفر از شاگردانش ایراد کرده است. این سخنان در جمع نزدیکترین شاگردان اکنات ایسواران بیان شده است.
کتاب با عنوان اصلی «Love is God» در سال ۲۰۰۵ توسط خانه انتشارات جیکو منتشر شده است. اکنات ایسواران کسی بود که اولین دوره درسی درباره تئوری و عمل مدیتیشن در دانشگاه کالیفرنیا را برگزار کرد. وی هدف از برگزاری این کلاسها را «حرکت از آموزش برای مدرک به سوی آموزش برای زندگی» عنوان کرده بود. وی 40 سال از عمر خود را صرف آثار عرفانی کلاسیک جهان کرده است. ایسواران ۲۷ کتاب نوشته که بعد از چاپ به ۳۰ زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاند. کتاب بعد از مقدمهای درباره نویسنده و هدف نگارش آن با «راه عشق» آغاز میشود و پس از این بخش است که چهار فصل اصلی کتاب با عناوین راه عشق، ذهن آرام، صورتهای عشق و برنامه هشتوجهی ادامه مییابد.
فصل اول کتاب با عنوان «راه عشق (فصل دوازدهم از کتاب باگوادگیتا)» بخشی از معروفترین کتاب کلاسیک هند است. نویسنده در مقدمه درباره این کتاب مینویسد «در سرزمین هند که مذهب طی هزاران سال نوعی هنر یا مهارت و حتی نوعی علم به شمار میرفت، متن کوچکی درباره راه عشق وجود دارد که عارفان همه سرزمینها آن را گرانبها خواهند یافت. چراکه کاملا عاری از تعصب است. بخشهایی از کتاب در هیات گفتوگویی بین انسان و خدا سروده شده است.»