یادگیری. یادگیری. یادگیری. چه چیز در این واژه، که گویا به غایت بدیهی تلاشهای آموزشی امروزی بدل شده، ممکن است پرسشبرانگیز یا مشکوک باشد؟ یادگیری برای چه؟ یادگیری برای که؟ گرت بیستا، نظریه پرداز فکور حوزۀ آموزش، یکی از محورهای نظرورزی خود را فراتر رفتن از گفتمان «یادگیریزده» در عرصۀ آموزش قرار داده. یادگیریزدگی نگاهی فردگرایانه به آموزش را بسط داده که در آن کردارها و خواستههای فردی یادگیرندگان مرکزیت یافته است. بیستا اما این پرسش را پیش میکشد که آیا «یادگیری به مثابۀ اکتساب چیزها» مهمترین غایت آموزشی است؟ و آیا این یادگیری آن قسم تجربهای هست که بتواند سوژگی آدمی را برآورد و بپرورد؟ او میپرسد که آیا یادگیری به مثابۀ اکتساب به راستی میتواند سوژگیهای دموکراتیک را برای مسئولانه زیستن در جهانی متکثر قوام دهد؟