فرزانه کرمپور میگوید: اینکه مدتی طولانی با آدمهایی مینشینی و در حین ساخت شخصیتها با روحیه همدیگر آشنا میشویم بسیار لذتبخش است. به سرانجام رساندن یک کار گروهی لذتی دارد که از فعالیتهای فردی کمتر نیست.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فعالیتهای ادبی و فرهنگی آنجا که پای فعالیت گروهی به میان میآید توجه به سمت کارهای تحقیقاتی جلب میشود و کمتر کسی است که به فکر نوشتن رمان یا داستانی بیفتد که نتیجه کارحرفهای نه تنها یک نفر بلکه یک گروه از نویسندگان باشد. به نظر میرسد در این زمینه غرب از ما جلوتر است و خیل عظیم فیلمنامههایی که برای سریالهای تلویزیونی نوشته میشود نتیجه کار گروهی از نویسندگان حرفهای است که روی شخصیتهای مختلف یک طرح داستانی کار میکنند. البته فعالیت گروهی به این شکل در سینما و تلویزیون کار چندان غریبی نیست ولی در ادبیات کمتر رخ میدهد. به تازگی رمانی به نام «پنهان در تاریکی» از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده که حاصل کار سه نویسنده است. با فرزانه کرمپور یکی از نویسندگان این رمان که قبلا هم تجربه نوشتن رمان گروهی را داشته است، گپوگفتی کوتاه درباره روند نوشتن رمانهای گروهی و بایدونبایدهای آن انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
ایده نوشتن رمانی به صورت مشترک از کجا در ذهن شما شکل گرفت و به نظرتان اینگونه نوشتن به موضوع رمان هم مربوط میشود یا خیر؟
رمان «پنهان در تاریکی» یک اثر جنایی است و درواقع پس از دو کتاب مشترک قبلی که با لادن نیکنام و مهناز رونقی داشتم این سومین کتاب مشترک من است. من کاری را شروع کرده و حتا تا دو فصل آن هم پیش رفته بودم. بعد به این فکر افتادم که هرکدام از پرسوناژها صدای خودش را داشته باشد و هر کدام طور خاصی روایت کنند. بعد به این فکر افتادم که این رمان را به طور مشترک بنویسم و هر کس در رمان صدای خودش را داشته باشد. مانند آن چیزی که در تئاتر رخ میدهد و هر شخصیت با صدای نویسندهاش در رمان حاضر شود. من با نیکنام و رونقی تماس گرفتم و ایدهام را برایشان شرح دادم. آنها هم پذیرفتند و نتیجه آن شد کتابی به نام، «علائم حیاتی یک زن». بعد از آن هم تجربه نوشتن «این خانه پلاک ندارد» را با خانم نیکنام داشتیم و سپس من به این فکر افتادم که این کار را با کسانی انجام بدهم که تجربه نوشتن حرفهای ندارند. من با دو نویسنده دیگر این کتاب؛ آسیه مشکی و حامد معصومی نیز از قبل آشنایی داشتم و توانستیم با همدیگر این کار را آغاز کنیم و با نظم و ترتیب خاصی ادامه دهیم.
روند نوشتن این رمان سه نفره چطور پیش رفت؟
نوشتن این رمان یک و نیم سال به طول انجامید. در این رمان هر کس نقش خودش را مینوشت. این رمان سه شخصیت اصلی داشت؛ بیتا،مادر و بهرام. هر کدام از شخصیتها فصلهای خودشان را دارند و هر کدام از ما فصل های مربوط به شخصیتهای خودش را مینوشت در جلساتی که برگزار میکردیم
هر نویسنده فصل مربوط به کاراکتر خودش را میخواند و اصلاحات مربوط هم با مشورت هم انجام میشد. در نهایت هم تمام کار در حضور هر سه نفرمان خوانده شد.
ماجرای اصلی رمان طوری هست که بتوان به راحتی آن را به صورت مشترک نوشت؟
این یک کار جنایی است و میتوان گفت که رمان ژانر است.
برای نوشتن آن چه تحقیقات و مطالعات ویژهای انجام دادید. به هر حال رمان ژانر نوشتن پیشنیازهای ویژهای را میطلبد.
من به کارهای جنایی علاقه خاصی دارم و حتا فیلمهای این ژانر را هم زیاد میبینم. کار تم جنایی دارد و کل ماجرای آن پیداکردن قاتل است اما آن چیزی که این رمان بر آن استوار است این یک جمله است؛ آن چیزی که میبینید و میشنوید همیشه واقعیت نیست. ممکن است حقیقت باشد اما واقعیت چیز دیگری است.
طرح اصلی رمان از شما بود یا آن را هم به صورت اشتراکی نوشتید؟
طرح اولیه از من بود اما با پیشرفت و جلورفتن کار نگارش آن چیزهای تازهای ساخته شد.
شما کارگاه داستاننویسی و داستانخوانی هم مدتهاست که برگزار میکنید، دو نویسندهای که در این کار همراه شما بودند، از هنرجویان همین کارگاهها انتخاب کردید؟
من البته نام هنرجو بر آنها نمیگذارم. این دو نفر در داستاننویسی با من از قبل کار کرده بودند. آقای معصومی از قبل هم در نوشتن فعال بود اما خانم مشکی از اول با من شروع کرد و هر دو این دو نفر با ظرفیت بالا و پذیرشی که داشتند باعث شدند تا در نهایت نظم و ترتیب این جلسات و روند نوشتن و خواندن این رمان طی شود و این کار به سرانجام برسد.
نوشتن رمان به این شکل در حالی که اکثریت قریب به اتفاق نویسندگی را فعالیتی میدانند که در انزوا شکل میگیرد، کار پرچالشی است.
البته من این را که نوشتن در انزوا شکل میگیرد چندان قبول ندارم و از طرفی نمیخواهم بگویم که این کارها ژست است چون ممکن است به خیلیها بربخورد. شما همیشه میتوانید کار گروهی را در هر زمینهای انجام بدهید به شرط آنکه روحیهاش را داشته باشید. از طرفی این کار گروهی در نوشتن مساله انزوا را هم نقض نمیکند چون هر کس بخشهای مربوط به خودش را در خانه و اتاق و در تنهاییاش مینویسد. در نهایت اگر هر نویسنده به مسالهای برخورد که میتواند نقش کلیدی در طرح داستان ایفا کند، با دیگران مطرح میکند و روی آن بحث میشود. از طرف دیگر جذابیت کار گروهی در به سرانجام رسیدن آن است. اینکه مدتی طولانی با آدمهایی مینشینی و حین ساخت شخصیتها با روحیه همدیگر آشنا میشویم بسیار لذتبخش است. به سرانجام رساندن یک کار گروهی لذتی دارد که از فعالیتهای فردی کمتر نیست.
پس به دیگر نویسندگان هم این گروهی نوشتن را توصیه میکنید؟
نه به هیچ وجه . هیچ کس نمیتواند برای بقیه نسخه بپیچد اما به نظر من این کار شدنی است و کاری است که خود من تا به حال سه بار انجام دادهام و استقبال هم خوب بوده. رمان «علائم حیاتی یک زن» تا به حال چهار بار تجدیدچاپ شده است.
باز هم طرح جدیدی برای نوشتن یک کار گروهی در سر دارید؟
طرح خاصی که در حال حاضر نه اما دلم میخواهد تعداد افراد را بیشتر کنم و به اصطلاح کار را کمی شلوغ تر کنم. قرار است به زودی کتابی مستقل از من به نام «کابوسهای ما» از سوی نشر «همآواز» منتشر شود. این کار مشتمل بر سه داستان بلند است.
گفتنی است؛ رمان «پنهان در تاریکی» نوشته فرزانه کرمپور، آسیه مشکی و حامد معصومی در سال 1397 از سوی انتشارات ققنوس در گروه هیلا در 240 صفحه منتشر شده است.