گروه انتشاراتی ققنوس | فلسفه :روایتگر پرسش های بنیادی :تأملی بر الفبای فلسفه
 

فلسفه :روایتگر پرسش های بنیادی :تأملی بر الفبای فلسفه

روزنامه کارگزاران

در کشور، شمار کتاب هایی که به چگونگی خوانش فلسفه می پردازد، فزونی گرفته است. مجموعه هایی چون آشنایی با فیلسوفان بیشتر از سوی نشر مرکز منتشر شد و می شود، آشنایی با بنیانگذاران فرهنگ امروز از سوی انتشارات طرح نو و مواردی از این دست، بخشی از فعالیت ها برای آشنایی بیشتر خوانندگان با مفاهیم فلسفی است تا شاید غول آن بشکند، اما کتاب اخیر نایجل واربرتون -که پیشتر نیز همین ناشر و مترجم کتاب «آثار کلاسیک فلسفه» او را منتشر کرده بودند- به چه چیز می پردازد؟
ابتدا ببینیم واربرتون درباره چگونگی استفاده از این کتاب چه نوشته است؟ 
وی می نویسد؛ «قبلا بر این معنا تاکید نهادم که فلسفه قسمی فعالیت است. بدین قرار نباید این کتاب را به طرزی انفعالی خواند. بله، می توان استدلال های به کار رفته در آن را به سادگی از بر کرد، ولی صرف این کار به معنای فراگیری فلسفه ورزی نیست، گرچه شناختی صائب درخصوص بسیاری از استدلال های اساسی که فیلسوفان به کار می برند، فراهم می آورد.
خواننده ایده آل این کتاب آن را با نظری انتقادی می خواند و پیوسته در استدلال های به کار رفته در آن شبهه و تردید می افکند و استدلال های خلاف آنها را از اندیشه اش دور نمی دارد. قصد و غرضی که در پس این کتاب نهفته، این است که تفکر را برانگیزد، نه اینکه جایگزین آن شود. اگر آن را با نظری انتقادی بخوانید، بی تردید مطالب فراوانی پیدا می کنید که با آنها از در مخالفت در آیید و در این روند باورهای خود را پالایش می کنید. 
گرچه سعی کرده ام همه فصل ها را طوری بنویسم که برای خواننده ای که تا به حال هرگز فلسفه نخوانده است قابل فهم باشد، ولی بعضی فصل ها دشوارترند. اغلب مردمان لااقل به مسئله وجود داشتن یا وجود نداشتن خداوند عنایت داشته اند و براهین منکران و مومنان را طرف توجه قرار داده اند. بنابراین، سردرآوردن از مطالب فصل مربوط به خدا باید نسبتا آسان باشد.
در مقابل قلیل اند نافیلسوفانی که در باب پاره ای از موضوعات بررسی شده در فصل های مربوط به جهان خارج و ذهن و در قسمت های انتزاعی تر فصل مربوط به حسن و قبح غیا درستی و نادرستی اخلاقیف به طور مبسوط تفکر کرده باشند. خواندن این فصل ها، بخصوص آنکه مربوط به ذهن است، شادی وقت بیشتری بگیرد...».
حال شما چگونه به فلسفه نگاه می کنید؟ واربرتون می نویسد؛ «برخی طلاب فلسفه، انتظارات هنگفتی از این رشته دارند که با عقل جور در نمی آید. آنها چشم دارند که فلسفه به ایشان تصویری کامل و تمام نما از وضع دشوار آدمی عرضه بدارد. تصور آنها این است که فلسفه معنای زندگی را برایشان عیان خواهد ساخت و جمیع جوانب وجود پیچیده ما را برایشان تعلیل و تبیین خواهد کرد. ولی هر چند مطالعه فلسفه می تواند روشنگر پرسش هایی بنیادی درباره زندگی ما باشد، این کار از توان آن خارج است که تصویری تمام نما، اگر اساسا چنین چیزی در کار باشد، به ما ارزانی کند». 

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه