گروه انتشاراتی ققنوس | سیری در شعر کوتاه معاصر : نقدی از امین فقیری بر کوته سرایی(قسمت پایانی): عصر مردم
 

سیری در شعر کوتاه معاصر : نقدی از امین فقیری بر کوته سرایی(قسمت پایانی): عصر مردم

عصرمردم

8 - عوامل گسترش هایکو 
سیروس نوذری عقیده دارد: هایکو شعری است که به لحاظ ساختار خود یعنی سه مصرعی بودن آن، وزن هجائی مشخص و اشاره دور یا نزدیک به فصل واژه بسیار ساده به نظر می آید. (البته هایکو، دیگر کوتاه ترین قالب شعری جهان نیست- [صلح، اینک، برکت] یک شاعر پرتغالی، شعر تک هجائی زیر نویس) 
باز- هایکو در ذات خود از کلمات گریزان است- باز- همسوئی با شرایط زندگانی شهرنشینی- باز- انعطاف در قالب های هایکو- باز- ترجمه پذیری این نوع شعر- باز- فراوانی اندیشه «ذن» در شعر هایکو. 
 
9 -جریان های شعر کوتاه معاصر بعد از سال 1361 
فرامرز سلیمانی اعتقاد داشت: موج اول با سرایش بلند «افسانه» نیما و پیگیری شاگردان او شکل گرفته و موج دوم از دهه چهل و پنجاه آغاز گردیده و تا به امروز ادامه داشته و بعد چنین نتیجه می گیرد اکنون که انقلاب، جنگ و تبعات آن دید تازه ای را به شاعر بخشیده است پس شعر باید به سوی ایجاز و کوتاه گوئی برود و برای اثبات حرف خود مقاله هائی در مجله دنیای سخن چاپ کرد و موج سوم از اینجا آغاز شد. 
در مورد «ها» که نوعی شعر مدرن [نوین] گیلکی است رحیم چراغی عقیده دارد «ها شعر» تازه ترین آواز قومی است و در این پاره از خاک میهن... آخرین شعر در زبان خدشه ناپذیر مردم. این نوع شعر از هایکو تأثیر زیادی گرفته است. 
*شمس لنگرودی= کلماتم را صاف می کنم/ تمام حرفهای جهان از یادم می روند. 
*محمد بشرا= تنگ است دل برایت/ آن گاه که نیستی/ تپه های آلاله را/ پاک مه گرفته است. 
 
10 -صدای پای ژانر شعر کوتاه 
در این فصل به بررسی مقاله هائی از منصور رستگار فسائی (شعر یک نگاه و یک لحظه)، کاووس حسن لی (شعرهای بسیار کوتاه)، محمود فلکی (ترانک)، اکبر اکسیر (فرانو) و علی تسلیمی (شعر لحظه- مینی مالیستی یا هایکوئی) پرداخته می شود. 
 
11 -شاعران کوته سرا بعد از سال 1361 
در میان شاعرانی که نام برده شده اند 
به نام «سیروس نوذری» نگارنده کتاب برمی خوریم، برخلاف دیگران که خود از خود تعریف می کنند و آثار خود را در کتابی که مثلاً گزیده غزل یا رباعی است به چاپ می رسانند که در حقیقت یک لحظه طاقت از سر خود گذشتن هم ندارند و فکر 
می کنند از قافله عقب می افتند. نوذری نقد و تفسیر «محمدرضا یاسینی» را در کتاب آورده است. درست هم همین است چون عقیده دارم نوذری در این نوع شعر به مرحله تخصص رسیده است. شعری به غایت کوتاه، اما هیچ کس نمی تواند شعرهای او را با هایکوهای ژاپنی مقایسه کند جز مثلاً در نگاه به طبیعت. به خاطر کمبود جا به نمونه هائی از کوته سرائی چند شاعر بسنده می کنیم: 
*سیروس نوذری: 
1 - بلندتر از صنوبرها/ سایه های سروشان/ در آفتاب عصر 
2 - پرندگان برچیدند/ هر آنچه افشاندم/ و این ابتدای زمستان بود 
3 - استکانها بهم می خورند/ در جهانی/ مهیای ویرانی 
*منوچهر فیلی= گفتی که: صحن شهر/ معطر ز بوی چیست؟/ گفتم:این لاله های سرخ که می بینی/ خون سیاوشان زمان است/ بر زمین 
*سیدعلی صالحی= هر کجا/ گل سرخی می روید/ همان جا زادگاه منست 
*سیروس رومی= بانو/ چه سخت التیام می یابد/ زخم دلم 
*رضا رضانژاد شیرازی= خورشید/ در سپیده طلوع می کند/ لاله عباسی من/ در غروب 
*فریده برازجانی=جهان به عطر کافور/ نزدیک است/ حنابندان کدام کلمه را جشن بگیرم. 
*اکبر اکسیر= آن پرنده سنگی/ نشسته در پوشال مه/ تندیس کودکی است/ که یک روز می خواست شاعر شود/ سنگ شد! 
*سیمین رهنمائی= می آزمایی ام/ 
مباد/ دوباره به دنیا آمده/ و آموخته باشم/ راه های گریز/ از جهان را 
*فرحناز عباسی= با باد به خانه نیامدم/ با چتر باران به راه افتادم/ و زیر سایه ای که نداشتی ایستادم 
*مجید کوهکن= اول خدا پا را آفرید/ بعد چرخ ها درست شدند/ اول خدا بال را آفرید/ بعد هواپیماها پرواز کردند/ اول خدا ترا آفرید/ بعد ماه تابید/ خدا ترا که داشت ماه را می خواست چه کند. 
12 -شعر کوتاه در وبلاگ ها 
به چند نمونه توجه کنید: 
*شیدا نوذری: -:«موی سپید اوست/ یا همه ابرهای جهان/ این که در مشت 
می بوئی؟» -:«در دستم/ فقط/ یاس دارم.» 
*مصطفی خزائی: هیچ گاه/ پاهایمان/ باران را لمس نکرد/ همیشه/ 
فاصله ای بود 
*رضا قنبری: ما سهرابیم/ مقتول ناگزیر پدر/ با سؤالی گوشه چشم 
 
13 -گزینه شعرهای کوتاه 
به چند نمونه توجه کنید: 
*منصور اوجی= و تو غزل/ نان و نمک را/ حرمت بگذار/ چراغ را/ و آب را/ و از این پس خاک را/ چون غبار/ مشمار/ ما را مزار خواهد شد. 
*نرگس الیکائی= شب در فراموشی/ ماه در تنهائی/ و زندگی در کلماتی که خسته اند/ اما خوابشان نمی برد. 
*طاه پرنیان= شناور شدم/ در حضورش/ تا/ دل به دریا/ سر/ به صحرا سپردم 
*بیژن جلالی= برای ساختن قصری/ از کلام/ یکایک کلمات را/ بر دوش خواهم کشید/ و از پای نخواهم نشست/ و در پای کلمات خواهم مرد. 
*رضا چایچی= در هیچ یک نگنجیدم/ نه درخت/ نه پرنده/ نه آسمان 
*ایرج صف شکن= باقی/ دستان جا مانده عابر بود و تماشا/ پس/ هیچ/ نپرسیدم/ تنها/ کفشهای جفت شده ام را/ دو بار صدا زدم 
*عمران صلاحی= شعری را ناتمام رها می کنم/ تا روز دیگر آن را به پایان برسانم/ روز دیگر/ وقتی شعر را می خوانم/ می بینم که به پایان رسیده است. 
*فریدون فریاد= امسال هم بهار/ با نوار زخم بندی بر چهره/ و چوب های زیر بغل آمد/ پرستوئی مرده/ بر لبه پنجره نهاد/ و رفت 
*احمد فریدمند= خیالم/ همه برف و گلبرگ لاله است/ از او 
*ندا کامیاب= خطوط دست هایم/ پس از باران/ هلال باریک و دور را نشان 
می دهد/ و فنجان چای/ مترسک پا به ماه را/ به گیسوان آشفته من 
کنار گل های نچیده/ عکسی می گیرم/ با آسمان ابری/ پیداست/ ماه را/ از دست داده ام 
*مجید کوهکن= رودخانه ای که صدا ندارد/ رودخانه ای که خانه ندارد/ شاعر است/ اگر خیابانی نداری قدم بزنی/ شعری بگو تا در آن زندگی کنی 
*شیدا نوذری= چگونه از خاک بگویم/ و از دخترک پرپر؟/ بادا/ سیاه تر از کلاغ های سیاه گورستان/ روی جهان 
*م. آزاد= آسمان را مانده دیدارش/ طرح بارانی مژگانش/ آرام فرو می بارد/ روی مهتابی خاکستری رخسارش. 
*قاسم آهنین جان= نشان گور من نعلی است/ که هر شب با ماه می آمیزد و/ هر صبح/ بر پای مادیانی می نشیند/ تا کلید گور مرا/ آن سوی رودها/ بیفکند. 
*عباس کیارستمی= شیشه نوشابه شکسته/ لبریز از/ باران بهاری.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه