..........................

روزنامه دنیای اقتصاد

دوشنبه 30 فروردین 1400

........................ 

چه شد که انجیل یهودا را ترجمه کردید؟

این انتخاب خیلی هم بی‌ربط به کتاب‌های قبلی من نیست. پیش از این درباره مقایسه اندیشه هایدگر با نظام‌های گنوسی صحبت شده است. یکی از شاگردان هایدگر به نام هانس یوناس کتابی درباره مکتب گنوسی نوشته که به فارسی هم تحت عنوان کیش گنوسی ترجمه شده و بعدا روی این کتاب موخره‌ای نوشته شده که یوناس در آن عقاید اگزیستانسیالیستی و عقاید هایدگر را با جنبش‌های گنوسی مقایسه کرده است. شاید بشود گفت جنبش گنوسی بیشتر نتیجه دغدغه‌ای فلسفی است تا ایمانی؛ گنوسی‌ها به جای ایمان بر شناخت تاکید داشتند و اصلا خود واژه «گنوسیس» به معنای شناخت است.

 چطور شد که در مقدمه انجیل یهودا سراغ سنت نظام گنوسی رفتید؟ انجیل یهودا منتسب به فردی است که در واقع در این انجیل، یهودا را شخص متفاوتی معرفی می‌کند. این کتاب چه بوده؟ در چه قرنی نوشته شده تا برسیم به سنت فکری که انجیل یهودا منتسب به آن است.

در اوایل دهه ۷۰ میلادی برای اولین بار کدکسی در مصر کشف شد که حاوی چهار متن از جمله انجیل یهودا بود. در خود این کتاب، توضیح داده شده که این کدکس طی ۲۵ سال بارها دست به دست شد تا بالاخره پژوهشگری در دانشگاه ییل تشخیص داد که متن سوم این کدکس انجیل یهودا است. بنیاد مایسیناس و موسسه نشنال جئوگرافی تصمیم گرفتند این کتاب را که در این مدت به شدت ویران شده بود، مرمت کنند. پس گروهی از مرمت‌کاران و قبطی‌پژوهان دست به دست هم دادند و در سال ۲۰۰۶ ترجمه‌ای به انگلیسی توسط موسسه نشنال جئوگرافی منتشر شد. همزمان خود متن قبطی هم در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. سال‌ها بعد ویراست دومی هم توسط همین موسسه بیرون آمد. قبل از کشف این کتاب می‌دانستیم که چنین کتابی وجود دارد. در آثار ایرنایوس از انجیلی صحبت شده بود که او آن را بدعتی متعلق به گروهی به نام گنوسی‌های قائنی می‌داند. قائن شخصیتی توراتی است که در سنت اسلامی قابیل نامیده می‌شود. ایرنایوس در سال ۱۸۰ میلادی نوشته بود که اینها انجیلی به نام انجیل یهودا در دست دارند که کفرآمیز است. به هر حال می‌دانستیم چنین متنی وجود دارد؛ اما هیچ نسخه‌ای از آن در دست نبود. وقتی این نسخه کشف شد، آن را مورد آزمایش رادیوکربن قرار دادند و مشخص شد این نسخه متعلق به اواخر قرن سوم یا اوایل قرن چهارم میلادی است. پس می‌شد مطمئن بود که یک نسخه یونانی قدیمی‌تر وجود داشته و بعدها به قبطی ترجمه شده است و ما الان نسخه قبطی را در دست داریم. همان‌طور که اشاره کردم، این نسخه منتسب به گروهی به نام گنوسی‌های قائنی است که البته ما مطمئن نیستیم این گروه واقعا وجود داشته یا خیر. از طریق نوشته‌های ایرنایوس این را می‌دانیم؛ اما هیچ سند تاریخی مستقلی وجود ندارد که گروهی گنوسی خودشان را قائنی بنامند.

 چطور شد که شما با این کتاب مواجه شدید و تصمیم گرفتید آن را ترجمه کنید؟

من حیطه علاقه‌مندی‌ام اسطوره‌شناسی یونانی و فلسفه بود. یعنی در این دو حیطه بیشتر کار می‌کردم. این اواخر هم کتابی در زمینه اسطوره‌شناسی یونانی با رویکرد فلسفی ترجمه کردم که امر الهی یونانی نام دارد. پس شروع کردم به مطالعه آثار گنوسی چون خیلی تحت‌تاثیر آموزه‌های یونانی است. البته جنبش گنوسی منابع فکری متعددی دارد. این جنبش در مسیحیت شکل گرفته و به هر حال جنبشی مسیحی است. اما خیلی از کتاب‌هایی که در نجع حمادی کشف شد، نمونه‌های مشابه یهودی داشتند. بسیاری از پژوهشگران معتقدند اینها ممکن است رونویسی از نوشته‌های گنوسی یهودی باشند. از طرف دیگر، درباره‌ تاثیر سنت ایرانی و دوگانه‌باوری ایرانی و اعتقاد به خیر و شر بر روی سنت گنوسی هم خیلی کار شده است. به هر حال، اگر بخواهیم سهم اندیشه یونانی را به‌عنوان یکی از خاستگاه‌های جنبش گنوسی بررسی کنیم، به‌نظرم سهم پررنگ‌تری است. گنوسی‌ها خیلی از واژه‌های یونانی مانند خائوس، کاسموس و هادس را با همان مفاهیم در نظام فکری خودشان به کار می‌بردند. از سوی دیگر بسیاری از داستان‌های اساطیری گنوسی از اسطوره‌های یونانی اقتباس شده‌اند. در کتاب سری یوحنا و کتاب‌های شیثی دیگر می‌توان رگه‌ها و باورهای افلاطونی دید؛ مثلا یک «آداماس» در قلمرو الهی یا عالم معقول وجود دارد و بعد معادل آن یک «آدم» در عالم مادی و محسوس وجود دارد. آنها در سیستمی که خودشان از نظر فکری خلق کردند، از دوگانه عالم بالا و عالم پایین بهره گرفتند که به نظر می‌رسد تحت‌تاثیر سنت و اندیشه افلاطونی باشد. خلاصه من مشغول مطالعه متون گنوسی بودم و به انجیل یهودا برخوردم. وقتی اسناد نجع حمادی در سال ۱۹۴۵ کشف شده بود، خیلی‌ها منتظر بودند انجیل یهودا را در میان آن اسناد پیدا کنند که البته در میان آنها نبود و این انجیل مدت‌ها بعد کشف شد. من دیدم بخشی از آن کتاب‌ها به فارسی ترجمه شده؛ ولی انجیل یهودا را کسی ترجمه نکرده است و احساس کردم که از نظر تاریخی کتاب خیلی مهمی است؛ چون به هر حال کتابی است که متعلق به آن دوره است و به ما نشان می‌دهد که آدم‌های آن موقع این کتاب را می‌خوانده و حتی به قبطی ترجمه‌اش کرده‌اند. به هر حال، سنت گنوسی تلاشی است برای پاسخ به مساله شر و این چیزی است که از نظر فلسفی خیلی جالب است. اینکه شر از چه طریق در جهان وجود دارد.