گروه انتشاراتی ققنوس | فروپاشی بت‌های ذهنی نگاهی به رمان «گرنیکا»
 

فروپاشی بت‌های ذهنی نگاهی به رمان «گرنیکا»

کتاب هفته
به تازگی جدیدترین اثر داستانی فرشته توانگر با عنوان «گرنیکا» توسط انتشارات ققنوس در تهران چاپ و منتشر شده است. این کتاب همانند رمان‌های کم‌حجمی که در این سال‌ها منتشر می‌شود حجم محدودی دارد (127 صفحه) و در آن برهه‌ای از زندگی شخصیت‌محوری داستان (سیما) به همراه تعدادی از شخصیت‌های فرعی روایت می‌شود. کلیت داستان در نه بخش فصل‌بندی شده است اما برتری بعضی از فصل‌ها نسبت به دیگری، توازن و تعادل در فصل‌های به هم پیوسته داستانی را بر هم زده است. 
فرشته توانگر ایده قابل قبولی را دستمایه کار قرار داده است اما در توزیع اطلاعات داستانی در بین فصول نه‌گانه به بعضی از فصل‌ها توجه ویژه‌ای داشته است. جوهره اصلی داستان پیرامون تنهایی و دلتنگی‌های زن جوانی به نام سیما است. 
او به مرحله‌ای از سن رسیده است که می‌خواهد همراه و همدمی برای پیمودن گام‌های بعدی زندگی داشته باشد. اما برای همین پذیرش همراه زندگی، وسواس‌های او بیشتر به دیدگاه و جهان‌بینی او برمی‌گردد که این انتخاب را مشکل کرده است. فرشته توانگر در طول رمان، زندگی‌های متعددی را در کنار هم می‌چیند تا مخاطب آثارش همانند یک تماشاگر، نظاره‌گر انواع روابط آدم‌های داستانی در پیرامون شخصیت‌محوری باشد. سیما از نزدیک شاهد روابط عاشقانه نوژان و سیروس است و برای کنجکاوی تا مرزهای رابطه عاشقانه آنها پیش‌ می‌رود. سیما سرک می‌کشد و برمی‌گردد. در مرحله بعدی برای رابطه مکاتبه‌ای خود با آقای پایدار رنگ و لعاب جدی و عملی می‌بخشد. او در این راه سفری را آغاز می‌کند که باز هم برخاسته از حس کنجکاوی این شخصیت جست و جوگر است. جست و جویی که به اعمال و کردار شخصیت‌های پیرامونی‌اش مربوط است. 
شخصیت‌محوری رمان توانگر این بار نیز سرک می‌کشد و برمی‌گردد. زندگی آقای پایدار آن چیزی نیست که سیما متصور بوده. 
نویسنده با مهارت و زیبایی توانسته این فروپاشی خدایان پوشالی را به نمایش بگذارد. آقای پایدار قبل از آنکه از دید و منظر سیما آن هم از فاصله نزدیک به مخاطب معرفی شود اسطوره‌ای دست‌نیافتنی است. نویسنده‌ای است که خیلی‌ها آرزوی دیدار و حتی همزیستی با او را در دل می‌پرورانند. اما وقتی لایه‌های درونی زندگی این شخصیت برای مخاطب برملا می‌شود تمام سراب‌های ذهنی مخاطب نیز نقش بر آب می‌شود. توانگر این نکته را به مخاطبان آثارش یادآوری می‌کند که تمام خدایان پوشالی محکوم به فروپاشی هستند. او برای اثبات این ادعای خود چند مورد از آنها را در صحنه عملی به اجرا می‌گذارد. شیوه نگارشی نویسنده، به این مضمون کمک کرده تا ایده های مورد نظر وی به بهترین شکل به اجرا دربیاید. شروع داستان نامه‌نگاری سیما و آقای پایدار است و زاویه نگاه نویسنده معطوف به ذهن راوی است. در این مرحله از منظر سیما، آقای پایدار دور و دست‌نیافتنی است. در مرحله بعدی سیما از نزدیک روابط عاشقانه نوژان و سیروس را می‌بیند که رفته رفته به روزمرگی دچار شده است. باز از منظر سیما رابطه عاشقانه با آدم‌های دور و دست‌نیافتنی می‌تواند از این آسیب‌ها به دور بماند برای همین در فکر عملی کردن آن روابط مکاتبه‌ای است. 
شکست در این رابطه، آغازی برای نگاه تازه است که در وجود سیما شکل می‌گیرد. رمان گرنیکا حادثه محور نیست، برای همین کوچک‌ترین اعمال آدم‌ها، بخشی از پیکره رمان را شکل می‌دهد و جوهره اصلی قصه همانا تغییر ذهنیت شخصیت‌های داستانی نسبت به همدیگر است. 
فرشته توانگر با رمان گرنیکا ثابت می‌کند به نوشتن داستان‌هایی با موضوعات ساده و پیش‌افتاده اما از نظر اندیشه‌ای عمیق و تفکربرانگیز علاقه‌مند است. حوادث کمرنگی که در رمان حاضر مطرح می‌شود، تنها بهانه‌ای برای تلنگر زدن به اندیشه‌های خفته در درون انسان معاصر است. شخصیت‌محوری داستان گرنیکا به چند دغدغه پیرامونی‌اش پاسخ می‌دهد و کل قصه همین است. یعنی دغدغه‌های روزمره که انسان معاصر را از اندیشیدن به مسائل حاد بازمی‌دارد. 
توانگر توانسته در این کتاب پوشالی بودن بسیاری از این دغدغه‌های روزمره را برای مخاطبان آثارش توضیح دهد. 
بعد از پایان مطالعه کتاب حاضر، آنچه مخاطب به آن دست می‌یابد بازاندیشی درباره بسیاری از بت‌های ذهنی است. بت‌های ذهنی که ساخته و پرداخته ذهن خیالپرداز انسان معاصر است که همانند انسان‌های اولیه بر اثر عدم درک درست از حوادث و پدیده‌های پیرامونی خود، به اتفاقات و حوادث و همچنین اشیا و آدم‌های پیرامونی‌اش لباس افسانه و اسطوره می‌پوشاند و رفته‌رفته به بت‌های خود‌ساخته ایمان می‌آورد. 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه